شهید لبسنگی عاشق دلباخته‌ی حضرت امام (ره) و مطیع فرامین ایشان بودند، به طوری که وقتی نام امام می‌آمد، اشک از چشمانش جاری می‌شد. اگر کسی خدای ناکرده حرفی می‌زد و اسم امام را با احترام یاد نمی‌کرد، محکم جلوی او می‌ایستاد و بعد از امام (ره) همان ارادت و علاقه را نسبت به مقام معظم رهبری (مدّ ظله) داشت؛ به طوری که در فاصله‌‌ای که بعد از امام، زنده بودند، یک بار انتخابات انجام شد، شناسنامه‌ی من مفقود شده بود. وظیفه داشتم رأی بدهم. ولی عذر قانونی داشتم. ایشان قبول نکردند و گفتند: «حتماً باید رأی بدهی، چون مقام معظم رهبری فرموده‌اند.»

از منزل خارج شد، به هر دری بود زد، به ستاد انتخابات شهرستان، فرمانداری، نماینده‌ی استاندار مراجعه کرد تا این‌که آخرین ساعات انتخابات موفق شد برگه‌ای بگیرد که بنده بتوانم رأی بدهم، خوشحال و با تعجیل مرا به پای صندوق رأی برد و با همان برگه رأی دادم.


رسم خوبان ۱۷- تعهد و عمل به وظیفه، ص ۷۲٫/ سردار بیداری، ص ۶۴٫