بسم الله الرحمن الرحیم

ماه رجب، فرصت استثنایی عمر است، سفره رحمت الهی است که خدا برای همه بندگان گسترده است. مراقبات ماه رجب در رأس آن دعا است؛ خداوند متعال شب تا صبح، مأمور مخصوص خودش را، برای دعوت بندگانش گماشته و آنها اعلان می کنند که «طوبی لذاکرین» خوش بحال اهل دل، خوش بحال اهل طاعت، و پروردگار متعال اعلان می فرماید: هر کس درخواستی دارد در این ماه من عطا می کنم. هر کس نگران پرونده اش است، برای عذر خواهی آمده باشد، از او می گذرم. هر کس در زندگی حیران باشد، بخواهد نجاتش بدهم، درها را به روی او باز می کنم. خدا منتظر ما است؛ از این فرصت استفاده کنیم که بعدها حسرت نبریم.

از اموری که در دعا باید رعایت بشود تا دعا مستجاب بشود، یکی مسئله تعمیم دعا بود که وقتی دعا می کنید فقط به خودتان دعا نکنید؛ بلکه به دیگران هم دعا کنید؛  مسئله دیگر، دعا را جمعی در پیشگاه خدا مطرح کنید؛ اگر بتوانید چهل نفر و اگر چهل نفر نبود ده نفر، یکی ده بار یا الله بگویید و اگر نشد تنهایی چهل بار خدا را صدا بزنید. این مایه باز شدن درِ اجابت حق تعالی خواهد شد.

نکته دیگر این است که موقع دعا، آدم باید حالت انکسار داشته باشد، نشان بدهد که بیچاره است، در پیشگاه خدا، آن گرفتاری، آن درماندگی و آن بیچارگی را در گریه اش، در التماسش، در سرافکندگی خودش بتواند ابراز بکند. در این جهت چند آیه و روایت در این کتاب شریف عده الداعی آمده است. یکی آیه کریمه سوره اعراف آیه ۵۵ است که خداوند متعال می فرماید: ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین اعراف؛ ۵۵رب شما، پروردگار شما، این تعبیر، تعبیر دل انگیزی است؛ وقتی بیچاره شدید رب دارید، خدا دارید، ادْعُوا رَبَّکُمْ رب خودتان را بخوانید، اما تَضَرُّعاً حال خواندنتان حال زار باشد، با زار و نزار و بیچارگی خدا را بخوانید و در دعای ائمه علیهم السلام آمده است «ولا ینجی منک الا تضرع الیک» از غضب خدا، چیزی بنده را نجات نمی دهد، مگر تضرع به سوی پروردگار متعال. آدم دست نیاز و بیچارگی در پیشگاه او باز کند و حالتش حالت اشرافیت و حالت اغنیاء و آدم های بی نیاز نباشد. حالت، حالت محتاج ها، گرفتار ها و بیچاره ها باشد.

حدیث موسی علیه‌السلام

“إِنَّ مُوسَى علیه‌السلام نَاجَاهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَقَالَ لَهُ فِی مُنَاجَاتِه‏ یَا مُوسَى کُنْ إِذَا دَعَوْتَنِی خَائِفاً مُشْفِقاً وَجِلًا عَفِّرْ وَجْهَکَ لِی فِی التُّرَابِ وَ اسْجُدْ لِی بِمَکَارِمِ بَدَنِکَ وَ اقْنُتْ بَیْنَ یَدَیَّ فِی الْقِیَامِ وَ نَاجِنِی حِینَ تُنَاجِینِی بِخَشْیَهٍ مِنْ قَلْبٍ وَجِلٍ وَ احْیَ بِتَوْرَاتِی أَیَّامَ الْحَیَاهِ وَ عَلِّمِ الْجُهَّالَ مَحَامِدِی وَ ذَکِّرْهُمْ آلَائِی وَ نِعْمَتِی‏.” الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۸، ص ۴۴، حدیث موسى علیه‌السلام

فرمود: موسی علیه‌السلام وقتی دعا می کنی خائف باش! خَائِفاً مثل آدم هایی که وحشت دارند، می ترسند، آدمی که ترسیده چگونه دنبال پناهگاه می گردد، حالت نشان بدهد که بی پناه شده ای، نگران هستی و ترس داری، مُشْفِقاً حالتت، حالت مشفق باشد، مشفق، یعنی کسی که حالت دلسوزی به خودش دارد، فهمیده است که دارد می افتد، دارد می میرد؛ وَجِلًا حالت لرزش داشته باش و صورت خودت را به خاک بمال و با مکارم بدنت که پیشانی انسان، گونه های انسان، کف دستهای انسان، اینها مکارم بدن است؛ جاهای با ارزش بدن است، اینها را به خاک بگذار.

وَ اقْنُتْ بَیْنَ یَدَیَّ فِی الْقِیَامِ وقتی هم حالت ایستاده داری قنوت کن، دستت را باز کن. وَ نَاجِنِی حِینَ تُنَاجِینِی در خلوت وقتی با من نجوا می کنی، سفره دلت را، سفره نیازت را، پیش من گسترده می کنی، با خشیّت باش! خشیت حالتی است که آدم دستپاچه شده است؛ عظمت طرف، آدم را ذوب کرده، گویا در نهایت کوچکی خودش را می بیند، دست و پایش می لرزد، زبانش ارتعاش دارد.

حدیث عیسی علیه‌السلام

“یَا عِیسَى ادْعُنِی دُعَاءَ الْغَرِیقِ‏ الْحَزِینِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُغِیث.الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۸، ص ۱۳۸، حدیث عیسى ابن مریم علیه‌السلام خداوند به عیسی مسیح علیه‌السلام خطاب می کند: ای عیسی! وقتی دعا می کنی دعایت، دعای غریق باشد؛ آدمی که در دریا افتاده است، دستش از همه جا کوتاه شده است؛ در آن حالت بیچارگی که امواج دریا دارد او را غرق می کند، خودش را در معرض نابودی می بیند، در آنجا یادش بیاید که خدا پناه می دهد، غریقی که لَیْسَ لَهُ مُغِیث راه چاره ای نداشته باشد، نجات دهنده نداشته باشد، پناهی نداشته باشد، خدا را پناه خودش می داند و در آن حال دست به دامن رحمت خدا می زند.

یَا عِیسَى أَکْثِرْ ذِکْرِی‏ فِی‏ الْخَلَوَاتِ وَ اعْلَمْ أَنَّ سُرُورِی أَنْ تُبَصْبِصَ إِلَیَّ وَ کُنْ فِی ذَلِکَ حَیّاً وَ لَا تَکُنْ مَیِّتاً وَ أَسْمِعْنِی مِنْکَ صَوْتاً حَزِیناً. عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۱۵۹، السابع إظهار الخشوع ای عیسی! قلبت را پیش من نرم کن و وقتی در تنهایی قرار می گیری، خلوت می کنی، در خلوتها فراوان دل به من بده، اهل ذکر باش و بدان که سرور و خشنودی من در این است که تو همانند حالت بعضی حیوانات که جلوی صاحبشان دم می جنبانند، جلب توجه از صاحبش می کند، تو هم کاری بکن، تُبَصْبِصَ یعنی دم جنباندن؛ در دعای ماه رجب، که دست به محاسن می گیریم و انگشت تکان می دهیم؛ هم این حالت تُبَصْبِصَ است.

بعضی ها می گویند: خدایا از سگ کمتر هستم دارم تُبَصْبِصَ می کنم. دیگه حالتش: چه طوری بگویم، من بیچاره هستم، به من نگاهی بکن، أَنْ تُبَصْبِصَ إِلَیَّ وَ کُنْ فِی ذَلِکَ حَیّاً وَ لَا تَکُنْ مَیِّتاً دلت زنده باشد، نکند با قصاوت دل مرده را پیش خدا ببریم. وَ أَسْمِعْنِی مِنْکَ صَوْتاً حَزِیناً. وقتی که صدایت پیش من بلند می شود؛ صدا، صدای طلبکارانه نباشد؛ صدا، صدای آدم اندوهگین، غصه ناک، صدای حزین باشد. وقتی انسان بیچاره می شود، حالت بیچارگی اش را می خواهد به زبان بیاورد، نوعی حالت حزن و اندوهی، در نحوه خواندن خداوند، در کلماتش بروز می کند. (۱۱:۱۵)

جامع السعادات

مرحوم علامه نراقی فرمودند: انسان به مقدار تطهیر قلبش از کدورات، در معرض وزش نسیم رحمت الهی قرار می گیرد. هر اقبالی بر طاعت خدا، و هر اعراضی از گناه، موجب جلاء قلب می شود. آدم هر گناهی که می کند، جلوه جدیدی در آینه دلش، نوری تلألو می کند، که این انجام واجبات و ترک گناه برای رضای خدا، نورانیتی در قلب ایجاد می کند و قلب را آماده می سازد، تا خدا علم یقینی را به این دل افاضه کند. خداوند در قرآن فرموده است: وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین عنکبوت؛ ۶۹٫ این هدایت، هدایت تابلویی نیست که فلش بزنند، مهمان ها از این طرف بروند، بلکه این هدایت، یک نوع جذبه ای است. خدا بنده ای را که دوستش داشته باشد، دلش را به سوی خودش می کشد، آدم بی اختیار هوای کربلا به سرش می زند، بی اختیار در این ایام ماه رجب – که زیارت رجبیه یکی از مراقبات رجب است،- می گوید به هر قیمتی است، دلم برای امام رضا علیه‌السلام، آب شده است. می خواهم بروم زیر قبه امام رئوف خودم در این ماه رجب از او تحفه دریافت بکنم، تحفه رجبیه دریافت بکنم، این هدایت، هدایت ارشادی نیست، هدایت ایثاری است؛ آدم متوجه نیست یکی دستش را گرفته است و دارد می برد، تمام موانع را برطرف می کند.(۱۳:۴۸)

پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) فرمود: «من عمل بما علم» این حدیث را آیت الله عظمی آقای بهجت ما، زیاد برای طلبه ها، برای دوستانش می خواند و کلید «من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم» هر کسی به معلومات دینی خودش پایبند باشد، می داند غیبت امر زشتی است، امر کثیفی است، دروغ امر کثیفی است، بی حیائی، بی ملاحظگی، امر کثیفی است؛ اینها را ازش اجتناب بکند، می دانی منتظر چه هستی؟ چرا عمل نمی کنی؟ چرا اینجا بد و بیراه می گویی؟ چرا پشت سر اشخاص می نشینی و خدماتشان را نادیده می گیری؟ «من عمل بما علم» هر کسی عمل کند به آنچه که از دین خدا می داند، ورثه الله علم ما لم یعلم، خدای متعال علمی را که نمی داند، به وراثت به او می رساند؛ یعنی خدا اسرار خودش را در دل او قرار می دهد، صاحب سِر می شود، چیزهایی را که در کتاب ها پیدا نمی شود، چیزهایی که پای منبرها گیرش نمی آید، مثل شیخ رجبعلی خیاط، خدای متعال او را با اسرار مگویش آشنا می کند، خوشا به حال اهل تقوا که خودشان را از گناه نگه داشتند، خدا هم درهای غیب را به روی آنها باز کرد.(۱۵:۳۹)

«فالقلب اذا سفی عن الکدورات طبیعیه بل کلیه یظهروا لهو من المزاعیه الهیه ولافاضات الرحمانیه ما لم یمکن لاعازم العلما» بعضی افاضات الهی و مزیت های بالا و ملکوتی از جانب خدا به بعضی بندگان داده می شود، که ملاهای زیاد درس هم خوانده اند با پای علم به آنجا نرسیده اند، بندگی یک چیز دیگر است. بندگی یک چیز دیگر است. آدم با بندگی پروازی، سرعتی به سوی خدا برایش پیش می آید، که با علم و کتاب خواندن، آن برایش پیش نمی آید.(۱۶:۳۳)

«ما لم یمکن لاعازم العلما، کما قال سید الرسل اانبی مع الله حالات لا یحتملها ملک مقرب و لا نبی مرسل» گاهی برای پیغمبر ما، حالاتی پیش می آمد، خلصه هایی پیش می آمد، جذبه هایی پیش می آمد، جذبه هایی پیش می آمد که فرمود: در آن حالت هیچ پیغمبری و هیچ ملکی، به آن حال دست نمی یافتند، خدا سیم آدم را یک مرتبه وصل می کند، خدا دل آدم را یک بار آب می کند برای خودش، آدم یک حالی، آدم یک نوری، آدم یک عشقی، آدم یک دلشدگی در خودش احساس می کند که یک لحظه اش را با همه لذائذ عالم عوض نمی کند.(۱۷:۳۷)

روضه

صلی الله علیک یا اباعبدالله. ماه رجب، ماه زیارت مخصوصه امام حسین است. حسین جان سلام این جمع را قبول می کنی؟ دلهایتان را کربلایی کنید، کربلا رفته ها. دل ببرید کنار ضریح شش گوشه، راوی میگوید دیدم گودی قتلگاه افتاده است، در میان خون خودش دست و پا می زند، از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین. دست و پا می زد حسین. میگوید دیدم لب ها خشکیده است، جراحت از حد گذشته است، اما با این حال لب تکان می خورد، گفتم نکند دارد نفرین می کند، جلو رفتم دیدم می گوید: الهی رضا بقضائک صبرا علی؟؟؟ (۱۹:۲۶)

دعای آخر مجلس

نسالک و ندعوک ماه رجب است هم دلها شکسته است، هم دستتان به دامن کشتی نجات، حضرت ابی عبدلله است، تلفنی، غیر تلفنی خیلی گرفتارها التماس دعا کردند، شرایط مملکت ما هم نیاز دارد در این ماه رجب درهای بسته انشاء الله باز بشود. گره ها باز بشود، جوان های بیکار به نوا برسند، دخترها و پسرهای سرگردان، بی خانمان، بی سامان، فقط قدرت خدا و رحمت خدا، نسالک و ندعوک بسمک العظیم به فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستدوع فیها یا الله یا الله یا الله. دیدید که حدیث این بود که وقتی دعا می کنید حالتتان حالت بیچاره ها باشد تضرع داشته باشید، یا ارحم الراحمین، یا ارحم الراحمین، یا ارحم الراحمین، یا ارحم الراحمین، خدایا امام زمان ما را برسان، قلب مبارکش را از ما راضی کن، ما را از فیوضات ماه رجب محروم نکن،

دعایمان را در این ماه مستجاب کن، همه گناهان ما را ببخش و بیامرز،

خدایا سفره اقتصاد و معیشت مردم را برکت بده، چرخ تولید را رونق بده،

دست خیانت را کوتاه بگردان، دست فساد را از دامن نظام و مردم قطع بفرما،

خدایا دلها را به هم مهربان بگردان، خدایا حیا و عفت به زنها و دختران مرحمت بفرما،

 خدایا غیرت و سلامتی به مردها و جوان ها عنایت بفرما، بارالها پروردگارا ادب، معرفت، مهربانی، به عموم خانواده ها و همه مردم ما بیش از پیش روزی بفرما،

زیارت عتبات عالیات، زیارت حضرت ابی الحسن رضا زیارت ائمه بقیع، پیغمبر اکرم را نصیب ما بگردان،

خدایا دشمنان ما را ذلیل و خوار کن، توطئه هایشان را خنثی کن، اختلافات داخلی را ریشه کن کن،

وحدت زیر پرچم ولایت را بیمه کن، به حق حضرت زهرا، به حق حضرت زهرا، به حق حضرت زهرا، هر کسی در این مجلس با هر نیتی دست نیاز و امیدش را به بارگاهت باز کرده است، هر چه می خواهد به او عنایت بفرما،

مریضها عموماً منظورین خصوصاً لباس عافیت به تنشان بپوشان، سایه رهبر عزیزمان را بر سر ما مستدام بفرما،

ثوابی از این مجلس به روح امام و شهدا و گذشتگانمان عاید بفرما،

این توسلات را از این عزیزان ما و از این گوینده به شایستگی قبول فرما

غفر الله لنا و لکم.

اتمام.