…اقتدار و اعتبار عزتمان امام زمانمان جان همه به قربانش صلوات عنایت بفرماید.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا مَنْ‏ أَیَادِیهِ‏ عِنْدِی لَا تُحْصَى، یَا مَنْ نِعَمُهُ عِنْدِی لَا تُجَازَى إقبال الأعمال ج‏۱  ص ۳۴۴٫

ایام الله دهه ی ولایت، عید بزرگ اظهار، وعید عیدالله اکبر و روز بیعت گرفتن برای امیر المومنین را به امام زمانمان و به شما عزیزان تهنیت و تبریک عرض می کنم. از باب اینکه وقتی انسان کسی را دوست دارد، مستحب است که به او بگوید، ما این دو روز عرفه و عید قربان را مهمان حضرت سید الشهداء بودیم و من برای جمع شما سلام خدمت امام حسین علیه السلام عرض کردم [و همچنین] برای شما دعا کردم. امیدوارم که ان شاءالله مشمول دعای شما جوان های خوب و پاکیزه باشیم.

اگر ما باشیم و این آیه

در ارتباط با این ایام، من نکته ای خدمت شما از قرآن عرض می کنم: ” یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُالمائده؛۶۷_ اى فرستاده ما آنچه را از ناحیه پروردگار بتو نازل شده برسان و اگر نکنى (نرسانى) اصلا پیغام پروردگار را نرساندى.

اگر [حتی] ما روایتی در این زمینه نداشتیم، که مرحوم علامه ی امینی کتاب الغدیر را نوشته اند و حجت را واقعاً تمام کرده اند، روایاتی که در کتاب های اهل سنت مربوط به شأن نزول این آیه ی کریمه است، کفایت می کنند؛ ولی [اگر] ما باشیم و این آیه: ” یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَای رسول ابلاغ کن آنچه را که مامور به ابلاغش هستی؛ ” وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْو اگر این را ابلاغ نکنی،فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ“، رسالت خدا را ابلاغ نکردی، این [امر] چه می تواند باشد که اگر پیغمبر انجام نداد، گویا هیچ کاری نکرده و رسالت الهی را به کلی کنار گذاشته است؟

فروع دین [که] در طول بیست و سه سال با زبان پیغمبر ابلاغ شد، چه بود که به طور رسمی ابلاغ نشده بود؟ و چه بوده که اگر ابلاغ نمی شد، همه ی دین ابلاغ نشده؟ [اگر] تک تک احکام اسلامی را محک بزنید، این گونه نیست که با همه ی احکام اسلامی برابری داشته باشد. اهمیت موضوع به قدری است که اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله، آن طور که باید، آن را ابلاغ نکند، گویا نماز، روزه، حج، جهاد و هیچکدام از احکام را ابلاغ نکرده است.

سوء تدبیر

در کنار این مسئله، حدیثی را از پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله خدمتتا ن تقدیم می دارم [که] فرمودند: “انی لا اخاف علیکم الفقر”؛ من از فقر بر امت خودم نگران نیستم؛ تنها نگرانی من [این است که]: بل اخاف علیکم سوء تدبیر“؟؟؟؟۴:۴۴؛ من از سوء مدیریت جداً نگرانم. اگر مدیر خوب باشد و قانون و مجری خوب باشند، پاسداری از قانون واقع خواهد شد۵:۰۰؛ اما اگر بهترین قانون به دست یک مدیر ظالم، دارای تبعیض و بی تقوا باشد، روشن است که از بهترین قانون به بدترین وجه، سو استفاده می کند.

قرآن هم مانند تورات و انجیل می شد اگر…

اصل مدیریت و رهبری، اولین حرف را در سعادت و شقاوت جامعه دارد. اگر همه چیز درست باشد، لکن مدیر خوب نداشته باشید و رهبری درستی نباشد، این [مسأله] می تواند با همه ی احکام بازی کند؛ کما اینکه بعد از عیسی و موسی علیهما السلام، انجیل و تورات تحریف شد؛ [آن هم] به دست مدعیان بی حقیقت. اگر در اسلام نیز عترت تعبیه و تزریق نشده بود، بلایی که بر سر انجیل و تورات آمد، بر سر قرآن نیز قطعاً می آمد.

دست نخورده بودن قرآن و حفظ اعجاز بودن قرآن به برکت عترت و به برکت مدیریت امیرالمومنین و ائمه علیهم السلام است. اگر مدیریتی را که خدا در جامعه ی آن روز صلاح دیده بود و الزام کرده بود که مردم با او بیعت کنند، ادامه پیدا می کرد، امروز [اوضاع] جهان این نبود. 

مجسمه ی معاویه

یکی از کارشناسان غربی می گوید: اگر از من نظر می خواستند، می گفتم که باید مجسمه ی معاویه را با طلا درست کنند و در بزرگ ترین میدان های دنیای غرب نصب کنند؛ زیرا او بود که توانست علی علیه السلام را منزوی کند و اگر علی علیه السلام منزوی نبود، اسلام همه ی عالم را فرا می گرفت. نقش رهبری و مدیریت نقشی اساسی و بی بدیل است. مدیر [خوب]، قانون را خوب جلوه می دهد و مدیر بد هم، از همه قوانین به نفع گروهی [خاص] استفاده می کند و عدالت می میرد. اگر مدیر، عادل نباشد، قانون و عدالت می میرد؛ لذا خود این آیه به هیچ ضمیمه ای  نیاز ندارد.

مسئله ی اول در سعادت بشر

[اگر] انسان بنشیند و مسائل کلان یک جامعه را بررسی کند، می بیند که سرنوشت ساز تر از  مدیریت چیزی نیست. اسلام [نیز] بالاترین سرمایه را به مسأله اختصاص داده است. از این رو [در جریان غدیر] برای ابلاغ مسائلی مانند نماز، روزه و جهاد با همه ی اهمیتشان، حاجی ها را متوقف نکرد و فصل مستقلی برای [این مسائل] باز نکرده [و آنها را در] کنار بیت ابلاغ ننموده است. [اما] این [امر] مهم تر از بیت است و باید مستقلاً همه ی نمایندگان کشورهای اسلامی را در جایی جمع می کرد و [در] زیر آفتاب سوزان، برای اینکه نشان دهد مسئله ای مهم تر از این نیست، [این ابلاغ را انجام می داد.] سبک ابلاغ، محل ابلاغ، موقعیت ابلاغ و لحن آیه ی قرآن، همه حکایت از این می کند که مسئله ی رهبری برای سعادت بشریت مسئله ی اول است.

[کشور] مصر انقلاب کرد؛ [اما] چه شد؟ با کدام رهبری؟ به کجا رسید؟ [همچنین در] یمن انقلاب شد و این همه کشته دادند! فلسطین قبل از ما نهضت را شروع کرد و هنوز هم ادامه می دهد؛ [اما هیچکدام به جایی نرسیدند.] در این سی و سه سال [نیز]، اگر رهبری در کشور ما نبود، بدانید که انقلاب رنگ باخته بود و اکنون در ۹:۲۸؟؟؟؟؟ آمریکا و دنیای غرب بازیگر بود و هیچ استقلالی برای ما باقی نمی ماند.

بزرگترین ماموریت

[آیه ی شریفه] ” بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ“، محلی که ابلاغ شده و کیفیتی که واقع شده، نشانه ی این است که مهم تر از آن، مسئله ای در عالم اسلام وجود نداشت.

فقط علی علیه السلام امیر المومنین است

نکته ی دوم، آیه ای در سوره ی مائده است [که می فرماید:] إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونالمائده؛۵۵_ جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده‏اند، همان ایمان آورندگانى که اقامه نماز و اداى زکات مى‏کنند در حالى که در رکوع نمازند.۱۰:۰۰ کلمه ی انّما یعنی فقط. اگر آنطور که برادران اهل سنت ولی را معنا می کنند، ولی به معنای ناصر باشد و دوست باشد و به هر معنایی غیر از حاکم و ولی امر باشد، با [لفظ] انّما سازگاری ندارد. انّما یعنی فقط و فقط خدا ولی شماست و رسول خدا و کسانی که مومن هستند و در حال رکوع زکات داده اند.  

انّما اگر ناصر باشد، [نا سازگاری دارد]؛ چرا که [در آیه ی دیگری می فرماید:] ” َ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض”توبه؛۷۱_ مردان و زنان مؤمن بعض از ایشان اولیاء بعض دیگرند. مومنون نسبت به یک دیگر ولایت دارند. هم محبت مومن واجب است و هم نصرت مومن واجب است. [در روایتی نیز آمده است که:] ” مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ‏ بِمُسْلِم” الکافی ج‏۲ ص۱۶۳؛ اگر کسی صبح کند و به فکر رفع مشکلات مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.

[در صورت معنای نصرت]، انّما [در آیه] با آیه [دوم] و روایت ساز گاری ندارد. تنها وقتی انّما معنای پیدا می کند که به معنی ولی امر و رهبری باشد. کسانی که نمی خواهند قبول کنند، واقعاً زور می گویند. این آیه با کلمه ی انّما مطلب را تمام کرده [است]. اما حاکم شما خداست و در طول حکومت خدا، رسول الله [حاکم] است. بعد از رسول الله نیز کسانی هستند که این ویژگی را دارند. “الذین آمنوا”؛ [کسانی که] در عین اینکه مومن هستند، به اقامه ی نماز و برپایی نظام بندگی [می پردازند] و در حال رکوع زکات داده اند؛ یعنی امر رفع مشکلات افراد مستمند را از نماز و عبادت جدا نمی داند. کسی که هم خودش عبد باشد و هم نسبت به بندگان خدا عبودیت دارد؛ به این معنا که در متن نمازش هم فقیری را به نوایی برساند.

[بنابراین] کلمه ی انّما حجت را بر همه تمام کرده فقط این است ولی رهبر حاکم فقط علی علیه السلام است صلوات ختم بفرمایید اللهم صلی علی محمد و آل محمد.

قدرت خدا محصور نیست

یَا مَنْ‏ أَیَادِیهِ‏ عِنْدِی لَا تُحْصَى یَا مَنْ نِعَمُهُ عِنْدِی لَا تُجَازَى‏؛ ان شاءالله که دعای عرفه ی امام حسین علیه السلام را مزمزه کردید و ان شاالله که برای شما شیرین بوده [است]. یکی از این دو جمله را در جلسه ی گذشته توضیح دادیم؛ اما نمی توانم از آن عبور کنم:یَا مَنْ‏ أَیَادِیهِ‏ عِنْدِی لَا تُحْصَى؛ ای کسی که  همه چیز مامور تو است.

 ” وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لا تُحْصُوها”النحل؛۱۸_ اگر بخواهید نعمتهاى خدا را بشمارید نتوانید شمرد. نعمت های الهی قابل احصا نیست. هر چیزی که شما می بینید، هر چیزی که می شنوید و با هر چیزی که برخورد می کنید، [همگی] نعمت خدا است و چون نعمت خدا هستند، ایادی خدایند. خدای متعال قدرتش در چیزی محصور نیست. خدا قدرت خودش را در همه جا می تواند بروز دهد.

او راه را به ما نشان می دهد

آیه ی ۱۲ سوره ی مبارکه ی ابراهیم [نیز می فرماید:] ” وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونابراهیم؛۱۲_ چرا ما به خدا توکل نکنیم، در صورتى که او ما را به راههایى که مى‏رویم هدایت نمود. و ما حتما به این آزارهایى که شما به ما مى‏کنید صبر خواهیم کرد، و توکل کنندگان باید به خدا توکل کنند. [خداوند] می فرماید که ما چرا توکل نمی کنیم و خدا را برای خودمان وکیل و همه کاره نمی دانیم؟

“وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا؛ او است که راه سعادت و نجات را به ما نشان داده [است]. ” وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا۱۵:۰۰؛ وقتی راه ها به دست اوست و برای نجات از هر بن بستی و برای گریز از هر خطری، او راه را به ما نشان می دهد، حال که راه ها به دست اوست و راهنما خود اوست، ما از آزار و اذیت ها نمی ترسیم؛ در برابر فشار ها مقاومت می کنیم؛ ایضاح های دشمن را هیچ می پنداریم؛ ما با فشار دشمن، از راهی که خدا آن راه را به ما ارائه کرده، عدول نمی کنیم. ما اهل مقاومتیم.

همه چیز مامور اوست

“عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُون؛ مومنون باید به خدا توکل کنند و همه چیز را از ایادی خدا بدانند. اعضا و جوارح ما مامورین خدا هستند. آنجا که ما بد عمل کنیم، خدا جوارح ما را مامور می کند برای نابودی ما. همه چیز در عالم مامور خداست. ذرات، کهکشان ها، ملائکه [و حتی] جوارح ما، همه مامورین الهی هستند.

از مشکلات استقبال کنید!

خداوندی که لشگرش مساوی است با همه ی موجودات عالم، خدایی که چنین قشونی دارد، [آیا رواست که] ما او را رها کنیم؟! امیدمان به چه کسی باشد [جز او]؟! چرا عقب نشینی کنیم، وقتی راه ها به دست اوست و همه چیز راه او و همه چیز مامور اوست؟ انسان باید خیلی بی معرفت باشد که از مشکلات بخواهد که فرار کند! مگر فرار از مشکلات، مشکل را حل می کند؟ [آیا] کسی از مشکل فرار کرده و توانسته راحت زندگی کند؟

مشکلات، خود مامورین خدا هستند. خدا آن مقدار که در مشکلات برکات قرار داده، در هیچ جای دیگر قرار نداده است. هرکس که به مقام عرفان و شهود رسیده، با مشکلات رسیده است. هرکس که در جنگ ها پیروز شده، با مقاومت پیروز شده است. باید از مشکلات استقبال کنید تا [بتوانید آن] را حل کنید.

خودتان را به دریای مرگ بزنید!

وجود مقدس امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: “خوضوا غمرات الموت ۱۷:۵۳؟؟؟؟؟؟؟؟” تو از مرگ می ترسی؟ کابوس مرگ تو را بدبخت می کند. ترس از مرگ انسان را به ذلت و خاری می کشاند. از مرگ نترسید. اگر می خواهید از مرگ نجات پیدا کنید، باید خودتان را به دریای مرگ بزنید.

خوض یعنی شنا کردن. “خوضوا غمرات الموت “ [یعنی]، در غمرات و امواج مرگ خودتان را بی مهابا به این دریا بزنید. “تصول الی الحق”؛ آن روز که مرگ را در دستتان موم کردید و نترسیدید، بدانید به ساحل نجات می رسید. انسان [عاقل] از ترس اعدام، خودکشی نمی کند.

 عدو شود سبب خیر اگر…

عقب نشینی در این جریانات، [به معنای] خودکشی در برابر اعدام است؛ اما اگر مقاومت کنید، همه چیز قشون خداست. خدا دارد امتحانتان می کند. اگر مقاومت نشان دادید، اموربه دست اوست و با مامورین خود دشمن، [آنها را نابود می کند. عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد. مگر تا کنون دشمن ما را بزرگ نکرده است؟ مگر پیشرفت های ما به برکت مشکلاتی نبوده که دشمن برای ما فراهم کرده است؟ امروز هم وقتی آنها ماهواره هایشان را در اختیار ما قرار ندادند و ما را تحریم کردند، [این کار] باعث می شود که ما خودمان ماهواره بسازیم.

خودش باعث هلاکت خود می شود

تحریم همیشه انسان را جلو می برد؛ [البته] به شرطی که انسان، انسان باشد. انسان های سست عنصر و انسان های بی صبر و عجول که دست پاچه می شوند، امکاناتی که خدا برای رشد آنها فراهم کرده را به ضرر خودشان تمام می کنند. [مثلاً] وقتی آتش سوزی شود، افرادی که دست پاچه می شوند، بدون اینکه آتش آنها را بکشد۲۰:۰۰، خودشان به مرگ خود کمک می کنند و همین دست پاچگی آنها را از بین می برد؛ اما اگر [انسان] آرام باشد و بداند که این هم مامور خداست و من هم بنده ی خدا هستم، با آرامش فکر می کند که از این بن بست چطور می تواند فرار کند. خداوند راه هایی را در پیش پایش قرار می دهد، که اگر دست پاچه شود، این راه ها را از بین می برد.

اجمالاً این شرایطی را که پیش آمده، قدر بدانید. [این شرایط نیز] برای شما فرصت است. تمام تهدید ها برای مومن فرصت است؛ اما برای کسی که ایمان و اعتقادی ندارد، این تهدید ها سمی مهلک است [که موجب می شود] دست و پای خودش را گم کند و دست بسته تسلیم دشمن شود.

نِعَمُهُ لَا تُجَازَى

” نِعَمُهُ لَا تُجَازَى‏؛ نعمت های الهی قابل مجازات نیست. جزاء به معنی پاداش و مقابله است. شما هرطور که بخواهید از خدا قدر دانی کنید، خود این قدر دانی یک نعمت است. انسان ها یی که اهل شکر هستند، شکر را هم از خودشان نمی دانند؛ [چرا] که شکر را هم خدا به انسان می دهد. وقتی انسان [به خاطر] شکری که دارد نیز باید شکر کند، دیگر چگونه می تواند از عهده ی شکر، بر آید؟

چگونه از عهده شکرش برآییم

خداوند به حضرت موسی کلیم، فرمود: شکر من را به جا بیاور. عرضه داشت: بارالها! شکر تو [نیز] شکر لازم دارد. من می خواهم اجازه بگیرم تا اعلان بدارم که قدرت [به جای آوردن] شکرت را ندارم. من عاجزم. [با اینکه] اینگونه غرق در محبت تو هستم، هر محبتی هم که بخواهم در برابر تو بکنم، خود آن هم یک محبتی است از جانب تو؛ لذا اعلان عجز می کنم.

خدا فرمود: تو اکنون شاکر شدی. [اگر] کسی بداند نحوه ی ارتباطش با من چگونه است و [بداند که] به هر طرف که نگاه می کند، رشته ی محبت من است که به آن وصل شده است و بداند که نمی تواند شکر کند، اینجاست که حقیقت شکر را یافته است و این امام حسین علیه السلام است که خود را غرق در ایادی خدا می داند. می بیند که خدای متعال زمین و آسمان را بسیج کرده که از او حفاظت کنند و مامورین خدا دارند از او حمایت می کنند؛ حتی امام حسین علیه السلام را، دشمنش شمر، امام حسین کرده است.

اگر قصاوت شمر نبود…

اگر قصاوت شمر نبود، صبر و رضای امام حسین علیه السلام کجا ظاهر می شد؟ خدا در این عرصه ها حسین را برجسته کرده است. “الهی رضا بقضائک”؛ [خدا] در آن شرایط نشان داد که امام حسین علیه السلام چه آرامشی دارد و همیشه پیروز است؛ بنابراین کسی که مومن است، حتی دشمنانش را برای خود مامور می بیند که آنها دست به دست هم می دهند و او را برجسته می کنند و همیشه هم همینطور است؛ “اِنَّ اللَّهَ‏ یُؤَیِّدُ هَذَا الدِّینَ‏ بِأَقْوَامٍ‏ لا خَلاقَ لَهُم منیه المرید ص  ۱۴۴ فصل ۵.

از طرف دیگر انسان می بیند که قدرت بی پایان خدا دارد می جوشد و حتی با وجود دشمن هم از او حمایت می کند، و می بیند که محبت خدا حد و اندازه ای ندارد و مرزی برای محبت او پیدا نمی کند و اعلان می کند که محبت خدا آنقدر زیاد است که قابل پاداش نیست و امکان اینکه محبت او را جبران کند در حیطه ی [قدرت] خود نمی بیند.

صلی الله عیلک یا ابا عبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک

اگر شکر کنید زیاد می شود

ان شاءالله غدیر را غدیر کنید و بیعتتان را با امام زمان اروح نافداه و نایب امام زمان تجدید کنید. امام زمان ارواح نافداه پرچمی زده است،  اگر این پرچم را خوب بتوانید حفظ کنید ان شاءالله خود ایشان این پرچم را  تحویل می گیرند؛ ” ْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ “ابراهیم؛۷_ اگر سپاسگزارى کنید، حتما افزونتان دهم. خدا ی متعال قدرتتان داده، عزتتان داده، مستقل هستید و تمام دنیای امروز از شما حساب می برد، از اسلحه ی شما نیست، از اعتقاد شما به ولایت است، این را قدر بدانید که خدا با شماست و خدای متعال قول هایی که داده عمل خواهد کرد .

دعا

خدایا به مقام علی به ولای علی قسمت می دهیم این تهدید ها را برای ما فرصت های طلایی قرار بده

خدایا در این جنگ هم ما را به پیروزی قطعی برسان

آنچه که در امتحانات قبلی از پیروزی ها به ما دادی توفیق شکرش را به ما مرحمت بفرما

خدایا دشمنان خارجی و داخلی ما آنهایی که قابل هدایت نیستند ذلیل خارشان بفرما

بصیرت معرفت ولایت در وجود ما دریا قرار بده خدایا مارا پیش از پیش با امیر المومنین آشنا کن با ائمه ی ما آشنا کن عشق آن بزرگواران را در دل ما چشمه ی جوشان قرار بده

در سایه ی آن بزگواران همه ی بلاها را از ما و از کشور ما و از موحدین عالم خصوصاً شیعیان بحرین شیعیان عربستان سعودی شیعیان سوریه و لبنان و ام القری موحدین عالم ایرانی که به شرق و غرب نگفته و این سی و سه سال ثابت کردیم که می شود بدون آنها زندگی کرد خدایا بر این جمعیت پیروزی پی در پی نصیب بگردان

 هرکسی که در این محفل هر حاجتی که دارد به امام حسین علیه السلام قسمت می دهیم همه را حاجت روا بفرما

خدایا جوان های عزیز ما را در جبهه ی تحصیل در جبهه ی خودسازی کنترل نفس اماره در جبهه ازدواج در جبهه ی تولید و اشتغال خدایا به پیروزی و ساحل نجات برسان

غفر الله لنا و لکم وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته