با سلام در آیه ۷۰ سوره نحل منظور خداوند از کسانی که به پیری می رساند تا هر چه را آموخته است از یاد ببرد چیست؟

پاسخ اجمالی

در حقیقت آیه شریفه یادآوری و تذکاری است برای آنان که به بازیچه های دنیا سرگرم شده و از آخرت غافل مانده اند.

همان طور که خداوند در آیه ای دیگر انسان را ضعیف معرفی نموده در این جا به وصف انسان می پردازد که این انسان ابتدایش (زمان طفولیت) نمی فهمد و انتهایش (اگر پیری را در ک کند) آموخته ها و اندوخته هایش را از دست می دهد. بنابر این ” نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که بعد از علم و دانش و آگاهى‏ چیزى نخواهد دانست” و همه را به دست فراموشى مى‏سپاردبه سخن دیگر: حالتى شبیه به دوران کودکى پیدا کند، فراموشکار مى‏شود، هر چه یاد بگیرد فراموش مى‏کند، اگر از او سؤالى شود نمى‏داند.

پاسخ تفصیلی

آیه شریفه: “وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ قَدیرٌ:« خدا شما را بیافریده و باز جانتان را بگیرد و از شما کسى باشد که به پست‏ترین دوران هاى عمر (پیری و فرتوتی ) رسد تا پس از دانایى هیچ نداند که خدا دانا و تواناست‏ ».[۱]

کلمه« أرذل» در آیه شریفه اسم تفضیل از «رذالت و پستى» است، و مراد از « ارذل العمر » به قرینه جمله « لِکَیْ لا یَعْلَمَ …» سنّ شیخوخت و پیرى است، که قواى شعور و ادراک در آن انحطاط پیدا مى‏کند، و البته این انحطاط به اختلاف مزاج ها مختلف مى‏شود، و غالباً از سن هفتاد و پنج سالگى شروع مى‏شود.[۲]

و معناى آیه این است که: خدا شما گروه مردم را خلق کرده پس آن گاه شما را در عمر متوسط و جوانی مى‏گیرد، و البته بعضى از شما هستند که تا سن پیرى رسیده آن قدر به عقب بر مى‏گردند که از ضعف قواى ادراکی بعد از آنکه عمرى عالِم بودند دیگر چیزى را ندانند، درست مانند آغاز عمر و سنین کودکى که یکپارچه نسیان بود و فراموش کارى و ناآگاهى‏ و این خود دلیل و نشانه این است که زندگى و مردن و شعور و علم شما به دست خود شما نیست، و گر نه شعور خود را براى خود نگه مى‏داشتید، و زندگى خود را هم براى خود حفظ مى‏کردید، بلکه این زندگى و علم با نظام عجیبى که دارد به علم و قدرت خدا منتهى مى‏گردد.[۳]

این آیه شریفه شخص یا اشخاص خاصی را مدنظر ندارد، بلکه می خواهد به انسان ها بفهماند که فکر بشر محدود است و نمی تواند آنچه را کسب نموده و به فعلیت رسانیده و از جمله معلومات او است کاملاً بر آنها احاطه علمى و شهودى داشته باشد و هر علمی که دارد از نعمت های الاهی است و نباید به آن مغرور باشد.

در حقیقت این آیه شریفه یادآوری و تذکاری است برای آنان که به بازیچه های دنیا سرگرم شده و از آخرت غافل مانده اند.

همان طور که خداوند در آیه ای دیگر[۴] انسان را ضعیف معرفی نموده در این جا به وصف انسان می پردازد که این انسان ابتدایش (زمان طفولیت) نمی فهمد و انتهایش (اگر پیری را در ک کند) آموخته ها و اندوخته هایش را از دست می دهد.

بنابر این ” نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که بعد از علم و دانش و آگاهى‏ چیزى نخواهد دانست” و همه را به دست فراموشى مى‏سپارد.[۵]

به سخن دیگر: حالتى شبیه به دوران کودکى پیدا کند، فراموشکار مى‏شود، هر چه یاد بگیرد فراموش مى‏کند، اگر از او سؤالى شود نمى‏داند.[۶]

و این طبیعت انسان است که هر چه به سن کهولت می رود ضعیف تر می شود، همان طور که در جای دیگر می فرماید: هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‏اش مى‏کنیم (و به ناتوانى کودکى باز مى‏گردانیم) آیا اندیشه نمى‏کنند؟[۷]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱] . نحل،۷۰، ترجمه المیزان.

[۲] .طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۱۲، ص ۴۲۵، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ ش.

[۳] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۱۲، ص ۴۲۵ – ۴۲۶؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص ۳۱۰ – ۳۱۱، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.

[۴]  نسا، ۲۸.

[۵]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏۱۱، ص ۳۱۰ و ۳۱۱.

[۶] طبرسى، فضل بن حسن‏، جوامع الجامع، مترجمان، ج ‏۳، ص ۴۰۰، ناشر: بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مکان چاپ: مشهد،چاپ دوم، ۱۳۷۷ ش‏ ‏.

[۷] یس، ۶۸.