ابتدا باید دانست که در مدیتیشن نه فقط نیروهای ذهن به صورت صحیح سامان نمی یابند و به روش مناسب به کارگیری نمی شوند، بلکه تلاش مراقبه گر، صرف تخلیه نیروهای ذهن و از کار انداختن نیروی ذهن می گردد؛ نه به کار انداختن نیروی ذهن. نتیجه این که در مراقبه، هدر دادن انرژی ذهن مطرح است نه هدایت و سامان دادن.

اما در مدل اخلاقی اسلام، قوای ذهنی نه فقط تعطیل نمی شود که دائما به شناسایی امیال منفی و هَرَس درون مشغول است. کار ذهن در مراحل ابتدایی سلوک، کمک به پیراستن درون است و در مراحل بالاتر که کار سالک از پیرایش درون به آرایش روح می رسد و سالک با افزودن به ذخایر معنوی خود با مراتب فنا نزدیک می شود؛ قوای ذهنی با تفکر و تامل بر آیات افاقی و انفسی ایفای نقش می کنند و در مقامات بالاتر با تامل بر اسماء و صفات حق به عروج روح کمک می نماید.
نتیجه این که در این مدل آشفتگی ذهنی از ابتدا شکل نمی گیرد و انرژی ذهن از آن جا که بکارگیری می شود؛ و قوه ذهن بیکار نیست، ذهن، پذیرای خطورات و وسوسه ها نخواهد بود. علی(ع) فرموده است: طوبی لمن شَغَلَه عیبُِه عن عیوب الناس؛ خوش به حال کسی که پرداختن به خود، او را از مشغول شدن به دیگران بازداشته است.(نهج البلاغه خطبه ۱۷۶)

 

منبع:پرسمان