۱ – اهالی مصر و بصره و دیگر بلاد اسلامی برعلیه مفاسد و مظالم عثمان و اطرافیانش در مدینه گرد‌ آمده بودند ولی با وساطت حضرت علی علیه السلام راه برگشت در پیش گرفتند. اما زمانی که قاصد عثمان را که دستور قتل آنان را به سوی والی مصر می برد، دستگیر کردند، بازگشتند و کار عثمان را یکسره ساختند! حضور فیزیکی حسنین علیهم السلام و سخنان امیرمومنان علی علیه السلام نیز سودی نبخشید. پس عثمان به دلیل خیانت خودش به قتل رسید و از قدیم گفته اند خودکرده را تدبیر نیست.

۲ – هیچ گاه در تاریخ به صراحت به قاتل یا قاتلان عثمان اشاره نمی شود یا اجازه ندادند این حقیقت مشهور شود! تنها به نام فردی ناشناخته از مردم مصر به نام «اسودان بن حمران» (یا سودان بن رومان یا اسود بن حمران) اشاره شده که اهل تُجیب مصر بوده است.[۱] به فرض که قاتل شخصی به این نام بوده باشد بعدها که حکومت مصر در دست عمرو عاص که عامل معاویه بود, افتاد وی چرا قاتل را قصاص ننمود. جالب تر آن که علی رغم نامه نگاری های فراوان بین طالبان خون عثمان (به عنوان نمونه طلحه, زبیر, عایشه و ازهمه مهمترمعاویه) و امیرالمومنین علی علیه السلام هرگز آنان اشاره ای به نام قاتلین نمی کنند! که به عنوان مثال فلان شخص را تحویل ما بده!.

۳ – برخی کورکورانه و بدون جهت و تنها به دلیل محبت فراوان مالک اشتر و محمد بن ابی بکر به امیرالمومنین علی علیه السلام و تنها به دلیل حضورشان در خانه عثمان به هنگام کشته شدن وی, این بزرگ مردان را متهم به شراکت در قتل نموده اند اما اسناد تاریخی موجود از نویسندگان خود اهل سنت دلالت بر اطاعت ایشان از امیرالمومنین علی علیه السلام در مخالفت با قتل عثمان دارد به عنوان نمونه نقل شده است که:
مالک اشتر در جریان محاصره عثمان کوشید تا با استفاده از هودج ام حبیبه (همسر پیامبر خدا), عثمان ار از گیر محاصره کنندگان به در آورد اما محاصره کنندگان اجازه ورود به خانه را به او ندادند.[۲] گویا او در صدد بوده است تا پنهانی عثمان را از دست محاصره کنندگان خشمگین بیرون ببرد.[۳]

۴ – علاوه بر تمام نکات فوق باید گفت: همان گونه که از تاریخ و نیز کلمات امام علیه السلام استفاده می شود، قاتل عثمان شخص واحدی نبود، بلکه وی در جریان یک انقلاب کشته شد که در آن هزاران نفر از اهالی مدینه، بصره، کوفه و بادیه نشینان شرکت کرده بودند. آیا می شود یک توده مردمی هزار نفره را به خاطر شرکت در قتل یک نفر, قصاص نمود. (در چنین مواردی در آن زمان معمولا به گرفتن خون بها (دیه) رضایت می دادندهمان گونه که در آغاز هجرت پیامبر قریش برای کشتن پیامبر چنین نقشه ای کشید و خواست با جمع کردن افرادی از قبایل مختلف عملا قصاص را برای بنی هاشم غیر ممکن کرده و آنان را راضی به دریافت دیه کند) و اینکه چرا در تاریخ نیامده که خونخواهان عثمان بعدها که حکومت مصر را به دست گرفتند قاتل یا قاتلان عثمان را قصاص نکردند.
اکنون سوال اصلی این است که اگر قصاص قاتل لازم می باشد, چرا عثمان, با وجود آنکه می دانست عبدالله بن عمر (فرزند عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت) فردی آدم کش است و بدون هیچ دلیلی اقدام به قتل سه بی گناه کرده بود, قصاص ننمود؟

 

منبع: پرسمان


پی نوشت ها

[۱] . ابن قتیبه دینوری, الامامه و السیاسه, ج۱, ص۵۴-۵۵؛ ابن شبه نمیری, تار یخ المدینه المنوره, ج۳, ص۱۱۶۶.
[۲] .
ابن شبه نمیری, تار یخ المدینه المنوره, ج۳, ص۱۳۱۳.
[۳] .
رسول جعفریان, تاریخ خلفا, ص۱۸۱-۱۸۲.