- ثقلین - http://thaqalain.ir -

تسلیت پیامبر به علی و فاطمه سلام الله علیهم ۱
به روایت خزّاز قمی

مرحوم خزّاز قمی به سند خود از ابوذر غفاری (ره) نقل کرده که گفت:

در آن بیماری که رسول خدا (ص) چشم از جهان فرو بست، بر او وارد شدم؛ حضرت فرمود: ای ابوذر! دختر فاطمه (س) را نزد من بیاور. بی‌درنگ به پاخاستم و به خانه‌ی فاطمه (ع) رفتم و عرض کردم: ای سرور زنان! پدرت را اجابت کن. سپس فاطمه (ع) رو پوش خود را به تن کرد و از خانه بیرون آمد تا این که بر رسول خدا (ص) وارد شد. وقتی که چشمش به رسول خدا (ص) افتاد، حضرت را در آغوش کشید و گریست؛ رسول خدا (ص) نیز با گریه‌ی او، به گریه افتاد و فاطمه (ع) را در آغوش خود فشرد. سپس فرمود: ای فاطمه! پدرت فدای تو باد! گریه مکن که تو اوّلین کسی از خاندانم هستی که ـ در حالی که مورد ظلم و ستم واقع شده و حقّ تو غصب گردیده است ـ به من ملحق می‌شوی. و به زودی بعد از من، کینه‌ی نفاق و پژمرده شدن کیان دین، آشکار خواهد شد و تو نخستین کسی هستی که بر سر حوض، بر من وارد خواهی شد. فاطمه (ع) عرض کرد: ای پدر! کجا شما را ملاقات خواهم کرد؟ فرمود: کنار حوض در حالی که من، شیعیان و دوستداران تو را سیراب می‌کنم و دشمنان تو را طرد می‌نمایم. فاطمه (ع) گفت: ای رسول خدا! اگر نزد حوض، شما را ملاقات نکردم؟ فرمود: نزد میزان ملاقات می‌کنی. عرض کرد: ای پدر! اگر نزد میزان ندیدم؟ فرمود: نزد صراط خواهی دید در حالی که من می‌گویم: «به سلامت باد، به سلامت باد شیعه‌ی علی (ع).»

ابوذر گفت: پس قلب فاطمه (ع) آرام گرفت؛ آنگاه رسول خدا (ص) روی به من کرد و فرمود: ای ابوذر! او، پاره‌ی تن من است؛ هر کس او را آزار کند، مرا آزار نموده است! محقّقاً او،‌سرور زنان جهانیان است و شوهرش، سرور و آقای اوصیا می‌باشد و دو فرزندش، حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان اهل بهشت هستند و آن دو، قیام کنند یا قعود نمایند، امام و پیشوا می‌باشند، و پدر آن دو از آن‌ها، گرامی‌تر است. و به زودی از صُلب حسین (ع) نُه نفر، از پیشوایان معصوم که قیام کنندگان به قسط هستند، زاده خواهند شد و از ما است مهدیّ این امّت. ابوذر گفت: عرض کردم: رسول خدا! پیشوایان بعد از شما چند نفر هستند؟

فرمود: به تعداد پاکان و برگزیدگان بنی اسرائیل.

 

قال الخزّاز القمیّ:

حَدَّثَنَا الْقَاضِی أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَا بْنُ زَکَرِیَّا الْبَغْدَادِیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَیْلٍ الْکَاتِبُ، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُعَافًى السَّلْمَاسِیُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ زَاهِرٍ، عَنْ عَبْدِ العُدُّوسِ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ حَبَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ قَالَ قَالَ أَبُوذَرٍّ الْغِفَارِیُّ رَحْمَهُ اللَّهِ عَلَیْهِ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ، فَقَالَ: یَا أَبَا ذَرٍّ ایتِنِی بِابْنَتِی فَاطِمَهَ.

 قَالَ: فَقُمْتُ وَ دَخَلْتُ عَلَیْهَا وَ قُلْتُ: یَا سَیِّدَهَ النِّسْوَانِ أَجِیبِی أَبَاکِ. قَالَ: فَلَبِثْ منحلها[فَلَبِسَتْ منجلها] وَ أَبْرَزَتْ وَ خَرَجَتْ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَلَمَّا رَأَتْ رَسُولَ اللَّهِ (ص) انْکَبَّتْ عَلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِبُکَائِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: یَا فَاطِمَهُ لَا تَبْکِیِنَّ فِدَاکِ أَبُوکِ، فَأَنْتِ أَوَّلُ مَنْ تَلْحَقِینَ بِی مَظْلُومَهً مَغْصُوبَهً، وَ سَوْفَ یَظْهَرُ بَعْدِی حَسِیکَهُ النِّفَاقِ وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّینِ، وَ أَنْتِ أَوَّلُ مَنْ یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ.

 قَالَتْ: یَا أَبَهْ أَیْنَ أَلْقَاکَ؟ قَالَ: تَلْقَیْنِی عِنْدَ الْحَوْضِ وَ أَنَا أَسْقِی شِیعَتَکِ وَ مُحِبِّیکِ وَ أَطْرُدُ أَعْدَاءَکِ وَ مُبْغِضِیکِ. قَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ أَلْقَکَ عِنْدَ الْحَوْضِ؟ قَالَ: تَلْقَیْنِی عِنْدَ الْمِیزَانِ. قَالَتْ: یَا أَبَهْ وَ إِنْ لَمْ أَلْقَکَ عِنْدَ الْمِیزَانِ؟ قَالَ: تَلْقَیْنِی عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ أَنَا أَقُولُ: سَلِّمْ سَلِّمْ شِیعَهَ عَلِیٍّ.

 قَالَ أَبُوذَرٍّ: فَسَکَنَ قَلْبُهَا، ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَقَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّهَا بَضْعَهٌ مِنِّی، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، أَلَا إِنَّهَا سَیِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، وَ بَعْلَهَا سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ، وَ ابْنَیْهَا الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ إِنَّهُمْا إِمَامَانِ إِنْ قَامَا أَوْ قَعَدَا، وَ أَبُوهُمَا خَیْرٌ مِنْهُمَا، وَ سَوْفَ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تِسْعَهٌ مِنَ الْأَئِمَّهِ مَعْصُومُونَ قَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ، وَ مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهِ. قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ فَکَمِ الْأَئِمَّهُ بَعْدَکَ؟ قَالَ: عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ.[۱]

 

 


[۱] . کفایه الاثر: ۳۶، عنه البحار ۳۶: ۲۸۸ ح ۱۱۰٫


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%aa%d8%b3%d9%84%db%8c%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%a8%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d8%b9%d9%84%db%8c-%d9%88-%d9%81%d8%a7%d8%b7%d9%85%d9%87-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b9%d9%84/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.