امتحان، سنّت پروردگار

یکی از سنّت‌های تعطیل‌ناپذیر پروردگار متعال، امتحان است. ما هر روز از جانب پروردگار متعال آزمون داریم، «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»[۱] منتها بعضی از امتحانات بسیار سخت هستند و تحمّل مشکلات آن امتحان، ظرفیت بالایی می‌خواهد. آدم‌های با ظرفیت همیشه سرافراز از امتحان بیرون می‌آیند.

 

تأثیرات فتنه‌ی ۸۸ بر مردم و حکومت ایران

فتنه‌ی ۸۸ یکی از این جریانات سخت امتحان بود که در آن‌جا عدّه‌ای از خواص هم مردود شدند، نه این‌که تجدید شده باشند، مردود شدند. برادر امام حسن عسگری علیه السّلام یک ادّعای دروغ گفت. او زیاد دروغ نمی‌گفت ولی دروغی که گفته بود بزرگ بود لذا به آن کاذب نمی‌گویند، می‌گویند جعفر کذّاب برای این‌که یک دروغی گفت که سرنوشت‌ساز بود. این دروغ تقلّب، این‌ها را کذّاب به حساب می‌آورد نه کاذب لذا جامعه را به هم ریخت و ضررهایی که فتنه‌ی ۸۸ به مملکت ما، به فرهنگ ما، به اخلاق ما، به اقتدار ما، به نفوذ بین المللی ما زد، قابل جبران نیست، مردم واقعاً ضرر کردند. ۴۰ میلیون رأی یک ظرفیت بود که باید دنیا به زانو در می‌آمد امّا این به یک تهدید تبدیل شد که آن‌ها گفتند در داخل اختلاف است، اردوکشی خیابانی است، مردم مقابل هم هستند، تحریم‌ها را تشدید کردند، ما را ضعیف دیدند چون قدرت ما به وحدت ما است. این وحدت که مخدوش شد، هم فتنه‌گرها بعضی از ایادی خود را در آن‌جا تهدید کردند و هم زمینه شد که تحریم شدیدتری را برای ما اعمال کنند که آثار آن را دیدید که آخرین ضرر آن هم برجام بود که به این سرنوشتی که دیدید مبتلا شد.

یکی دیگر از خطراتی که فتنه داشت این بود که جامعه را مبتلا به یک شکافت و گسست همیشگی کرد. یک گروه از ریل انقلاب فاصله گرفتند و برای آن‌ها این ذهنیت پیش آمد و جدا ماندند که هنوز هم دارند کار خود را انجام می‌دهند؛ یعنی دارند همچنان راه فتنه را ادامه می‌دهند. این امتحاناتی که اخیراً پیش آمد و آشوب‌هایی که مختصری در تهران مثل زلزله‌ای که دارد مملکت را دور می‌زند و از غرب شروع شد، البرز را تکان داد، تهران را تکان داد، این هم یک زلزله با ریشتر کم است که مملکت را دور می‌زند و در جاهای مختلف خود را نشان می‌دهد.

 

علّت فشارهای خارجی بر کشور ایران

در قدم اوّل، مطمئن باشید این دلیل ضربه خوردن دشمن، این ضربه‌ی کاری که حکومت داعش، زمینه‌ی حکومتی خود را از دست داد، و مقاومت، آتش فتنه‌ی داعش را در عراق و سوریه خاموش کرد، این داعش نبود که شکست خورد، این آمریکا بود که شکست خورد، این عربستان بود که شکست خورد و ایادی آن‌ها که میلیاردها میلیارد خرج کرده بودند و برنامه‌ریزی آن‌ها از نظر عملی، محاسبات جامعه‌شناختی دقیق بود و فکر می‌کردند بشّار را از قدرت برمی‌دارند و یک حکومت وهّابی سلفی در آن‌جا ایجاد می‌کنند و برای ایران مزاحمت جدّی می‌توانند فراهم کنند، برای اسرائیل هم محیط امن به تمام معنا. امّا علیرغم سیاست‌های دقیق و کارهای علمی آمریکایی‌ها، پول ارتجاع عرب، خصوصاً قارون منطقه، عربستان، خدا «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ»[۲] این تدبیر مقام معظّم رهبری و تأکید او بر مقاومت لبنان بر رفتن مرحوم شهید همدانی و تدبیر سردار سرافراز ما، حاج قاسم سلیمانی، ثمر داد و آمریکا شکست فرهنگی پیدا کرد، شکست سیاسی پیدا کرد، شکست نظامی هم پیدا کرد. این ضربه‌ی کاری، عکس العمل لازم دارد. عکس العمل آن، این شرایطی است که برای ما پیش آمده است.

 

تبلور عزّت نفس مردم ایران در شرایط تحریم

این شرایط از یک طرف، مردم واقعاً در فشار اقتصادی هستند. بنده چون آخوند هستم، روضه‌خوان هم هستم، هفته‌ای یک مسافرت به استان‌ها و شهرستان‌ها و گاهی قصبات به مناسبت شهدا می‌روم و مردم را می‌بینم. خدا می‌داند که مردم تحت فشار هستند. گرفتاری‌های مردم در بُعد معیشتی، گرفتاری بالایی است امّا مردم ما در دوران جنگ مگر رفاه داشتند؟ مردم ما مگر در شرایط انقلاب رفاه داشتند؟ مردمی که قلک‌های خود را می‌فروختند و به جنگ کمک می‌کردند. مردم ایران، مردم بسیار نجیبی هستند. اگر مسئولین اعتماد مردم را نگه می‌داشتند، اگر تبعیض نداشتند، اگر دستور مقام معظّم رهبری و رهنمود ایشان را، کار کارشناسی که با راهنمایی و هدایت رهبری انجام شد، این اقتصاد مقاومتی، روی آن کار شده است، اقتصاد درون‌زا و بیرون‌گرا است، اقتصاد عدالت‌محور است. یک اقتصادی که کارشناس‌های مؤمن روی آن کار کرده‌اند و آقا این‌ها را جمع کرده و مکرّر هم گفته باید این کار انجام بشود. مدّتی که در انتظار برجام نشستند و دست روی دست گذاشتند و تصریح کردند که تا زمانی که این توافق انجام نشود ما حتّی نمی‌توانیم به شما آب خوردن هم بدهیم! تا مدّتی که کار نکردند به امید این‌که این باید بشود تا ما بعداً برنامه‌ریزی کنیم، بعد هم که برجام را آن‌ها که طرف‌های ما را فریب دادند و برجام را به آن صورت انجام دادند، آخر هم به تعهّدات خود عمل نکردند و از آن‌جا رانده و از این‌جا مانده شدیم. یک مورد این نکته است.

 

نکته‌ی دوم این است که مگر ما نفوذی نداریم؟ مگر نفاق در میان ما حضور ندارد؟ از صدر اسلام نفاق بوده، حضرت امیر علیه السّلام را خانه‌نشین کرده است و به امید همین نفاق بود که در جریان فتنه‌ی ۸۸ دنیا مطمئن شده بود که رژیم تغییر می‌کند و وضعیت جدیدی پیش می‌آید. آن‌ها اطمینان داشتند نفوذی‌های داخل، اوضاع را به دست می‌گیرند و آن‌ها هم کمک می‌کنند. الآن هم آنچه واقع شده است، مردم مؤمن نه به مقدّسات خود جسارت می‌کنند، در سخت‌ترین شرایط، خانواده‌های فقیر فرزندان خود را به جبهه فرستادند و آن‌جا شهید شدند و وقتی جنازه را برگرداندند همین‌ها… بنده افرادی فقیری را سراغ دارم که آهی در بساط ندارند، وقتی فرزند این خانواده شهید می‌شد، زیر تابوت فرزند خود می‌گفت:

این گل پرپر ما است               هدیه به رهبر ما است

 

مردم ما با فطرت دینی خود، تحمّل در برابر سختی‌ها، در برابر گرفتاری‌های معیشتی، آزمایش‌های فراوانی را پشت سر گذاشتند، اهل صبر هستند، اهل نجابت هستند، در سختی‌ها هم طلبکار نیستند و خودشان را بدهکار شهدا می‌دانند، بدهکار ولایت می‌دانند، بدهکار امام حسین علیه الصّلاه و السّلام می‌دانند. این‌که می‌بینید آشوبی پیش می‌آید که مثلاً در درود ماشین آتش‌نشانی را به آتش کشیدند و بعد هم آن را هل دادند و این ماشین روی یک پراید افتاد که سرنشین داشت، این‌طور جنایت‌ها نه با فرهنگ دینی ما، نه با فرهنگ ملّی ما، نه با عواطف عمومی ما، با هیچ کدام سازگاری ندارد. این یقیناً همان دست نفاق است، همان فتنه‌گرها که می‌خواستند آشوب کنند تا ماهی بگیرند و تا زمانی که آب گل‌آلود نشود، ماهی به دست نمی‌آوردند، لذا آب را گل‌آلود کردند که ماهی برداشت کنند، کار، کار آن‌ها است.

 

لذا در این شرایط ما باید چند نکته را در نظر داشته باشیم؛ یکی این‌که ما به حکم اعتقادات خود به امامت، اعتقاد عمیق داریم، روح دین را در تجلّی امامت و رهبری می‌دانیم. همین‌طور که از ابتدا انقلاب ما با رهبری امام بود، هشت سال دفاع ما در سخت‌ترین شرایط و تحریم با رهبری امام بود، الآن هم مقابله با فتنه‌ها باید با رهبری امام باشد. آن‌ها رهبر ندارند، رهبر آن‌ها شیطان است، لذا یک حرکت آشوب و آشفتگی و به هم ریختگی است، هدایت‌شده نیست، یک ضربه زدن است، ضرر زدن است، امّا ما که هدایت را در دسترس خود داریم، یکی توجّه کامل به رهنمودها و گفتارهای سابق و حرکت‌های فعلی رهبری است و دوم در تمام شرایط بدانیم که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ» دست خدا، بالای دست‌ها است. خدایی که ما را در برابر آتش شرق و غرب (حفظ کرد) آتش نمرود بود، هم شرق، شوروی آن روز با میغ‌های خود بر سر ما آتش می‌ریخت و هم تانک‌های انگلیسی، ما را نشانه گرفته بود، هم سوپر استاندارد فرانسه در جنگ علیه ما بود و هم پول و سرباز کشورهای مرتجع عرب علیه ما بود. یک سال، دو سال هم نبود، هشت سال بود امّا ما که معجزه را دیدیم. هشت سال همه‌ی دنیا یک طرف بود و ما هم بدون هیچ حامی یک طرف بودیم. خدای متعال ما را پیروز کرد. وانمود کردند مردم از جنگ خسته شده‌اند که امام آن جام زهر را نوشیدند و بعد وانمود کردند که کار تمام است، جریان مرصاد، منافقین حمله کردند. دیدید خدای متعال چه کرد؟ چند مرتبه باید دست خدا را ببینیم؟ یقین بدانید این انقلاب تا ظهور حضرت حجّت علیه السّلام ادامه دارد. این‌ها هم رسوایی خود را بیشتر می‌کنند، فضاحت خود را بیشتر می‌کنند، البتّه آسیب هم می‌زنند.

در کنار موارد قبل، مسئله‌ی دیگر این است که دانشگاه، رسالت دارد، هم در روشنگری، هم در مقابله با انحرافات دستگاه‌های مسئول، قوای سه‌گانه، این جوان‌ها فرهیخته‌ی ما، اساتید بزرگوار ما با یک حرکت متین قیام کنند، نشان بدهند، رصد می‌کنند، کاستی‌های مسئولین را می‌دانند، مقابله می‌کنند، تذکّر می‌دهند، فشار می‌آورند.

 

نکته‌ی دوم این است که ما صحنه را خالی نکنیم، آن‌ها ببینند ما عقب نشسته‌ایم و بی‌تفاوت هستیم بالاخره آتش است، اگر جلوی آن را نگیریم، عالم‌گیر می‌شود. قرآن کریم فرمود: «وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً»[۳] اگر آتش فتنه روشن شد فقط ظالم نمی‌سوزد، تر و خشک با هم می‌سوزند. اوّل خود فتنه‌گرها می‌سوزند. اگر بیگانه بیاید به کسی ترحّم نمی‌کند.

مهم‌تر از همه‌ی این موارد، توبه است. آدم کارهایی انجام می‌دهد و عکس العمل آن پیش آمدن یک سری حوادث است. توبه کنیم، دعا کنیم، به فقرا برسیم، مردم گرفتار هستند، به داد مردم برسیم. ما در مسجد گفتیم هر ماه یک قربانی بکشید و بین کسانی که توان خریداری گوشت ندارند بدهید. چه اشکالی دارد، مسجد دانشگاه هم ماهی یک قربانی برای رفع بلاها داشته باشد؟ فقرای اطراف را شناسایی کنند، همین جوان‌های عزیز ما، با پول مختصر دانشجویی، (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود) و برای برون رفت از این مشکلات، طرح بدهند.

 

إن‌شاءالله توسّل به امام عصر ارواحنا فداه داشته باشیم. انقلاب ما صاحب دارد، ما صاحب داریم، رهبر ما در گرفتاری‌های خود، هم در فتنه‌ی ۸۸ گفت: مولا جان، این کشور، کشور شما است، این انقلاب، انقلاب شما است، من هم جان ناقابلی دارم، آبروی مختصری دارم که شما به من داده‌اید، بدن ناقصی دارم، همه‌ی این‌ها را در کف اخلاص گذاشته‌ام و به شما تقدیم می‌دارم. من عقب‌نشینی نمی‌کنم ولو به قیمت جان من تمام بشود. این اتّصال مولا جان و… دیدید چه تأثیری داشت؟ هم خود ما به عنوان یک واقعیت دامن امام زمان علیه السّلام را بگیریم و هم به مردم القاء کنیم که شما دارید امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را دشمن شاد می‌کنید، شما دارید شهدا را دشمن شاد می‌کنید، این‌که راه درستی نیست. شما از مسئولین گله دارید، شما فقر دارید و مشکلات دارید، چرا منافقین مملکت شما را مبتلا به آشوب کنند و نگرانی ایجاد کنند؟


[۱]– سوره‌ی ملک، آیه ۲٫

[۲]– سوره‌ی فتح، آیه ۱۰٫

[۳]– سوره‌ی انفال، آیه ۲۵٫