- ثقلین - http://thaqalain.ir -
به هر نحوی که یاد از جدّ خود «خیرالبشر» کردم
نظر بر قامت دلجوی تو، زیبا پسر کردم
تسلّابخش دل بودی و بگْرفتندت از دستم
ز عمرم سیر گشتم تا که بر جسمت، گذر کردم
برای آن که شاید پیکرت را زنده دریابم
ز هرسو بسته شد راهم، تلاش بیشتر کردم
نمیشد چون به تنهایی، تنت از خاک بردارم
برای یاریام، آخر جوانان را خبر کردم
نمودم پاک از لعل لبت خون تا زنم بوسه
ولی چون عمّهات اِستاده بُد، صرفنظر کردم
نگشتم سیر و ناچار از برت برخاستم زیرا
برای عمّهات آن لحظه، احساس خطر کردم
شاعر: سیدجواد مظلومپور
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a8%d9%87-%d9%87%d8%b1-%d9%86%d8%ad%d9%88%db%8c-%da%a9%d9%87-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%ac%d8%af%d9%91-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%ae%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%84%d8%a8%d8%b4%d8%b1/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.