- ثقلین - http://thaqalain.ir -
دختر بیحجاب که میآمد درِ مغازه، محمود به او جنس نمیداد. یکی آمده بود و محمود هم به او جنس نداده بود و خلاصه دعواشان شده بود. محمود هم بچّه بود. سفت ایستاده بود که نه، به تو جنس نمیدهم. طرف هم رفته بود و شب با پدرش برگشته بود و شکایت محمود را به آقا جان کرده بودند و یک سیلی هم توی گوش محمود زده بودند. طفلک به ملاحظهی آقا جان صدایش درنیامده بود. سیلی را خورده بود و دم نزده بود. میدانست که اگر کار به آژان و آژان کشی بکشد، برای آقا جان بد میشود.
رسم خوبان ۱۹ – غیرت دینی و تقیّد به ضوابط شرعی، ص ۷۱٫/ یادگاران ۶، ص ۵٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a8%d9%87-%d8%ae%d8%a7%d8%b7%d8%b1-%d8%a2%d9%82%d8%a7-%d8%ac%d8%a7%d9%86/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.