«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَیْرِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِ نُفوسِنَا شَفیعِ ذُنُوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهَ مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمینَ أَرْواحُنَا وَ أَرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِداهُ وَ عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ اللهُ ظُهورَهُ وَ رَزَقَنَا الله صُحْبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ رِضَاهُ وَ رَأْفَتَه وَ اللَّعْنُ الدَّائِم عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعینَ».

توصیه به تقوا و ذکر خدا

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».[۲] شما بندگان شایسته‌ی خدا و بندگان صالح حضرت حق را و نفس ضعیف خود را به تقوای الهی، به شناخت وظیفه و تکلیف، به ارتباط دادن همه‌ی زندگی به ذات ربوبی، به دوام یاد خدا، ذکر خدا، عبادت برای خدا، کار برای خدا، حبّ و بغض برای خدا و به اجتناب از همه‌ی گناهان، کوچک و بزرگ. گناه خدا کوچک نمی‌شود، «أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ»،[۳] شدیدترین گناه گناهی است که گنه‌کار آن را مهم نداند. گناه آتش است، گناه مین است، گناه نکبت است، گناه قطع ارتباط با مولا است، گناه ناراضی کردن خالق است، لذا کوچک و بزرگ ندارد. در مقایسه بعضی گناهان نسبت به بعضی شدیدتر است، ولی فی نفسه گناه بزرگ است.

توبه و بازگشت از گناه

لذا خوشا به حال کسی که قبح گناه را درک می‌کند، خوشا به حال کسی که خدا را بر خود حاضر و ناظر می‌داند، خجالت می‌کشد گناه کند. اگر گناهی برای او پیش آمد از حیا آرزو می‌کند – این عبارت هم در دعاها آمده، هم در کلمات و مناجات بعضی از بزرگان (ره) یافته آمده- آرزوهای آن‌ها این می‌شود که «یَا لَیتَنِی لَمْ تَلِدْنِی أُمِّی و لَمْ تُرَبِّنِی»، کاش به دنیا نیامده بودم که این‌طور رسوایی به بار بیاورم، خدای خود را از خود ناراضی کنم.

جایگاه و شخصیّت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

ایّام ولادت قطب دایره‌ی نبوّت و ولایت، عصمت الله الکبری، آیت الله العظمی، حجّت الحجج، شفیعه‌ی روز جزا، بی‌بی خود حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را به همه‌ی بانوان عالم… بی‌بی ما «سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الأَوَّلِین إِلَی الآخَرِین» است، همه‌ی انسان‌ها که بی‌بی عالم انسان کامل است و به همه‌ی مسلمانان… فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) تابلویی است که قرآن کریم از او جمال و جلال ترسیم کرده است و همه‌ی ارزش‌ها را در وجود او معرّفی نموده است، در آیه‌ی تطهیر و آیه‌ی مباهله و سوره‌ی «هَل أَتی» و سوره‌ی کوثر و آیه‌ی مودّت و آیه‌ی «ذَوِی القُربَی».

حضرت زهرا – سلام خدا بر حضرت زهرا- جزء نوریان است، مرآت حق است، رضای او رضای خالق است، غضب او غضب خدا است. ما افتخار می‌کنیم که خدا معرفت او را و محبّت او را به ما داده است، اگر به راستی پیرو باشیم… از امام (علیه السّلام) پرسیدند: چرا فاطمه فاطمه نامیده شده است؟ جهات مختلفی بیان شده است، یک جهت این است که «فُطِمَتْ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ».[۴] إن‌شاء‌الله پیروان حضرت زهرا (سلام الله علیها) به جهنّم نمی‌روند، شیعیان فاطمه بهشتی هستند، جهنّمی نیستند.

وقایع و اهمّیّت روز ۱۲ فروردین

روز ۱۲ فرودین، روز تولّد پدیده‌ی جدید الهی، تحقّق وعده‌ی خدا مبنی بر حکومت صالحان، با انتخاب خود مردم، بدون هیچ تحمیلی. مردمی که انقلاب زیر پرچم ولیّ فقیه، مرجع زمان، حکیم دوران، آیت الله العظمی امام خمینی، جوان‌ها داده بودند، شکنجه‌ها تحمّل کرده بودند، سختی‌ها را بر خود هموار دیده بودند و امید ظهور حق و زوال باطل را داشتند. در ۲۲ بهمن ۵۷ وعده تحقّق یافت، تخلیه انجام شد، رفتن شاه به اصطلاح عرفای اخلاقی یک تخلیه بود، دیو چو بیرون رود فرشته درآید. اوّل طاغوت رفت، سایه‌ی شوم آمریکا رفت، لجن غرب رفت، باتلاق مادیّت، سکولاریسم، انزوای دین برچیده شد، به برکت خون شهیدان و نفس پاک امام شهیدان خشکید. امّا در ۱۲ فرودین ۵۸ مرحله‌ی سازندگی بود، مرحله‌ی تحلیه بود، مرحله‌ی تحقّق عرش خدا بود.

دل هم همین‌طور است، تا از دل دیو رذائل و دیو گناهان و سیّئات محو نشود، آن دل مزیّن به حکومت خدا نمی‌شود، عرش الهی نمی‌شود. «قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»،[۵] دل‌ها ابتدائاً پاک شد و با دل‌های پاک کشور از لوس وجود سلطنت وابسته‌ی ناپاک و مرکز همه‌ی بدی‌ها بیرون رفت. با بیرون رفتن آن زمینه فراهم شد که عرش الهی در این‌جا به عنوان نظام اسلامی، نظام جمهوری اسلامی محقّق شود. بی‌سابقه‌ترین حضور جمعی مردم در طول تاریخ همین‌جا بود که ۹۸ و خرده‌ای درصد مردم به پای صندوق‌های رأی رفتند و عاشقانه نوای امام بر دل آن‌ها ایجاد انگیزه کرد تا به جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد آری گفتند.

معنای واژه‌ی جمهوری اسلامی

معنای جمهوری اسلامی یک معنای بلندی است که الحق «الأَسمَاءُ تُنزَلُ مِنَ السَّمَاء»،[۶] گاهی الهام الهی است. امام مُلهَم بود، امام مسودّه نداشت، امام تصمیماتی که بدون دخالت مشاورین و اطرافیان می‌گرفت تصمیمات نورانی بود، معلوم بود که کار کار خدا است. «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏».[۷] امّا آن‌جایی که بر ایشان تحمیل کردند و خیلی از موارد را بعضی که امروز هم مدّعی هستند تحمیل کردند، آن‌جا بعدها مشکل درست شد. امام (رضوان الله تعالی علیه) روی این کلمه که جمهوری اسلامی… یعنی مردم ما مسلمان هستند، اکثریّت قاطع مردم ما چون مسلمان هستند می‌خواهند حکومت آن‌ها در چهارچوب اسلام باشد، زندگی آن‌ها در چهارچوب اسلام باشد، قوانین مجلس شورای آن‌ها در چهارچوب وحی الهی و سنّت نبوی و ولوی باشد، می‌خواهند اقتصاد آن‌ها بندگی خدا باشد، غفلت‌زا نباشد، آخرت زدا نباشد، دنیا بهشت را از ما نگیرد. «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا * وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏».[۸]

پایه‌گذاری جمهوری اسلامی بر طبق قوانین الهی

ادارات ما، کانون‌های اقتصادی ما، آموزش و پرورش ما، دانشگاه‌های ما هنوز با نقطه‌ای که شهدا انتظار دارند، امام شهدا و نایب و خلف صالح آن بزرگوار و انسان‌های صالح دل به خدا داده انتظار دارند، خیلی فاصله دارند. انتظار می‌رفت در این ۳۰ و هفت سال این مملکت مدینه‌ی فاضله باشد، ما دولت اسلامی داشته باشیم، ما ادارات اسلامی داشته باشیم، ما ساخت و ساز اسلامی داشته باشیم، ما مدرسه‌های دینی داشته باشیم، دانشگاه ما رنگ خدا داشته باشد، دولت ما دولت مجری فرمان‌های خدا و ولایت فقیه باشد و همه‌ی شئون ما در چهارچوب قوانین مقرّبی که خدای متعال برای سعادت دنیا و آخرت ما نازل کرده است… دینی داریم که تضمین کننده‌ی خوشبختی این عالم و آن عالم است و این عالم را مقدّمه‌ی ابدیّت ما می‌داند. همه‌ی کارهای ما و قیوم و قعود ما، جنگ و صلح ما، همه‌ی حرکات ما و سکنات ما انعکاس در ابدیّت ما دارد. ما نظامی را با این آهنگ که هدف ما راضی کردن خدا و آباد کردن آخرت است… این تأمین نمی‌شود مگر این‌که امنیّت دینی و اقتصاد دینی تأمین شود.

انتخاب جمهوری اسلامی با خواست مردم

«فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ * الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ».[۹] مردم با آگاهی، خود به پای صندوق‌ها آمدند و همچون دریا جوشیدند و مرحله‌ی عرشی و تحلیه را محقّق کردند و نظامی را به عنوان جمهوری اسلامی… یعنی این جمهوریّت ما، این مردمی بودن نظام ما، این مردم‌ سالاری ما، فقط در چهارچوب قوانین الهی است. نباید حرام در اقتصاد باشد، باید حکومت نظارت کند مردم حلال‌خوار باشند، حرام‌خوار نباشند. خود دولت، خود دست اندرکاران اداره‌ی کشور، باید امین خدا و امین مردم باشند، حرام‌خوار نباشند، حرام‌بین نباشند، پاک دست باشند، کار حرام در ادارات انجام نشود. هم در مسائل سیاسی آنچه خلاف نظر ولیّ فقیه است… هم قانون اساسی و هم متن سنّت نبوی  و ولوی اقتضا می‌کند که سیاست‌گذار در عرصه‌ها نایب امام زمان (علیه السّلام) باشد، همه تبعیّت کنند و الّا حرام می‌شود. این نظام نظام جمهوری است، نظام مردمی است، نظام عمومی است، نظام ناس است، نظام توده‌ها است، لکن در چهارچوب دینِ قویمِ زندگی‌سازِ سعادت‌بخش اسلام است.

لذا «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها».[۱۰] دین سهل است، دین آسان است، دین‌ هدف‌دار است، دین با برنامه است، دینی است که برای همه چیز قانون آورده و منطبق با فطرت است.

ولایت ائمّه و انبیاء و ولایت امروز

این هنری بود که… در طول تاریخ انبیاء و ائمّه (علیهم السّلام) به ندرت اتّفاق افتاده که سلیمان نبی سکّان کشتی مدیریت جامعه را به دست بگیرد و بدون کمترین خودنمایی، بَطَر ، بد مستی، خود فراموشی، مردم فراموشی، بگوید: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی  لِیَبْلُوَنی‏ أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ».[۱۱] آیا امروز مسئولین ما، وزرای ما، رئیس جمهور ما، راه سلیمان را می‌روند و می‌گویند: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی  لِیَبْلُوَنی‏»، این آزمون بزرگی است، این مسئولیّت و امانتی است که کوه‌ها نمی‌توانند تحمّل کنند به دوش ما گذاشته شده است، خدا دارد ما را امتحان می‌کند؟ یا مقصد فراموش شده، امانت‌داری فراموش شده، هر کسی در جزیره‌ی کار خود ساز خود را می‌زند؟ خدا کند در برابر شهیدانی که خون خود را به خاطر دین دادند، به خاطر حاکمیّت قرآن و احکام شرع دادند، مسئولین عزیز ما و خود این گوینده خجالت نکشیم و آن‌جا سرافراز باشیم، بگوییم ما وفا کردیم و برای احیای دین خدا در شئون زندگی خود کوتاهی نکردیم.

یاد مرگ

امّا ادامه‌ی خطبه‌ی اوّل ما که تفسیر سوره‌ی مبارکه‌ی فاتحه الکتاب بود به یک حدیث در این رابطه اکتفا می‌کنم. مسئله‌ی یاد مرگ سازنده است، نشاط‌آور است. کسی که آینده ندارد فقط جلوی پای خود را نگاه می‌کند، شوری برای زندگی دائم ندارد. ولی کسی که ابدیّت را در چشم‌انداز خود می‌بیند هر کاری انجام می‌دهد می‌خواهد طوری کار کند که زندگی ابدی او تأمین شود، یک روز و دو روز که نیست. زندگی ابدی کار با همه‌ی وجود می‌خواهد، کار عاشقانه می‌خواهد، لذا توجّه به آخرت انسان را با حقیقت دین آشنا می‌کند.

در روایت آمده است که کسی خدمت نبیّ مکرّم اسلام، محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شرفیاب شد و عرضه داشت: یا رسول الله «عَلِّمْنِی مِمَّا عَلَّمَکَ اللَّه‏»، از آنچه خدا به شما تعلیم کرده شما هم چیزی به من تعلیم بفرمایید. حضرت او را به یکی از اصحاب حواله دادند و او اوّلین چیزی که مطرح کرد سوره‌ی مبارکه‌ی «إِذا زُلْزِلَتِ» بود. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ»،[۱۲] وقتی به این‌‌جا رسید مردی که آمده بود چیزی یاد بگیرد گفت: «تَکْفِیَنِی هَذِهِ الآیَه»، این آیه مرا بس است، گرفتم، پیام زندگی را گرفتم. وجود نازنین خاتم انبیاء فرمودند که «رَجَعَ فَقیهاً»، این مرد فقیه برگشت، فهم یک آیه وقتی انسان را با حقیقت دین آشنا می‌کند.

هدف دنیا، رسیدن به بهشت

فقه فهم عمیق است، زندگی بدون توجّه به آخرت زندگی سطحی است، قشری است، عمق ندارد، باطن ندارد، دوام ندارد. چیزی که زندگی را زندگی می‌کند، زندگی است که با توجّه به آخرت باشد و انسان امور خود را با بهشت مرتبط کند، هر کاری انجام می‌دهد یک ساخت جدید، یک عمران جدید… آمدیم آباد کنیم، نیامدیم خود را و دنیا را و آخرت را خراب کنیم.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها * وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها * یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى‏ لَها * یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ * فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ».[۱۳]

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»

«الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى آلَائِهِ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَیْرِ الأَنَام أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّاهِرِین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی خَیْرِ النَّبِیِّین وَ أَفْضَلِ الْمُرْسَلِینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد وَ عَلَی عَلِّیٍ أَمیرِ المُؤمِنینَ وَ عَلَی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِین‏ وَ عَلَی سِبْطَیِ الرَّحْمَه سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه الحَسَنِ وَ الحُسَین وَ صَلِّ عَلَی أَئِمَّهِ الْمُسْلِمین عَلیِّ بنِ الْحُسَیْن وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلی وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد وَ موسَی بْنِ جَعْفَر وَ عَلِیِّ بْنِ موسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلی و عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلی وَ خَلَفِ الصَّالِح القَائِمِ بِالْأَمر حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِک وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلادِک».

خشیت از مقام خداوند

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ». شما بندگان خوب خدا و خود را به کسب معرفت حق تعالی که معرفت خدا با توأم با خشیت و ملاحظه‌ی حق تعالی خواهد بود. عالمان اهل خشیت هستند، اهل معرفت پروا دارند، حریم خدا را حفظ می‌کنند، در محضر خدا دست از پا خطا نمی‌کنند، همیشه ادب حضور دارند. لذا اولیای خدا یک لحظه نمی‌توانند بدون وضو باشند.

اهمّیّت وضوی دائمی

این را در پرانتز عرض می‌کنم که همیشه با وضو باشیم، «الْوُضُوءِ نُورٌ».[۱۴] انسانی که همیشه… شما که به حرم آقا سیّد الشّهدا (علیه السّلام)، آقا امیر المؤمنین (علیه السّلام)، امام رضا (علیه السّلام) مشرّف می‌شوید غسل می‌کنید، وضو می‌گیرید. بدانید همه جا بارگاه خدا است، «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»،[۱۵] کرسی خدا، بارگاه خدا، محلّ صدور فرمان خدا همه جا را فرا گرفته است، همه جا مرکز ثقل قدرت خدا است. لذا از نظر ظاهری در محضر خدا همیشه با وضو باشیم، از نظر باطنی با توبه باشیم، همیشه حالت ما حالت رجوع الی الله باشد. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً»،[۱۶] همه‌ی مؤمنین نه تنها گنه‌کارها، همه‌ی مؤمنون. در پیش خدا انسان از خود خجالت می‌کشد، خود را نمی‌بیند، خدا را می‌بیند. این توبه‌ی واقعی است که انسان از خود صرف نظر کند خدابین باشد. همه باید حالت توبه داشته باشیم، رعایت بارگاه حق را بکنیم، احترام خدا را نگه داریم.

استفاده از فرصت سال نو برای تعالی

ولادت باسعادت حضرت فاطمه‌ی مرضیّه (سلام الله علیها) و روز جمهوری اسلامی و سال جدید را… سال جدید، این مهلت الهی تبریک دارد. خیلی‌ها امسال دیگر نیستند، ولی خدا به ما یک سال دیگر هم… نمی‌دانیم یک سال دیگر، ولی تا الآن در این سال جدید فرصت داشتیم، الحمدلله چند نماز خواندیم، چند مرتبه یا الله گفتیم. إن‌‌شاء‌الله در این ایّام با صله‌ی رحم خدا را راضی کردیم، با کمک به گرفتارها پروردگار متعال را از خود خشنود کردیم، ائمّه‌ی اطهار را خشنود کردیم. إن‌شاء‌الله اهل زیارت بودیم، به عتبات عالیات، به حرم مطهّر حضرت رضا (سلام الله علیه)، به امام‌زاده‌ها…

مردم ما در این ایّام چه توفیقاتی داشتند، در موقع تحویل سال چه تحویل سالی، چه سنّت زیبایی. این نوروز باستانی تبدیل به یک نوروز معنوی شده، به یک نوروز سازنده، به یک نوروز پر محتوا و هدف‌دار، از همه‌ی این فرصت‌ها استفاده کردیم و جمعی نماندند تا از این فرصت‌ها استفاده کنند. این مطلب جای تبریک دارد. حلول سال نو، حیات و ادامه‌ی حیات ما برای ادامه‌ی بندگی خدا بر همه‌ی شما مبارک باشد.

امیدواریم امسال، سال ظهور باشد، سال سرور باشد، سال رفع گناه باشد، سال اطمینان ما از نمازخوانی جوان‌ها باشد، سال ازدواج این جوان‌هایی که با نداشتن امکانات ازدواج به گناه مبتلا هستند و همه در این گناه سهیم هستند آن‌ کسانی که می‌توانند. آن کسانی که می‌توانند فریاد بزنند، آن کسانی که می‌توانند کمک کنند، آن کسانی که می‌توانند قانون بگذارند، آن کسانی که امکانات دارند. این جوانان برای گرفتن وام ازدواج گرفتاری‌های زیادی دارند، مشکلات زیادی دارند، امیدواریم سالی باشد که هر کسی برای آباد کردن نسل جوان، برای کاستن مشکلات یک قدم جلو بردارد.

تبدیل زندگی روزمرّه به حیات طیّبه

این زندگی پر ترافیک، زندگی نیست، این زندگی انسان نیست، این زندگی طیّب نیست. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً»،[۱۷] خداوند وعده‌ی حیات طیّبه به کسانی که ایمان دارند و کار آن‌ها درست است و کار خطا نمی‌کنند، داده است. این زندگی، زندگی طیّب نیست. این گازوئیل‌ها، این دودهایی که ما می‌خوریم زندگی طیّب نیست، این ویروس‌ها زندگی طیّب نیست، این آشفتگی‌ها زندگی طیّب نیست، این جدل‌ها زندگی طیّب نیست، این قشون‌کشی‌ها و مغرور شدن به این‌که ما زیاد رأی آوردیم و شما کم رأی آوردید، زندگی طیّب نیست، این «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ»[۱۸] است. این‌ها نشانه‌ی خوبی برای یک جامعه‌ای که ادّعای اسلامیّت و معنویت دارد نیست.

لذا بنده به همین مناسبت عرض می‌کنم خدا این بهار را آورد و به رخ ما کشید، این خاک مرده زنده شد، گل تولید می‌کند، دل شما، زبان شما چه چیز تولید می‌کند؟ چشمان شما، خود شما چه چیزی تولید می‌کنید؟ تولید قابل عرضه‌ی شما چه بوده است؟! مسئولان دولت، مردم، خود گوینده، یعنی شما از این خاک کمتر هستید؟ این زنده شده است شما زنده نشدید؟ هنوز همان انسان قبلی هستید؟

اقدامات لازم در سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل

نکته‌ی دیگر مناسبت نام‌گذاری این سال به نام سال اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل بود. رهبر معظّم انقلاب که همه‌ی وجود ایشان هر روز هم انقطاع جدیدی دارد، نورانیّت جدیدی دارد، حالات خوشی دارد، گویا توجّه ایشان به آن سو روز‌به‌روز بیشتر می‌شود. مثل پدر دلسوزی که از نابسامانی خانه‌ی خود و فرزندان خود، از این گرفتاری‌ها رنج می‌برد. ایشان در مسائل فرهنگی فرمودند: بعضی شب‌ها من خوابم نمی‌برد. ای کاش به همه‌ی ما این غیرت داده می‌شد.

اگر می‌دانستیم در این دبیرستان‌ها چه می‌گذرد، اگر می‌دانستیم در بعضی دانشگاه‌ها چه خبرهایی است، اگر می‌دانستیم چه وضعی برای بعضی جوان‌های ما است و دشمن چه برنامه‌ی خطرناکی برای جوان های ما طرح کرده است، این شبکه های اجتماعی چه تزریق هایی دارند و خبرهایی که بعضی خواص دارند انسان پشت تریبون نمی‌تواند عنوان کند.

خدا را شکر می‌کنیم که ما امام حسین داریم، ما حضرت زهرا داریم، ما این اعتاب عالیات را داریم، این‌ها نمی‌گذارد ما در ورطه‌های لجن خفه شویم. باز می‌بینیم که محرّم و ماه رمضان می‌آید، اعتکاف‌ها در پیش است، خواهید دید که این‌ها احیاگر است. ولی این‌ها کافی نیست، باید بنیان دانشگاه‌ها، بنیان فرهنگی در مدارس ما، در کودکستان‌های ما باید تغییر کند، باید یک تحوّل و انقلابی به وجود بیاید. دشمن دارد ما را بمباران می‌کند، ما را موشک‌باران می‌کند، دارد ناموس می‌برد، دارد دخترها و پسرها را می‌برد، به داد خود برسیم، به داد اسلام برسیم.

لذا در میان مسائل مهم ایشان دست روی اقتصاد گذاشته است، چون آن چیزی که امروز به نظر دشمن اسلحه‌ی مؤثّری رسیده است، خواسته با تحریم این کشور را فلج کند و مردم را از کرده‌ی خود پشیمان کند و بگویند که ما اصلاً نباید انقلاب می‌کردیم، انقلابی که این‌قدر فشار دارد. این القاء که القای شیطان بزرگ است و شیطان های کوچک هم در داخل کشور دامن می‌زنند که ما سر دو راهی هستیم، یا تسلیم یا تحریم. درباره‌ی تسلیم هم این‌ها به حدّ کم قانع نمی‌شوند، اگر تسلیم شدید تا آخر باید تسلیم شوید، هر چه دارید باید بدهید، آن‌ها می‌خواهند همه چیز شما را بگیرند، نمی‌خواهند هیچ چیزی برای شما باقی بگذارند. ولی راه سومی را حضرت آقا به کمک صاحب نظرها، به کمک افکار پخته که نهایتاً در مجمع تشخیص هم بررسی شده، پخته شده است.

اقتصاد مقاومتی یعنی نه تسلیم و نه تحریم، بلکه توانایی زندگی. خود ما توانایی داریم، خود ما استعداد داریم، جوان های ما لیاقت دارند، خود ما طرح اقتصاد داریم، ما وابسته‌ی به شرق و غرب نیستیم، ما نمی‌خواهیم با دنیا قطع رابطه کنیم. فقط این دولت نیست که می‌خواهد با دنیا پیمان جدیدی ببندد، از اوّل انقلابِ ما با هیچ کجا جنگ نداشت، امام ما با هیچ کجا جنگ نداشت، ما راه مستقلّ خود را داریم می‌رویم، منهای این نظام جعلی اسرائیل با هیچ کشوری ما حاضر نبودیم قطع رابطه کنیم. خود آمریکا شیطنت دارد، ددمنشی دارد، حرکت تهاجمی دارد، حرکت مستقلّ ما را برنمی‌تابد. ارتباط سیاسی ما با همه‌ی کشورها برقرار بوده، ارتباط اقتصادی ما برقرار بوده، ولی دشمن آمده می‌خواهد با مسئله‌ی اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار دهد. چه بسا بعضی از مسئولین هم که با آن‌ها هم‌فکر هستند و این باور را دارند که باید زیر یوغ کافر زندگی کرد، به آیات قرآن توجّه نکردند و نخواندند. هم در مسئله‌ی دفاعی آیات را نخواندند، بعضی که می‌گویند فرداها فردای گفتمان است نه فردای موشک است. این‌ها در مسائلی که ما را متوقف می‌کنند خود را متوقف نمی‌کنند. به سرعت برق دارند پیش می‌روند. ما در مسئله‌ی هسته‌ای وقتی محدودیت را پذیرفتیم مگر آن‌ها محدودیت را قبول دارند؟ آن‌ها دارند با سرعت برق دارند می‌روند و ما را جا می‌گذارند. در مسئله‌ی سلاح های دفاعی هم همین‌طور است.

اقدامات در مقابله با دشمن

این آیه‌ی شریفه‌ی قرآن کریم است که فرمود: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ»[۱۹] در حدّ توان، نه یک ذرّه، دو ذرّه. شما باید نیرومند باشید، امکانات دفاعی شما باید در حدّی باشد که نه تنها در جنگ پیروز شوید، باید آن‌قدر قوی باشید که آن‌ها جرأت جنگ با شما را نداشته باشند. اسلام، قرآن، می‌خواهد مسلمان را آن‌قدر مقتدر، آن‌قدر قوی به بار بیاورد که ریشه‌ی جنگ را بخشکاند. «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ» این کسانی که دشمن خدا هستند، دشمن شما دشمن خدا است، این‌ها حدّی ندارند. وقتی کسی خدا ندارد، هیچ چیزی ندارد، ملاحظه‌ی هیچ چیزی را نمی‌کند. این قراردادها برای این‌ها اعتبار ندارد. بعد می‌فرماید برای این‌که این‌ها «أَیْمانَ لَهُمْ»[۲۰] این‌ها ایمان ندارند، این‌ها تعهّد ندارند. لذا شما باید آماده باشید، سنگرنشین باشید، «خُذُوا حِذْرَکُمْ».[۲۱] چرا بعضی این آیات را نخوانده، حرف‌هایی می‌زنند که افکار را مشوّش می‌کنند؟ نمی‌دانم می‌خواهند چه موجی را ایجاد کنند.

از طرفی ما در مسائل دفاعی به حکم قرآن باید در حدّی باشیم که دشمن قدرت حمله، جرأت حمله و جنگ با ما را نداشته باشد. از طرفی از نظر اقتصادی، «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»،[۲۲] اگر ما بخواهیم به این آیه عمل کنیم، آن‌ها بر ما تسلّط نداشته باشند باید روی پای خود بایستیم. رئیس محترم شورای سیاست‌گذاری ائمّه‌ی جمعه، حضرت حجّت الاسلام و المسلمین آقای تقوی بیاناتی کردند، اگر فرصتی در خطبه‌های دیگر بود این مسئله‌ی مقاومتی و لوازم آن را عنوان خواهیم کرد.

روزنامه‌ها، همه‌ی تریبون‌ها باید روی این مطلب کار کنند، باید فرهنگ عمومی باشد، باید یک انقلاب اقتصادی، همان‌گونه که ما در مسئله‌ی اداری یک انقلاب اداری لازم داریم، در مسئله‌ی اخلاقی ما یک انقلاب اخلاقی لازم داریم، در مسئله‌ی اقتصادی هم این کار دولت نیست، کار ملّت هم نیست، کار همه است. باید همه دست به دست هم بدهند و یک اقتصادی را که در تکانه‌های جهانی ما را مجبور به تسلیم نکنند سامان بدهیم.

رسیدگی به امورات مردم

یک نکته‌ای را عرض کنم، ما دو شب گذشته که قرار بود از نجف به سمت تهران بیاییم، یکی از شرکت های هواپیمایی متأسّفانه… ‌گویا این تأخیرها فرهنگ شده است. من نمی‌دانم در سفرهای تفریحی به اروپا هم این نابسامانی وجود دارد یا نه، در سال های قبل هم که مبتلا بودیم من پشت همین تریبون آمدم و به وزیر محترم راه اعلان کردم یک تجدید نظری در این وضع بکنید. شیرینی زیارت امیر المؤمنین و ائمّه‌ی اطهار (علیهم السّلام) با این تأخیرها تلخ می‌شود، گاهی بعضی به بدگویی بعد از زیارت مبتلا می‌شوند.

یک شخصی می‌گفت من با این تأخیر میلیون‌ها ضرر کردم. یک مقداری سامان بدهند، این سال جدید همه‌ی مسئولین، همه‌ی وزارت‌خانه‌ها برای رضای خدا… رضای مردم رضای خدا است، بیایید مردم آزاری نکنیم، مقدّماتی فراهم کنیم که مردم اذیّت نشوند.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ * إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً».


 

[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– کافی، ج ۳، ص ۴۲۲٫

[۳]– وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۱۲٫

[۴]– بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۴٫

[۵]– همان، ج ۵۵، ص ۳۹٫

[۶]– همان، ج ۴۸، ص ۳۲۹٫

[۷]– سوره‌ی انفال، آیه ۱۷٫

[۸]– سوره‌ی اعلی، آیات ۱۶ و ۱۷٫

[۹]– سوره‌ی قریش، آیه ۳ و ۴٫

[۱۰]– سوره‌ی روم، آیه ۳۰٫

[۱۱]– سوره‌ی نمل، آیه ۴۰٫

[۱۲]– سوره‌ی زلزله، آیات ۷ و ۸٫

[۱۳]– سوره‌ی زلزله.

[۱۴]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۱، ص ۴۱٫

[۱۵]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۵۵٫

[۱۶]– سوره‌ی تحریم، آیه ۸٫

[۱۷]– سوره‌ی نحل، آیه ۹۷٫

[۱۸]– سوره‌ی تکاثر، آیه ۱٫

[۱۹]– سوره‌ی انفال، آیه ۶۰٫

[۲۰]– سوره‌ی توبه، آیه ۱۲٫

[۲۱]– سوره‌ی نساء، آیه ۷۱٫

[۲۲]– همان، آیه ۱۴۱٫