در سالن اجتماعات دانشکده‌ی مهندسی، یادواره‌ی شهدای انقلاب و جنگ، جای سوزن انداختن نبود. همه‌ی مسئولین آمده بودند. چشم چرخاندم دیدم نیست! هر چه التماس کردم که:

-‌ «بابا! ناسلامتی تو میزبانی، باید آن‌جا باشی و کارها را هماهنگ کنی.»

گفت: «نه! الحمدلله همه چیز رو به راه است. تازه این‌جا به من بیشتر نیازه، باید یکی ظرف‌ها رو بشوره!»


رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۴۲٫ / هم کیش موج، ص ۹۵٫