- ثقلین - http://thaqalain.ir -
ای از تَبار آینهها، گَرد کوی تو!
وی آبِ روی کوثر و تَسنیم، جوی تو!
کار بزرگ کرده ز بس دست کوچکت
شد دستها دراز هر سو، به سوی تو
سوسن که صد زبان شده، اقرار میکند
باغِ گلِ همیشه بهار است، روی تو
تو اصغریّ و اکبر عشّاق روزگار
صد میکده خراب، به پای سبوی تو
گوشی که بود محرم اسرار، میشنید
در «هایهای»گریهی تو، «هویهوی» تو
میدید یاس حلق تو، بوسیدنی شده است
پیکان دوید و بوسه رُبود از گلوی تو
شاعر: علی انسانی
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%aa%d9%8e%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%a2%db%8c%d9%86%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%d8%8c-%da%af%d9%8e%d8%b1%d8%af-%da%a9%d9%88%db%8c-%d8%aa%d9%88/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.