- ثقلین - http://thaqalain.ir -
اگر چه عمر جاویدان گرفتی
چه زود، ای عمر من! پایان گرفتی!
به طومار شهادت، مُهر گشتی
زدست دوست، این عنوان گرفتی
چنان لبتشنهی دیدار بودی
که آب از چشمهی پیکان گرفتی
چو پای رفتن میدان نبودت
به دست من، ره میدان گرفتی
چنان پروازی، ای پر بسته! کردی
که جا در گلشن رضوان گرفتی
گرفتی چون به کف، پیمانهی عشق
به کف، جان بر سر پیمان گرفتی
نشسته بر لبت، لبخند وصل است
که دادی جان ولی جانان گرفتی
بزن لبخند تا دشمن بداند
که مرگی سخت را آسان گرفتی
به هر لبخند تو، جان میگرفتم
ولی زین خنده از من، جان گرفتی
شاعر:علی انسانی
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a7%da%af%d8%b1-%da%86%d9%87-%d8%b9%d9%85%d8%b1-%d8%ac%d8%a7%d9%88%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%86-%da%af%d8%b1%d9%81%d8%aa%db%8c/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.