«أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الشَّیْطَانِ‏ الرَّجِیم‏»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏ََ وَ الصَّلاهُ عَلَی خَاتَمِ المُرسَلینَ طَبیبِنَا حَبیبِنَا أَبِی القَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ المَعصُومینَ سِیَّمَا الحُجَّه مُولانَا بَقیَّهِ اللهِ فِی العَالَمینَ عجَّلَ اللهُ فَرجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ نَُصرَتَهُ وَ رِضاهُ وَ رأفَتَهُ وَ اللَّعْنُ‏ عَلَى‏ أَعدَائِهِمْ أجْمَعینَ إلی یُومِ الدِّینِ».

«فَفَرَضَ الْإِیمَانَ‏ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاهَ تَنْزِیهاً مِنَ‏ الْکِبْرِ … وَ الصِّیَامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاصِ وَ الْحَجَّ تَسْلِیَهً لِلدِّینِ… وَ الطَّاعَهَ نِظَاماً لِلْمِلَّهِ وَ الْإِمَامَهَ لَمّاً مِنَ الْفُرْقَهِ وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ».[۲]Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (1) 

قرآن ناطق بودن فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

شهادت بی بی عالم، شفیعه‌ی روز جزا، مادر خلقت، مادر نبوّت، مادر ولایت و امامت، مادر شهادت، مادر مقاومت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض می‌کنم. کمالات بی بی عالم به وسعت عرش الهی است، خودش موجود عرشی است، از مجاری فیض خدا برای همه‌ی کائنات است. فاطمه‌ی طاهره قرآن ناطق است، لیله القدری است که در او ۱۱ قرآن مستتر است. برای آمدن او به این عالم، نزول اجلال او به عالم ملک، پیامبر خدا مأمور به ریاضت ویژه شد، حضرت موسی ۴۰ روز ریاضت کشید، از این عالم هیچ غباری بر او ننشست «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثینَ لَیْلَهً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ‏»[۳] روایت دارد که در این ۴۰ شبانه روز موسی کلیم نه قطره‌ی آب از گلویش رفت و نه لقمه‌ی نانی و نه لحظه‌ی خوابی.

تحمّل ریاضت برای رسیدن به اهداف عالی

عشق به آدم حیات می‌دهد، فکر نکنید نمی‌شود. آقای بهجت ما را که خدا با اولیای خود محشور بدارد ۱۴ روز هیچ غذا از گلوی او پایین نرفت، مجرای اثنی عشر بسته بود، ولی نماز خود را می‌آمد، مستحبات خود را هم انجام می‌داد، انگار نه انگار… یک روز در محضر ایشان بودیم به یک طلبه‌ای فرمودند همیشه با وضو باش و فکر نکن اگر همیشه با وضو بودی ملک می‌شوی و اگر ملک شدی غذا نمی‌خوری و اگر غذا نخوری، می‌میری، نخیر این طور نیست، آدم می‌شود غذا نخورد و نمیرد.

بشر یک ظرفیت بالایی دارد، ما خود را نشناختیم، رها کردیم و به جسم خود پرداختیم، روح را نشناختیم، خود را نیافتیم، این‌که وابسته شدیم، رختخواب ما عوض شود نمی‌توانیم بخوابیم، نوع آشپزی عوض شود غذا به کام ما نمی‌آید. در سفرها و حذرها ناز پرورده شدیم، می‌خواهیم زود به خانه‌ی خود برگردیم؛ امّا آن کسانی که اهل هستند و با خدا مأنوس هستند، دنیا را برای خودشان وسیله دیدند و هدف دیدند، در صدر اسلام گاهی چندین نفر با یک خرما سر می‌کردند و نمردند و ماندند و جنگ‌ها کردند.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (10)

خدا مبلّغ کارهای خوب آدمی

در جنگ خندق وجود نازنین خاتم انبیاء محمّد مصطفی صلوات الله علیه و آله خودشان در جبهه بودند، حضرت زهرا سلام الله علیها برای دیدن پدر خود به جبهه آمد، یک کسر نانی مختصر آورده بود. حضرت فرمودند: دخترم این چیست؟ عرض کرد یک غذای مختصری پیش آمد، نانی پختم به بچّه‌های خود دادم، برای شما هم آوردم. فرمود: دخترم سه روز است که پدرت در جبهه‌ی جنگ سه روز هیچ غذایی نخورده است. «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»[۴] سه شبانه روز بزرگ‌ترها که بزرگ‌تر بودند، حسن و حسین بچّه بودند، به خاطر شفای آن‌ها نذر کرده بودند سه روز روزه بگیرند، آن‌ها هم سه شبانه روز هیچ چیزی نخوردند، ولی غذای خود را دادند، قرآن نیّت آن‌ها را برملا کرده است، آن کسانی که تظاهر به این معنا نمی‌کردند، ولی آدم برای خدا کار کند خدا مبلغ او است.

محدق بودن فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها در عرش الهی

روایت دارد کسی که نماز شب می‌خواند و به کسی نمی‌گوید خدا ملکی را مأمور می‌کند به مردم می‌گوید او نماز شب می‌خواند، مردم به او علاقه پیدا می‌کنند.

 تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن     که دوست خود روش بنده‌پروری داند

وجود حضرت زهرا علیها سلام هم عرشی است، این وجود عرشی را در زیارت جامعه‌ی کبیره می‌توانیم تماشا کنیم «خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ‏ مُحْدِقِینَ‏ حَتَّى مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ‏ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‏»[۵] فرمود: خدا شما را نور قرار داده است و شما حدقه‌ی عرش الهی بودید. همان‌طور که حدقه‌ی چشم دارد، این‌ها چشم عرش بودند، محدق عرش بودند و وقتی این‌جا آمدید خدا در بیوتی قرار داد که اذن الهی در این قرار گرفته است از این خانه‌ها ذکر بالا برود.

این خیلی معنی دارد، بعضی می‌خواهند ذکری بگویند سراغ صاحب دلی می‌گردند که اذن ذکر بگوید. از این آیه می‌شود اشعاری از آن استفاده کرد که در ذکر یک نفسی می‌خواهد، دل آدم را زنده کند، وقتی ذکر می‌گوید لقلقه‌ی زبان نباشد، تا ذکر به کانون او وصل نشود عروج نمی‌کند. این است که فرمود: «وَ الْمَوَدَّهُ الْوَاجِبَهُ وَ لَکُمُ‏ الطَّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ»[۶] حضرت زهرا سلام الله علیها از آن انواری است که در عرش محدق بوده است و وقتی آمده است مرکزی است که دل‌ها به آن‌جا وصل شود، نماز و ذکر آن‌ها بالا می‌رود و الّا بالا نمی‌رود.

بی بی عالم آن‌چنان عظمتی دارد که اگر موسی ۴۰ شبانه روز ریاضت می‌کشد، از هیچ غباری از غبارهای دنیا نه خوراک او، نه نوشیدنی‌ها و نه هیچ چیز دیگری او را آلوده نمی‌کند، بعد از ۴۰ روز حضرت موسی با جلوه‌ی خدا مواجه می‌شود «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى‏ صَعِقاً»[۷] کوه متلاشی شد، هیچ چیزی باقی نماند، یک کوه نابود نابود شد. حضرت نبی مکرّم اسلام خاتم است، با حضرت موسی علیه السّلام خیلی فاصله دارد. او با یک جلوه‌ای که یک کوه را نابود می‌کند، امّا حضرت نبی با یک چلّه ریاضت خدا جلوه‌ی کامل به او داد، حضرت فاطمه را به او داد. فاطمه نور الله است، تجلّی کامل حضرت حق سبحانه و تعالی است.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (4)

نقض بیعت منافقین

پس ما از فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها همه چیز داریم، اگر حضرت زهرا نبود امروز از قرآن خبری نبود. این کسانی که یک روز هم به تعبیر امام باقر علیه السّلام ایمان به خدا نیاورده بودند، یکی از غاصبین خلافت سال هشتم هجرت -مرحوم آقای امینی از منابع اهل سنّت نقل می‌کند- پیغمبر آدم فرستاد، از داخل خانه‌ی بت کشف کردند و آوردند. یعنی تا سال هشتم هجرت بت او در خانه بود. امام باقر علیه السّلام می‌گوید این‌ها «لَمْ‏ یُؤْمِنْ‏ بِاللَّهِ‏ طَرْفَهَ عَیْنٍ‏»[۸] یک چشم به هم زدن هم ایمان به خدا نداشتند. ولی نفاق است، نفوذی بودند، ماندند بعد از پیغمبر خدا بیعتی که با علی علیه السّلام در غدیر کرده بودند، بیعت را نقض کردند، آن وقت علی علیه السّلام را به بیعت فرا خواندند. قرار آن‌ها هم بر این بود که علی علیه السّلام را از بین ببرند و این خبر را حضرت فاطمه‌ی زهرا داد.

واکنش فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها در برابر منافقین

وقتی آمدند شمشیر را بالای سر علی (علیه السّلام) دیدند، فریاد زدند دست از پسر عموی من بردارید و الّا می‌روم پیراهن پدرم را بر سرم می‌کشم، می‌روم کنار قبر پدر خود گیسوانم را پریشان می‌کنم و شما را نفرین می‌کنم. همین که حرکت کردند مسجد به لرزه درآمد. امیر المؤمنین (علیه السّلام) سلمان را صدا زد، سلمان فاطمه را دریاب. اگر نفرین کند کسی باقی نمی‌ماند. وقتی سلمان خود را با عجله به بی بی رساند که بی بی جان پدر شما رحمه للعالمین بود، نفرین نکنید. حضرت زهرا (سلام الله علیها) آن‌جا این خبر را داد «یَا سَلْمَانُ‏ یُرِیدُونَ‏ قَتْلَ عَلِیٍّ»[۹] سلمان این‌ها تصمیم گرفتند علی را بکشند. «مَا عَلَیَّ صَبْرٌ فَدَعْنِی» من طاقت داغ علی را ندارم. بنابر این بود که علی را از بین ببرند.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (2)

افشا شدن توطئه‌ی منافقین

از خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها معلوم می‌شود که این‌ها بنا داشتند احکام قرآن را هم از بین ببرند و قوانین جاهلیت را برگردانند، درست می‌خواستند به زمان جاهلیت برگردند. کجای خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها است؟ آن جایی که فرمود: «أَ فِی‏ کِتَابِ‏ اللَّهِ‏ تَرِثُ أَبَاکَ وَ لَا أَرِثُ أَبِی»[۱۰]، «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ»[۱۱] شما قانون ارثی که خدا آورده است، اسلام آمده، قرآن برای بانوان حقّی قرار داده است شما می‌خواهید به جاهلیت برگردید، ارث من را منکر می‌شوید؟! «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ» توطئه‌ی آن‌ها را افشا کرد.

مقاومت فاطمه‌ی زهرا در برابر منافقین و آزاد کردن علی علیه السّلام از اسارت

لذا هم در آن مورد این‌ها از این توطئه باز ماندند، نتوانستد باطن خبیث خود را عملی کنند ناچار شدند ظواهر اسلام را حفظ کنند. هم حضرت زهرا سلام الله علیها امیر المؤمنین را تصرّف ولایی خودش حفظ کرد، آن‌قدر ایستاد، خالد با شمشیر بالای سر امیر المؤمنین علیه السّلام ایستاده بود، علی هم سر برهنه بود و دست او بسته بودند، دومی هم مدام به اوّلی اصرار می‌کرد که دستور بده کار را تمام کند، علی که بیعت نمی‌کند دستور بده او را بکشد و کار را تمام کند. ولی اوّلی می‌گفت چون فاطمه دختر پیغمبر دارد نگاه می‌کند. جلال فاطمه و ابهت فاطمه، تصرّف ولایی فاطمه‌ی زهرا بود، فاطمه آن‌قدر ایستاد و این‌ها را رعب گرفته بود که فاطمه ایستاده است، نمی‌شود کاری انجام داد. بالاخره تسلیم شدند و حضرت زهرا سلام الله علیها امام خود را از اسارت آزاد کرد. علی را اسیر آورده بودند و می‌خواستند بکشند و فاطمه امیر المؤمنین علیه السّلام را آزاد کرد.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (5)

نجات علی از دست منحرفین توسط فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

فدای او شوم حانیه بود، حانیه یعنی «المشفق علی بعدها و ولدها» حانیه بانویی است که هم بر همسر خود خیلی مهربان است و هم به بچّه‌های خود خیلی مهربان است. ما هم بچّه‌های فاطمه هستیم. آقای بهجت ما فرمودند: شیعه همه بچّه‌های فاطمه هستند. فاطمه‌ی زهرا امیر المؤمنین را از اسارت آزاد کرد و همراه او آمد، نگهبانی می‌داد، با پهلوی شکسته پاسدار علی بود. وقتی با هم به طرف خانه می‌آمدند عرضه داشت یا ابا الحسن «رُوحی‏ لِروحِکَ‏ الفِداء وَ نَفسی‏ لِنَفسِکَ‏ الوَقاء»[۱۲] جان من به قربان تو، نفس من سپر بلای تو، علی بلاگردان تو هستم. «إن کُنتُ فِی خَیرٍ کُنتَ مَعَک وَ ان کُنتَ فِی شَرٍ کُنتُ مَعَک» علی تا فاطمه را داری تنها نمی‌مانی. بنابراین ما هم قرآن را از حضرت زهرا داریم و هم علی را از حضرت زهرا داریم، هر دو را حفاظت کرد؛ قرآن را از تحریف حفظ کرد و علی هم که بنا داشتند اعدام کنند، امّا فاطمه آمد و ‌آن‌قدر جلال و ابهت او نفوذ داشت که ایستاد تا علی را سالم به خانه برگرداند.

نسل کثیر بودن فرزندان فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

علاوه بر مسئله‌ی نجات قرآن و علی از خطر قطعی انحراف و محو فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها کوثر است، خدا به او نسل کثیر دارد. نسل کثیر از نظر کیفیت کثیر است، چون هر کدام از بچّه‌های فاطمه یک عالم هستند، ۱۱ امام بچّه‌های فاطمه هستند، هر کدام از آن‌ها روح عالم است، جان عالم است، ولایت کلیّه‌ی مطلقه‌ی الهیّه را خدا به آن‌ها سپرده است، قطب عالم هستند، قلب عالم هستند، تمام عالمیان یکی از این‌ها یکی نیست، جان همه‌ی عالمیان به قربان امام زمان ما، نمی‌گوییم (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) جان ناقابل من و همه‌ی عالمیان قربان خاک قدم تو. یک چنین شخصیّتی است، این کثرت کثرت کیفی است، این‌که حضرت زهرا سلام الله علیها نسل کثیر دارد، ۱۱ امام هر کدام نه یک عالم هستند، همه‌ی عوالم در وجود آن‌ها است و این‌ها میوه‌های وجود فاطمه هستند و هم از نظر کمی…

این امام جماعت عزیز و محترم شما از بچّه‌های فاطمیون است، در بین نمازگزاران این‌ها آرم ندارند، آقای بهجت دوست داشتند… الآن سیّدها در خراسانی‌ها کلاه سبز می‌گذارند، مشخّص می‌شود این‌ها سیّد هستند. ای کاش این رسم می‌شد که سیّد یک آرمی داشت و همه می‌شناختند که این بچّه‌ی فاطمه است. این نسل کثیر را خدا دوست دارد که کثرت او در عالم مشخّص شود، شما امروز به کدام کشور می‌گویید که در آن‌جا تعدادی از بچّه‌های فاطمه با شناسنامه‌ی سیادت نداشته باشند. خیلی از بچّه‌های فاطمه در طول زمان، در آن دوره‌های خفقان نتوانستند بگویند ما بچّه‌ی سیّد هستیم، بچّه‌ی فاطمه هستیم، نسل آن‌ها گمشده بود، خیلی از ما واقعاً سیّد هستیم و خود نمی‌دانیم.

مرحوم میر جهانی از علمای بزرگ در اصفهان بود، اهل تشرّف بود، آثار علمی دارد، ایشان اواخر عمر خود مرحوم آقای بروجردی کشف کرد که او سیّد است، یک عمری عمامه‌ی سفید به سرش بود، ولی آقای بروجردی بالاخره با آن دید و بصیرتی که داشتند و از نظر علم رجال خیلی آشنا بودند کشف و تحقیقی کرد و سیادت او را امضا کرد. بعد از یک عمری که معلوم نبود سیّد است، معلوم شد سیّد است، خیلی از افراد دیگر الآن هستند که گم شدند و الّا ما هم إن‌شاء‌الله سیّد هستیم، مادر ما فاطمه است، مادر ما دختر پیغمبر است، این نسل کثیر همه جا هم ماشاء‌الله بابرکت هستند، مقابل آن که ابتر است یعنی نسلی ندارد یا اگر نسلی دارد به حساب نمی‌آید. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»[۱۳] به حساب نمی‌آید.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (6)

برجسته بودن نسل فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

مقابل ابتر، کوثر است. یعنی هم می‌مانند و هم برجسته هستند. امروز ما سکان‌دار کشتی انقلاب خود هستیم که بعد از امام دنیا را مبهوت کرد، دوست و دشمن مطمئن بودند امام برود انقلاب هم می‌رود، امام رفت، ستونی بود، ولی یک ستونی به جای آن آمد که مثل خود امام بود. هم افتخار امام این بود از بچّه‌های فاطمه است، ولی تحوّل تاریخی به وجود آورد، هم این رهبر عزیز و بزرگوار ما که در عالم، در غیبت امام زمان (علیه السّلام) مثل و نظیری ما برای آن نمی‌شناسیم. این‌ها برجسته هستند، سیّد رضی، سیّد مرتضی، سیّد بحر العلوم، مرحوم آقای بروجردی چه ساداتی بودند، چه استوانه‌هایی بودند، این‌ها از نسل فاطمه هستند و نسل فاطمه هم برجسته هستند، هر کدام مرجع، وزیر، نویسنده، محقّق، عالم، اثرگذار، ادیب هستند. إلی ماشاء‌الله این بچّه‌های فاطمه در طول تاریخ ایفای نقش کردند و در تاریخ بشریّت اثرگذار بودند. این هم یکی از آثار حضرت فاطمه‌ی زهرا است.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (9)

خطبه‌ فاطمه‌ی زهرا یکی از آثار برجسته‌ی ایشان

یکی دیگر از آثار غیر قابل شمارش حضرت زهرا که همه‌ی آسمان‌ها و زمین آثار فاطمه است. یکی از آثار برجسته‌ی فاطمه‌ی زهرا خطبه‌ی ایشان است که این چند شب یک نم نمی می‌کنیم، یک جرعه‌هایی از این یم خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها به دست بیاوریم و یک مقدار دست و پا می‌زنیم، ببینیم بی بی یک قطره‌ای در دهان ما می‌ریزد که ما را زنده کند. خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها به جرأت می‌توان گفت جزء معجزات بی بی ما حضرت فاطمه‌ی زهرا است. شرایط را در نظر بگیرید. قرآن در مورد خود قرآن که اعجاز است، می‌گوید اگر از جانب آن «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ»[۱۴]، «وَ إِنْ‏ لَمْ‏ تَفْعَلُوا وَ لَم تَفعَلُوا»اگر شک دارید این از جانب خدا است، یک سوره مثل آن بیاورید. و در این‌که یک سوره‌ای مثل این بیاورید ما به شما میدان می‌دهیم که به تنهایی این کار را نکنید، یک تشکیلاتی از جن و انس درست شود، هر کسی را ادیب می‌دانید، ملّا می‌دانید، هنرمند می‌دانید همه را جمع کنید، فکرها را روی هم بگذارید یک سوره مثل آن بیاورید. این هم جزء معجزات قرآن کریم است. «وَ إِنْ‏ لَمْ‏ تَفْعَلُوا»  اگر این کار را نکردید «وَ لَمْ‏ تَفْعَلُوا» که هرگز نمی‌توانید این کار را انجام بدهید، آن وقت قبول نمی‌کنید باید بشارت به عذاب الیم به شما بدهیم. معجزه است، معجزه را می‌بینید و دارید با آن مقابله می‌کنید.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (3)

معجزه بودن علم اهل بیت علیهم السّلام

این «مِنْ مِثْلِهِ»[۱۵] علاوه بر این‌که متن قرآن کریم هم از نظر محتوا و هم از نظر لفظ اعجاز است، ولی این‌که یک فرد درس نخوانده، یک کتاب عمومی خودش معجزه است، پیغمبر که جایی درس نخوانده است، عمومی است. عمومی یک کتابی آورده است که هیچ زمانی این را کهنه نمی‌کند، هر چه زمان برود تازه‌تر می‌شود، رویش آن بیشتر می‌شود. حضرت زهرا سلام الله علیها اوّلاً مثل پدرش درس نخوانده است، حضرت زهرا در نه سالگی ازدواج کرده است، در پنج سالگی مادر خود را از دست داده است، در نه سالگی به خانه‌ی شوهر رفت، به محض این‌که به خانه‌ی شوهر رفته است، در این نه سالی هم که در خانه‌ی علی بود چهار بچّه تربیت کرد، چه موقع درس خواند؟ کجا درس خواند؟

یک تاریخ‌نویس سنّی، شیعه، مسیحی شما پیدا کنید که نقل کرده باشد حضرت زهرا سلام الله علیها پدرش برای او کلاس قرار داد و به او درس داد، اصلاً این‌گونه نبود. کما این‌که دختر او حضرت زینب هم پیش هیچ کسی درس نخوانده است حتّی پدرش به او درس نداده است. علم حضرت زینب از کجا بود؟ امام زین العابدین منبع علم عمه جان خود بود. «یَا عَمَّهِ اسْکُتِی»[۱۶] عمه جان من دیگر کافی است، خاموش. «أَنْتِ‏ بِحَمْدِ اللَّهِ‏ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ» عمه‌ی من! افتخار من، عمه‌ی من تو بحمد الله عالمه هستی، امّا از کسی درس نگرفتی، غیر معلَّمه هستی، علم تو الهی است، خدا در دل تو نهفته است و عالم شدی.

حضرت زهرا سلام الله علیها جایی درس نخوانده است، فرصتی نبوده است، وقتی نبوده است تا بنشیند درس بخواند. دوران کودکی او، دوران بی‌مادری او، بار پیغمبر اکرم روی دوش فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها بود بعد هم به خانه‌ی شوهر رفته چهار بچّه تربیت کرده است، چه موقع درس خوانده است؟! امّا این خطبه خطبه‌ی یک عالم نیست، این خطبه‌ خطبه‌ای است که تمام بلغا، فصحا، حقوق‌دان‌ها، فقها، متکلّمین، حکما وقتی به این خطبه برخورد می‌کنند، زانو می‌زنند. خطبه خطبه‌ی خیلی فوق العاده است.Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (7)

خطبه‌ خواندن فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیه در بین دشمنانش

یکی این متن خطبه و درس نخواندن حضرت زهرا سلام الله علیها است. دوم کسی بخواهد یک سخنرانی خوبی بگوید باید حال مناسبی داشته باشد. حالا ما که عمری به برکت امام حسین علیه السّلام با دل‌های شما مربوط شدیم، روضه خواندیم، حرف زدیم یک نفر در گوشی در مجلس آدم صحبت می‌کند، حواس گوینده پرت می‌شود. یک کمی دل درد داشته باشد، سر درد داشته باشد نمی‌تواند به خوبی صحبت کند، نمی‌تواند مطلب را کافی تحویل بدهد، حال او این اجازه را نمی‌دهد. اگر آدم در مجلس خود یک تروریسم باشد، یک آدم خطرناکی باشد، یک معاند بدجنسی باشد، عقده‌های آدم جوش می‌آید، مگر می‌تواند به قاتل فرزند خود نگاه کند و حرف بزند. دختر پیغمبر به مسجد آمد، مسجدی که همین کسانی که این‌جا هستند آمدند در خانه را آتش زدند، فاطمه پشت در بوده لگد زدند، در نهایت قساوت پدر جدّ این داعشی‌ها هم در را آتش زدند و هم دختر پیغمبر را بین دری که شعله می‌کشد به دیوار فشار دادند. حضرت زهرا سلام الله علیها می‌خواهد در جمعی که این‌ها هستند می‌خواهد صحبت کند، آن وقت سالم نبود، درد پهلو داشت، درد سینه داشت. وقتی امیر المؤمنین بازوی حضرت زهرا را غسل می‌دهد ناله‌ی او بلند می‌شود.

مرحوم حاج شیخ عبد الکریم مؤسّس حوزه‌ی علمیه فرمودند من مطمئن هستم بازو را شکسته بودند، دست شکسته داشت. حالا با دست شکسته نه می‌شود پیش شکسته‌بند رفت و نه یک مسکنی بوده با این حال آمده می‌خواهد برای آن‌ها خطبه بخواند. در این شرایط آمده است، آدم در سخنرانی نباید نگرانی داشته باشد، تمام وجود فاطمه‌ی زهرا نگرانی بود، شوهرش در خطر بود، بچّه‌های او در خطر بودند. آن وقت این خطبه را که ایراد فرموده است. گویا کسی ایراد کرده است که نه نگرانی دارد و نه دشمنی در بین مستمعین او است، نه مشکل جسمی دارد، در یک سلامت کامل، در یک آرامش کامل، در یک محیط آرام یک چنین خطبه‌ای را نمی‌شود خواند، حتّی اگر همه‌ی شرایط هم فراهم شود نمی‌شود یک چنین خطبه‌ای را نوشت و ایراد کرد. حضرت زهرا چه کرده است. Sadighi-13961201-Ekhtiyariye-Thaqalin_IR (8) 

شرح‌هایی بر خطبه‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها

چند شرح در خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها به عربی و فارسی نوشته شده است، شروح زیادی برای شما بزرگواران، برای جوان‌های خود، برای خود نوشته شده است. من چند مورد را بگویم إن‌شاء‌الله تهیه کنید و در خانه‌ی خود داشته باشید و یک سیری در خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها داشته باشید. آن‌که از همه سهل‌تر و ساده‌تر است شرح آیت الله دستغیب رضوان الله تعالی علیه در دو جلد است و اسم کتاب خود را بندگی راز آفرینش گذاشته است. این شرح خطبه‌ی فدکیه‌ی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها است.

یک شرحی مرحوم آیت الله حاج آقا عز الدّین زنجانی که از مراجع تقلید بود، در مشهد بودند، یکی، دو سال قبل وفات کرد، آن هم یک شرحی نوشته است، اسم کتاب او شرح خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها است، آن هم فارسی است و قابل استفاده است. از هر دو این‌ها پر محتواتر و محقّقانه‌تر دو جلد شرح خطبه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها به نام رساترین دادخواهی و روشن‌گری که علّامه آیت الله مصباح یزدی نوشتند، خیلی کتاب خوبی است، هر دو جلد خوب است، واقعاً فیلسوف است، هم فقیه است، هم مفسّر است و هم خودش آدم بسیار نورانی است، بنده از ایشان کرامت سراغ دارم، همه‌ی نوشته‌های او خیلی خوب است، این نوشتن از آن چیزهای خیلی خوب است.


پی نوشت:

[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۶، ص ۱۰۷٫

[۳]– سوره‌ی اعراف، آیه ۱۴۲٫

[۴]– سوره‌ی انسان، آیات ۸ و۹٫

[۵]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۲، ص ۶۱۳٫

[۶]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۵۶، ص ۱۹۴٫

[۷]– سوره‌ی اعراف، آیه ۱۴۳٫

[۸]– الخصال، ج ‏۲، ص ۳۶۱٫

[۹]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۲۸، ص ۲۲۸٫

[۱۰]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۲۹، ص ۲۲۶٫

[۱۱]– سوره‌ی مائده، آیه ۵۰٫

[۱۲]– مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشر، ج ‏۳، ص ۳۶۹٫

[۱۳] – سوره‌ی کوثر، آیه ۳٫

[۱۴]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۴٫

[۱۵]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۴٫

[۱۶]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۴۵، ص ۱۶۴٫