مسأله‌ی غدیر و نصب امیر مؤمنان (علیه السّلام) به خلافت در آن روز بارها مورد استناد حضرت قرار گرفته است.

علّامه‌ی امینی در موارد متعدّدی استنادات امیر مؤمنان (علیه السّلام) را از طریق منابع اهل سنّت ذکر کرده است[۱]. برخی از این موارد عبارتند از:

۱ – در روز شوری[۲]

۲ – در زمان خلافت عثمان[۳]

۳ – هنگام ورود به کوفه در سال ۳۵ هجری[۴]

۴ – در جنگ جمل[۵]

۵ – در جنگ صفین[۶]

در این‌جا به جهت اختصار تنها به استناد آن حضرت (علیه السّلام) به حدیث غدیر در روز شوری را نقل می‌کنیم:

عامر بن وائله می‌گوید: «در روز شوری با علی (علیه السّلام) کنار درب خانه ایستاده بودم و شندیم او خطاب به آنان فرمود: من برای شما دلیلی می‌آورم که احدی نمی‌تواند بر آن خدشه‌ای وارد کند. سپس فرمود: ای جماعت! آیا در میان شمان کسی هست که پیش از من به یگانگی خداوند ایمان آورده باشد؟ گفتند: نه!

-‌ آیا در بین شما کسی هست که برادری چون جعفر طیّار داشته باشد که با ملائک پرواز می‌کند؟ گفتند: نه!

-‌ آیا کسی از شما غیر از من عمویی همچون حمزه شمشیر خدا و شمشیر رسول خدا (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) دارد؟ گفتند: نه!

-‌ آیا غیر از من کسی از شما همسری چون فاطمه ع، دختر پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) و سرور زنان اهل بهشت دارد؟ گفتند: نه!

-‌ آیا کسی از شما هست که (به دستور قرآن) پیش از نجوا با پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) صدقه داده باشد؟ گفتند: نه!

-‌ آیا در میان شما غیر از من کسی هست که پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) درباره‌اش فرموده باشد: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، لیبلغ الشّاهد الغایب»[۷] گفتند: نه!

افزون بر امیر مؤمنان ع، حضرت صدّیقه‌ی طاهره (علیه السّلام) نیز به حدیث غدیر استناد کرده و در اعتراضات خود آورده‌اند: «آیا سخن رسول خدا در غدیر خم را از یاد برده‌اید که فرمود: (هر کس را مولا منم این علی (علیه السّلام) مولای اوست) و نیز این‌که فرمود: «جایگاه تو (علی) نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی (علیه السّلام) است؟»[۸].

پس از آن حضرت نیز امام حسن مجتبی (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) در مواردی به این مسأله استناد کرده‌اند[۹]. غیر از اهل بیت عصمت (علیه السّلام) بسیاری از صحابیان و دیگران حتّی کسانی که از دشمنان امیر مؤمنان چون عمروبن عاص به این مسأله استناد کرده‌اند[۱۰]. استناد به این حدیث در قرون بعدی نیز ادامه یافته تا آن‌جا که مأمون خلیفه‌ی عبّاسی نیز به صف استنادکنندگان به این حدیث پیوسته است.[۱۱]

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی امام شناسی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، محمدرضا کاشفی


[۱]. بنگرید: الغدیر، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۵۹ ۱۶۳٫

[۲]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۵۹ ۱۶۳،

[۳]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۶۳ ۱۶۶،

[۴]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۶۶ ۱۸۶،

[۵]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۸۶ ۱۸۷٫

[۶]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۹۵ ۱۹۶٫

[۷]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: الغدیر، ج ۱، صص ۱۵۹ ۲۱۳٫

[۸]. بنگرید: الغدیر، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۹۶ ۱۹۷٫

[۹]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۹۷ ۱۹۹٫

[۱۰]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۹۹ ۲۱۰٫

[۱۱]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۲۱۰ ۲۱۳٫