وجودِ مبارکِ حضرت صادق علیه الصلاه و السلام معلّمِ عَمَلیِ اخلاق بودند. نحوه‌ی رفتارشان، صبرِ ایشان، تحمّلِ ایشان، برخوردهای کریمانه‌ی امام صادق علیه السلام آموزنده بود. ایشان اهل صبر بودند و دارای ظرفیّتِ بالا. بدگوییِ دیگران را با خوش اخلاقی پاسخ می‌دادند. وجود مبارک امام صادق علیه السلام در زمانِ خود در بُعدِ عبادت بی نظیر بودند، دائم الصوم بودند، مناجات‌هایِ شبانه‌ی او آسمان‌ها را روشن می‌کرد، وجود مقدّسِ امام صادق علیه السلام وقتِ نماز ذوبِ ذاتِ احدیّت می‌شدند. منصور دوانیقی چندین مرتبه مأمورین را در دلِ شب فرستاد، خانه را تفتیش کردند، دیدند حصیری زیرِ پایِ امام صادق علیه السلام است و حضرت مشغولِ مناجاتِ شبانه هستند، شب‌ها اشکِ جانسوزی به بارگاهِ خدای متعال تقدیم می‌داشتند، بخشی از شب را به عبادت می‌گذراندند، بخش دیگری را به سرکشی به گرفتارهایِ مدینه اختصاص می‌دادند.

 

امام صادق علیه السلام انواعِ غذاها را تدارک می‌دیدند، در یک انبانی دسته‌بندی کرده بودند، به دوش می‌کشیدند، و در دلِ شب برای اینکه افراد خجالت نکشند و مردم هم او را نبینند تا او را بشناسند، هم اخلاصِ خودشان محفوظ بود، می‌خواستند بینِ خود و خدای متعال معامله کنند، هم می‌خواستند کسانی که موردِ عنایتِ ایشان قرار می‌گیرند هم نشناسند چه کسی برای آن‌ها غذا می‌آورد و هم خودِ آن‌ها خجالت نکشند، لذا امام صادق علیه السلام شبانه در تاریکیِ شب این کار را انجام می‌دادند، و به خانه‌هایِ مختلف و به خرابه‌نشینانِ متعدد سرکشی می‌کردند، برای هرکدام هم غذایِ مناسب با طبعِ او تدارک می‌دیدند.

 

مُعلَی بن خُنَیس یکی از کارگزارانِ زندگیِ امام صادق علیه السلام است، می‌گوید: تصادفاً در دل شب گذرم افتاد و دیدم وجود مقدس امام صادق علیه السلام در آن دلِ شب که همه در خانه‌هایشان در خواب هستند، باری به دوش دارند و در مسیری می‌روند، تعجّب کردم که در این دلِ شب حضرت کجا تشریف می‌برند، ایشان را تعقیب کردم، در جایی بالاخره انبانِ امام صادق علیه السلام باز شد و غذاها ریخت، حضرت نشستند تا این غذاها را جمع کنند، من از این فرصت استفاده کردم و به کمکِ امام صادق علیه السلام شتافتم. به حضرت عرضِ سلام و ادب کردم، عرض کردم آقا اجازه بدهید من هم در حملِ این بار کمک کنم، حضرت اجازه ندادند، ولی در جمع کردن کمک کردم، حضرت آن را رویِ دوشِ خود گذاشتند، به خانه‌ی هر مسکین یا خرابه‌نشین که می‌رسیدند (که همه خواب بودند) حضرت طعامی آنجا می‌گذاشتند و عبور می‌کردند، وقتی تمام شد عرض کردم: آقا! آیا این‌ها شیعیانِ شما بودند؟ فرمودند: نه؛ اگر شیعیانِ ما بودند برای آن‌ها نمک هم می‌گذاشتیم، این‌ها شیعیانِ ما نیستند. این وسعتِ نظرِ امام صادق علیه السلام آموزنده است…

دوستان را کجا کنی محروم         تو که با دشمنان نظر داری

 

ما هم بیاموزیم، فقط به دوستان و اقوام و خانواده‌ی خودمان نرسیم، کمی با وسعتِ نظر عمل کنیم؛ دنبالِ این نباشید که فلانی فلان ایراد را دارد، چرا من او را کمک کنم، نه! خدای متعال رحمان است، ائمه علیهم السلام جلوه‌ی رحمانیّتِ خدای متعال هستند، مَثَلِ این‌ها مَثَلِ باران است، مَثَلِ این‌‌ها مَثَلِ آفتاب است، بر همه می‌تابند، بر همه می‌بارند، ما هم تنگ نظری نکنیم و به دادِ همه برسیم، به خوب و بد دادرسی داشته باشیم، خصوصاً در این شرایطِ سختِ اقتصادی. امام صادق علیه السلام امامِ ماست، الگویِ ماست، به دادِ مردم برسیم، مسئولین یاد بگیرند، به سراغِ گرفتاران بروند، دستِ افرادِ افتاده را بگیرند، از بیت المال برای این‌ها مایه بگذارند، از اسراف بپرهیزند.