- ثقلین - http://thaqalain.ir -
با مراجعه به منابع تاریخی، میتوان زنده ماندن عدّهای را به دست آورد، در دو بخش بنی هاشم و اصحاب دیگر معرّفی میکنیم:
او در روز عاشورا در حالی که مجروح بود، اسیر شد و در حالی که اسماء بن خارجه قصد کشتن او را داشت، عمر بن سعد نگذاشت کشته شود. او با فاطمه دختر امام حسین (علیه السّلام) ازدواج کرد و در ۳۵ سالگی دار فانی را وداع گفت. او مدّتی متولّی اوقاف و صدقات حضرت علی (علیه السّلام) بود.[۱]
حسن بن حسن پدر عبد الله بن حسن (معروف به عبد الله محض)، پدر محمّد بن عبد الله (معروف به نفس زکیه) است و به جهت آنکه اوّلین علویای بود که از پدر و مادر علوی به دنیا آمده بود، به این لقب ملقّب شد.
او نیز از فرزندان امام حسن (علیه السّلام) بود که بعضی منابع، گزارش حضور او را در کربلا ذکر کردهاند.[۲] او مدّت نود سال زیست و از بزرگان بنی هاشم به حساب میآمد که مدّتها متولّی صدقات پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود.[۳]
گزارش حضور او در کربلا و زنده ماندنش پس از این واقعه در بعضی از منابع ذکر شده است.[۴]
او غلام رباب همسر امام حسین (علیه السّلام) بود که در روز عاشورا اسیر گردید و به نزد عمر بن سعد برده شد. هنگامی که عمر شنید او برده است، دستور آزادی او را داد.[۶]
او با امام حسین (علیه السّلام) چنین شرط کرده بود: تا مادامی که آن حضرت یار و یاوری دارد، در کنار او باشد و هنگامی که امام (علیه السّلام) تنها شد، بتواند آن حضرت را ترک کند. از این رو در روز عاشورا و در آخرین لحظات به نزد امام (علیه السّلام) آمد و شرط خود را یادآور شد. امام (علیه السّلام) او را تصدیق کرده امّا پرسید: چگونه خود را نجات میدهی؟ سپس فرمود: اگر بتوانی خود را نجات دهی، از نظر من مانعی ندارد.
او پس از شنیدن این سخن، سوار بر اسب خود شد و با جنگ و کشتن دو نفر از سپاه دشمن و شکافتن صف آنها، توانست به طور معجزه آسا خود را نجات دهد.[۷] مورّخان بعدها از او به عنوان یکی از راویان حوادث مختلف عاشورا بهره بردند.[۸]
او در صحنهی کربلا حضور داشته و ناقل برخی از روایات بوده است. او میگوید: هنگامی که دیدم یاران کشته شدند، من از صحنه فرار کرده و خود را نجات دادم.[۹]
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی ویژه محرم؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: گروه مؤلفان
همانگونه که ذکر شد، تعداد فراوانی از روایات واقعهی کربلا که در کتابهای تاریخی به یادگار مانده، با واسطه یا بیواسطه از این افراد نقل شده است.
[۱]. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۶۶ و ۱۶۷٫
[۲]. مقاتل الطالبیین، ص ۱۱۹؛ به نقل از: شهید جاوید، ص ۱۰۹٫
[۳]. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۶۳-۱۶۵٫
[۴]. تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۵۹؛ به نقل از: شهید جاوید، ص ۱۰۹٫
[۵]. سیر اعلام النبلاء، ج ۳، ص ۲۰۳؛ به نقل از: شهید جاوید، ص ۱۰۹٫
[۶]. وقعه الطف، مقدمه، ص ۳۲؛ به نقل از: تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۵۴٫
[۷]. الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۵۶۹٫
[۸]. وقعه الطف، ص ۳۴ و ۳۵ (مقدّمه).
[۹]. وقعه الطف، ص ۳۵؛ مقدّمه به نقل از: تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۲۱ و ۴۲۲٫
[۱۰]. شهید جاوید، ص ۱۰۹ به نقل از: تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۴۷ و تهذیب تاریخ ابن عساکر، ج ۴، ص ۳۳۸٫
Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir
URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ac%d8%a7%d8%af-%d9%88-%da%a9%d8%b3%d8%a7%d9%86%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7-%d8%b2%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af/
Click here to print.
تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.