در اینکه متعه در ایام حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله مشروع بوده است هیچ شکی نیست : در این زمینه این کثیر سنی مذهب می گوید: ولا شک أنه کان مشروعا فی ابتداء الإسلام، هیچ شکی در این نیست که متعه در ابتدای اسلام جایز بوده است . (تفسیر ابن کثیر ج۱ ص۴۷۵).
برای اثبات حلیت متعه و وجود آن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله از قرآن کریم و روایات رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله چند نمونه ذکر می شود:

 


۱- کلام خداوند متعال :


فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِیضَهً) سوره نساء آیه ۲۴ )
اثبات نزول این آیه در مورد متعه :

 


الف) کلمات مفسرین در این زمینه:


مفسرین شیعه و سنی در این نکته که نزول این آیه در مورد متعه بوده است ، تقریبا اتفاق نظر دارند . و با اثبات این مطلب حلیت متعه در زمان پیامبر ثابت می شود:


۱- جمهور علما( مشهور علما) گفته اند که مراد از این آیه متعه است که در صدر اسلام بوده است . (تفسیر القرطبی ج ۵ ص ۱۳۰ ).


۲- و شیعه به همین نظر میل دارند و این آیه یکی از ادله ایشان بر جواز متعه است ؛ و استدلال خود را با این مطلب که این آیه در قرائت أبیّ و ابن عباس “إلی أجل مسمی” بوده است تایید می کنند ؛ و کلام در این مطلب مشهور است . ما نیز در این مطلبی بحثی نداریم که متعه در ابتدا حلال بود سپس حرام شد . ( روح المعانی ج۵/ص۵ ؛ تفسیر ابن کثیر ج۱/ص۴۷۵)


در کتب ذیل همین مطلب به بیان های مختلف آمده است : فتح القدیر ج ۱ ص۴۹۹ – جامع البیان ج ۵ ص۱۸ بتحقیق صدقی جمیل العطار چاپ دار الفکر بیروت – تفسیر أبی حیّان ج ۳ ص ۲۱۸- در المنثور ج۲ ص۱۴۰، چاپ مطبعه الفتح جدّه – نواسخ القرآن ابن الجوزی ص ۱۲۴- تفسیر الثعالبی ج ۲ ص۲۱۵ – تفسیر الرازی ج۳ ص۲۰۰

 


ب) قرائت بسیاری از بزرگان صحابه:


طبق روایات اهل سنت ، بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین مانند ابن عباس و ابی بن کعب و مجاهد و سعید بن جبیر و ابن مسعود و سدی و دیگران این آیه را چنین قرائت می کرده اند: “فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ إلیَ أجَلٍ مُسَمًّی فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ” :


شنیدم ابانضره را که می گوید بر ابن عباس این آیه را خواندم که زنانی را که ایشان ایشان را متعه کرده اید پس اجر ایشان را به عنوان واجب وفریضه به ایشان بدهید . ابن عباس گفت زنانی را که ایشان را متعه کرده اید تا زمان معین، ابو نضره گفت: ما آن را چنین نمی خوانیم .ابن عباس گفت قسم به خداوند که خدا آن را چنین نازل کرد . این حدیث بنا بر نظر مسلم (در بحث شروط صحت حدیث) صحیح است( المستدرک على الصحیحین ج۲ ص۳۳۴ شماره ۳۱۹۲)

 


۲- نهی عُمر از دو متعه حلال


از اموری که دلالت بر حلیت متعه می کند ، کلام عمر بن الخطاب است که گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهی می کنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب می نمایم .
همین اقدام عمر نشان می دهد که در زمان پیامبر متعه وجود داشته است.
مدارک این روایت در کتب اهل سنت :
سرخسی در دو کتاب خود این روایت را از جمله روایاتی می داند که با سند صحیح از عمر نقل شده است :
با روایت صحیح از عمر نقل شده است که وی مردم را از متعه نهی کرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع (المبسوط للسرخسی ج۴ ص۲۷ – أصول السرخسی ج۲ ص۶)
همین روایت در کتب ذیل نیز نقل شده است :
مسند أحمد بن حنبل ج۳ ص۳۲۵ ش ۱۴۵۱۹ – المغنی ج۷ ص۱۳۶چاپ دار الفکر ۱۴۰۵- أحکام القرآن للجصاص ج۱ ص۳۴۷ چاپ دار احیاء التراث العربی – تفسیر القرطبی ج۲ ص۳۹۲ – تذکره الحفاظ ج۱ ص۳۶۶ – التفسیر الکبیر ج۵ ص۱۳۰ چاپ اول دار الکتب العلمیه بیروت – بدایه المجتهد ج۱ ص۲۴۴ چاپ دار الفکر بیروت – وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان ج۶ ص۱۵۰ دار الثقافه لبنان
ماجرای یحیی بن اکثم و این روایت :
در همین زمینه روایتی از یحیی بن اکثم نقل شده است که جالب توجه است :
یحیی بن أکثم به یکی از شیوخ در بصره گفت در جواز متعه از چه کسی تبعیت می کنی ؟ گفت از عمر . سوال کرد که چگونه و حال آنکه عمر از سخت گیر ترین مردمان در مورد متعه بود . گفت چون روایت صحیح می گوید که وی بالای منبر رفت و گفت خداوند و رسول وی متعه را حلال کردند و من آن را بر شما حرام می کنم و برای آن عقوبت ؛ پس ما شهادتش را ( در مورد حلیت آن از نظر خدا و رسولش) قبول کردیم اما حرام کردنش را (توسط عمر) قبول ننمودیم . (محاضرات الأدباء ج۳ ص۲۱۴ )
ماجرای مامون خلیفه عباسی و این روایت :
همچنین مأمون خلیفه عباسی نیز ماجرای جالبی در مورد این روایت دارد :
نقل شده روزی مامون دستور داد تا در بین مردم به حلیت متعه ندا دهند (یعنی بگویند که متعه رسما حلال است ) . محمد بن منصور و ابو العیناء از فقهای دربار وی بر وی داخل شدند تا شاید نظر وی را بر گردانند. در حالیکه وی با عصبانیت مشغول مسواک کردن بود ، کلام عمر را ذکر کرده و گفت : ” دو متعه در زمان رسول خدا و ابو بکر بود و من آن دو را حرام می کنم !!!” تو که هستی ای چپ چشم ( کنایه از کسی که به مطالب با دید درست نگاه نمی کند) تا از آنچه که رسول خدا و ابوبکر انجام داده اند نهی کنی؟
پس محمد بن منصور خواست با وی سخن بگوید اما ابو العیناء به وی گفت کسی که صراحتا در مورد عمر چنین سخن می گوید ما به وی چه بگوییم؟ در این هنگام یحیی بن اکثم بر وی وارد شده و با وی خلوت کرد و آنقدر با وی سخن گفت تا وی را از این نظر باز گرداند . )تاریخ بغداد ج ۱۴ ص ۲۰۳- تاریخ مدینه دمشق ج ۶۴ ص ۷۱- تهذیب الکمال ج ۳۱ ص ۲۱۴- وفیات الأعیان ج ۵ ص ۱۹۷)

 


۳- روایات دال بر حلیت متعه در کتب اهل سنت:


در بسیاری روایات می بینیم که صحابه صراحتا می گویند که ایشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتی از دوران خلافت عمر متعه می کرده وآن را جایز می دانسته اند :
از جابر بن عبد الله الأنصاری شنیدم که می گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل یک مشت خرما یا آرد متعه می کردیم . تا اینکه عمر در قضیه عمرو بن حریث از آن نهی کرد .(صحیح مسلم ج۲ ص ۱۰۲۳ باب نکاح المتعه؛ الجمع بین الصحیحین ج۲ ص۳۹۹ – سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۳۷ – مسند أبی عوانه ج۳ ص۳۳- مصنف عبد الرزاق ج۷ ص۵۰۰ – معرفه السنن والآثار ج۵ ص۳۷۵ – التمهید لابن عبد البر ج۱۰ ص۱۱۲ – عون المعبود ج۶ ص۱۰۱ ؛ وشبیه همین روایت در مسند احمد وکتب دیگر ذکر شده است : مسند أحمد بن حنبل ج۱ ص۵۲ و ج۳ ص۳۲۵ و… )

 


۴- کلام امیر مومنان و ابن عباس : اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بدبخت زنا نمی کردند :


این مطلب را ابن جریر طبری و سیوطی در تفسیرشان از امیر مومنان علی علیه السلام نقل می کنند که فرمود: لولا أنّ عمر رضی اللّه عنه نهى عن المتعه ما زنى إلاّ شقی. اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بد بخت زنا نمی کردند ( بلکه به متعه رو می آوردند) (تفسیر الطبری ج۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت – الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ دار الفکر بیروت ؛عبد الرزاق نیز شبیه همین مطلب را از امیر مومنان در المصنف ج۷ ص۵۰۰ شماره۱۴۰۲۹ نقل می کند وقرطبی نیز در تفسیرش ج ۵ ص ۱۳۰ (چاپ دار الشعب قاهره) شبیه همین مطلب را از ابن عباس نیز نقل می کند .) این روایت نیز نشان می دهد که از زمان رسول خدا تا زمان خلیفه دوم متعه وجود داشته است.
۵٫ انجام متعه از سوی بسیاری از صحابه و تابعین رسول خدا:

در این زمینه نقل شده: گروهی از سلف بر حلیت متعه بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله باقی ماندند . در بین ایشان از صحابه اسماء دختر ابو بکر است وجابر بن عبد الله الانصاری و ابن مسعود و ابن عباس ومعاویه وعمرو بن حریث و ابو سعید خدری و سلمه ومعبد فرزندان امیه بن خلف .
جابر نظر به حلیت متعه را در زمان رسول خدا از همه صحابه نقل کرده است . و نیز در زمان خلافت ابو بکر و نیز مدتی در زمان عمر تا اواخر خلافتش ( که طبق روایات خود اهل سنت بعد از آن از متعه نهی کرد)و در مورد اعتقاد ابن زبیر به حلال بودن آن اختلاف شده است . نیز از علی در مورد آن سکوت وتوقف در نظر دادن نقل شده است . و از عمر نیز نقل شده است که تنها زمانی در مورد متعه اشکال می گرفت که دو شاهد در آن حاضر نباشند ، اما اگر دو شاهد شهادت دادند آن را جایز می دانست . (المحلى ج ۹ ص ۵۱۹)

 


اما صحابه ای که متعه کرده و یا آن را جایز می دانسته اند:


ما اکنون فهرستی از اسامی بعضی از کسانی را که در کتب اهل سنت ، قول به حلیت متعه از ایشان نقل شده است و در زمان رسول خدا یا بعد از ایشان متعه کرده اند ذکر می کنیم:


جابر بن عبداللَّه انصاری :


صحیح مسلم ج۲ ص۱۰۲۲ باب نکاح المتعه چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص۴۹۹ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ عمده القاری ج۱۷ ص ۲۴۶ باب غزوه خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه و…


عمران بن حصین خزاعی :


صحیح بخاری ج ۴ ص ۱۶۴۲ چاپ دار ابن کثیر بیروت ۱۴۰۷ کتاب التفسیر باب “فمن تمتع بالعمره إلی الحج” (بقره أیه ۱۹۶) ؛ مسند أحمد بن حنبل ج۴ ص ۴۳۶ چاپ موسسه قرطبه مصر ؛ المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی ؛ التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت سوره نساء ذیل آیه “فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً”؛ تفسیر قرطبی ج۵ ص ۱۳۳چاپ دار الشعب قاهره

 


ابو سعید خدری :


المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه؛ عمده القاری ج۱۷ ص ۲۴۶ باب غزوه خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت

 


عبداللَّه بن مسعود :


المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه

 


سلمه بن اکوع :


المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۸ ش ۱۴۰۲۳ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۹ ح ۴۵۷۳۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام :


التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ذیل آیه متعه سوره نساء (روایت نهی عمر از متعه به نقل ازامیر مومنان): الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ دار الفکر بیروت – تفسیر الطبری ج ۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت – المصنف ج۷ ص۵۰۰ شماره ۱۴۰۲۹ – کنز العمال ج۱۶ ص۲۱۹ح &rlm 45728 چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، ابن حزم نیز می گوید در مورد متعه از امیر مومنان روایات مختلفی نقل شده است (بعضی جواز و بعضی حرمت): المحلى ج۹ ص ۵۲۰ چاپ دار الآفاق بیروت


سعد بن أبی وقاص:


صحیح مسلم ج۲ ص ۸۹۸ کتاب الحج باب جواز التمتع چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مسند أحمد بن حنبل ج۱ ص۱۸۱ چاپ موسسه قرطبه مصر و…
عمرو بن حریث (حویرث) :
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۵ و ص۵۰۰ ش ۱۴۰۲۸ و ۱۴۰۲۹ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۷ ح ۴۵۷۱۲ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ فتح الباری ج۹ ص۱۷۲چاپ دار المعرفه بیروت ؛ أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


معاویه بن ابی سفیان:


معاویه در ماجرای فتح مکه اسلام آورد . وی در زمان فتح طائف ، زنی به نام معانه را متعه نمود . این زن ، تا زمان خلافت معاویه زنده ماند و معاویه همه ساله هدایایی برای وی می فرستاد . پس ادعای حرمت متعه در فتح خیبر یا بعد از آن و حتی در ماجرای فتح مکه نمی تواند صحیح باشد .
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۶ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت

 


سلمه بن أمیّه:


مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۸ ش ۱۴۰۲۴ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ جمهره انساب العرب ابن حزم ذیل بحث بنو جمح ؛ الإصابه حرف السین المهمله القسم الأول ؛ المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت

 


فضاله بن جعفر بن أمیه:


أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
ربیعه بن أمیه:
موطأ مالک ج۲ ص۵۴۲، ح&rlm1130 باب نکاح المتعه چاپ دار احیاء التراث العربی مصر ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ چاپ دار الفکر بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۰۶ ش ۱۳۹۵۰ باب نکاح المتعه چاپ مکتبه دار الباز مکه ؛ الإصابه فی تمییز الصحابه ج۲ ص۵۲۱ چاپ دار الجیل بیروت ؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۷ ح ۴۵۷۱۷ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت؛ أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۲ ش ۱۱۹۷چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


معبد بن أمیه:


المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۷ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت
عبد الله بن أبی عوف بن جبیره:
أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


عمرو بن حوشب:


مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۵۰۰ ش ۱۴۰۳۱ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت

 


أبی بن کعب:


وی از کسانی بود که آیه متعه را به صورت إلی أجل مسمی (یعنی صریح در حلیت متعه) قرائت می کرد:
التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۴ چاپ دار الفکر بیروت؛ تفسیر الطبری ج۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت ؛ فتح القدیر ج۱ ص۴۴۹ چاپ دار الفکر بیروت ؛ نیل الأوطار ج۶ ص۲۷۰ چاپ دار الجیل بیروت و…

 


زید بن ثابت :


المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی

 


اسماء دختر ابوبکر:


المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛ در محاضرات الأدباء راغب ج۲ ص۲۳۴ – باب جواز المتعه چاپ دار القلم بیروت- آمده است :ابن زبیر به ابن عباس گفت : چرا فتوای به حلیت متعه می دهی ؟ پاسخ داد از مادرت (أسماء) بپرس که چگونه تو را حامله شد . پس سوال کرد ؛ وی پاسخ داد تو را به دنیا نیاوردم مگر از متعه. همین مطلب به صورت خلاصه در کتب ذیل آمده است : زاد المعاد ج۲ ص۲۰۶ چاپ موسسه الرساله بیروت و التمهید لابن عبد البر ج۸ ص ۲۰۸ و الاستذکار ابن عبد البر ج۴ ص۶۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۰۵ ش ۱۳۹۴۳ باب نکاح المتعه چاپ مکتبه دار الباز مکه ؛ جمهره خطب العرب ج۲ ص ۱۲۵ چاپ المکتبه العلمیه بیروت ؛سمط النجوم العوالی ج۳ ص۲۳۷ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


امّ عبداللَّه بنت ابی خیثمه:


کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۸ ح ۴۵۷۲۶ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


سعد بن أبی سعد بن أبی طلحه:


أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت

 


عبداللَّه بن عباس بن عبد المطّلب :


صحیح مسلم ج۲ ص ۱۰۲۸ ش ۱۴۰۷ باب نکاح المتعه چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص۴۹۹ ش ۱۴۰۲۷ و ص ۵۰۱ ش ۱۴۰۳۲ و ص ۵۰۲ ش ۱۴۰۳۳ و ۱۴۰۳۵ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی؛ التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۴ چاپ دار الفکر بیروت .
با این وجود دیگر جای شک و شبهه ای باقی نمی ماند که متعه در زمان پیامبر و حتی بعد از ایشان بوده است و فقط عمر به سلیقه خود آن را حرام کرده است.

در اینکه متعه در ایام حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله مشروع بوده است هیچ شکی نیست : در این زمینه این کثیر سنی مذهب می گوید: ولا شک أنه کان مشروعا فی ابتداء الإسلام، هیچ شکی در این نیست که متعه در ابتدای اسلام جایز بوده است . (تفسیر ابن کثیر ج۱ ص۴۷۵).
برای اثبات حلیت متعه و وجود آن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله از قرآن کریم و روایات رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله چند نمونه ذکر می شود:

 


۱- کلام خداوند متعال :


فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِیضَهً) سوره نساء آیه ۲۴ )

 


اثبات نزول این آیه در مورد متعه :

 


الف) کلمات مفسرین در این زمینه:


مفسرین شیعه و سنی در این نکته که نزول این آیه در مورد متعه بوده است ، تقریبا اتفاق نظر دارند . و با اثبات این مطلب حلیت متعه در زمان پیامبر ثابت می شود:


۱- جمهور علما( مشهور علما) گفته اند که مراد از این آیه متعه است که در صدر اسلام بوده است . (تفسیر القرطبی ج ۵ ص ۱۳۰ ).


۲- و شیعه به همین نظر میل دارند و این آیه یکی از ادله ایشان بر جواز متعه است ؛ و استدلال خود را با این مطلب که این آیه در قرائت أبیّ و ابن عباس “إلی أجل مسمی” بوده است تایید می کنند ؛ و کلام در این مطلب مشهور است . ما نیز در این مطلبی بحثی نداریم که متعه در ابتدا حلال بود سپس حرام شد . ( روح المعانی ج۵/ص۵ ؛ تفسیر ابن کثیر ج۱/ص۴۷۵)

در کتب ذیل همین مطلب به بیان های مختلف آمده است : فتح القدیر ج ۱ ص۴۹۹ – جامع البیان ج ۵ ص۱۸ بتحقیق صدقی جمیل العطار چاپ دار الفکر بیروت – تفسیر أبی حیّان ج ۳ ص ۲۱۸- در المنثور ج۲ ص۱۴۰، چاپ مطبعه الفتح جدّه – نواسخ القرآن ابن الجوزی ص ۱۲۴- تفسیر الثعالبی ج ۲ ص۲۱۵ – تفسیر الرازی ج۳ ص۲۰۰


ب) قرائت بسیاری از بزرگان صحابه:
طبق روایات اهل سنت ، بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین مانند ابن عباس و ابی بن کعب و مجاهد و سعید بن جبیر و ابن مسعود و سدی و دیگران این آیه را چنین قرائت می کرده اند: “فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ إلیَ أجَلٍ مُسَمًّی فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ” :
۱- شنیدم ابانضره را که می گوید بر ابن عباس این آیه را خواندم که زنانی را که ایشان ایشان را متعه کرده اید پس اجر ایشان را به عنوان واجب وفریضه به ایشان بدهید . ابن عباس گفت زنانی را که ایشان را متعه کرده اید تا زمان معین، ابو نضره گفت: ما آن را چنین نمی خوانیم .ابن عباس گفت قسم به خداوند که خدا آن را چنین نازل کرد . این حدیث بنا بر نظر مسلم (در بحث شروط صحت حدیث) صحیح است( المستدرک على الصحیحین ج۲ ص۳۳۴ شماره ۳۱۹۲)


۲- نهی عُمر از دو متعه حلال

از اموری که دلالت بر حلیت متعه می کند ، کلام عمر بن الخطاب است که گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهی می کنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب می نمایم .
همین اقدام عمر نشان می دهد که در زمان پیامبر متعه وجود داشته است.
مدارک این روایت در کتب اهل سنت :
سرخسی در دو کتاب خود این روایت را از جمله روایاتی می داند که با سند صحیح از عمر نقل شده است :
با روایت صحیح از عمر نقل شده است که وی مردم را از متعه نهی کرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع (المبسوط للسرخسی ج۴ ص۲۷ – أصول السرخسی ج۲ ص۶)
همین روایت در کتب ذیل نیز نقل شده است :
مسند أحمد بن حنبل ج۳ ص۳۲۵ ش ۱۴۵۱۹ – المغنی ج۷ ص۱۳۶چاپ دار الفکر ۱۴۰۵- أحکام القرآن للجصاص ج۱ ص۳۴۷ چاپ دار احیاء التراث العربی – تفسیر القرطبی ج۲ ص۳۹۲ – تذکره الحفاظ ج۱ ص۳۶۶ – التفسیر الکبیر ج۵ ص۱۳۰ چاپ اول دار الکتب العلمیه بیروت – بدایه المجتهد ج۱ ص۲۴۴ چاپ دار الفکر بیروت – وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان ج۶ ص۱۵۰ دار الثقافه لبنان
ماجرای یحیی بن اکثم و این روایت :
در همین زمینه روایتی از یحیی بن اکثم نقل شده است که جالب توجه است :
یحیی بن أکثم به یکی از شیوخ در بصره گفت در جواز متعه از چه کسی تبعیت می کنی ؟ گفت از عمر . سوال کرد که چگونه و حال آنکه عمر از سخت گیر ترین مردمان در مورد متعه بود . گفت چون روایت صحیح می گوید که وی بالای منبر رفت و گفت خداوند و رسول وی متعه را حلال کردند و من آن را بر شما حرام می کنم و برای آن عقوبت ؛ پس ما شهادتش را ( در مورد حلیت آن از نظر خدا و رسولش) قبول کردیم اما حرام کردنش را (توسط عمر) قبول ننمودیم . (محاضرات الأدباء ج۳ ص۲۱۴ )
ماجرای مامون خلیفه عباسی و این روایت :
همچنین مأمون خلیفه عباسی نیز ماجرای جالبی در مورد این روایت دارد :
نقل شده روزی مامون دستور داد تا در بین مردم به حلیت متعه ندا دهند (یعنی بگویند که متعه رسما حلال است ) . محمد بن منصور و ابو العیناء از فقهای دربار وی بر وی داخل شدند تا شاید نظر وی را بر گردانند. در حالیکه وی با عصبانیت مشغول مسواک کردن بود ، کلام عمر را ذکر کرده و گفت : ” دو متعه در زمان رسول خدا و ابو بکر بود و من آن دو را حرام می کنم !!!” تو که هستی ای چپ چشم ( کنایه از کسی که به مطالب با دید درست نگاه نمی کند) تا از آنچه که رسول خدا و ابوبکر انجام داده اند نهی کنی؟
پس محمد بن منصور خواست با وی سخن بگوید اما ابو العیناء به وی گفت کسی که صراحتا در مورد عمر چنین سخن می گوید ما به وی چه بگوییم؟ در این هنگام یحیی بن اکثم بر وی وارد شده و با وی خلوت کرد و آنقدر با وی سخن گفت تا وی را از این نظر باز گرداند . )تاریخ بغداد ج ۱۴ ص ۲۰۳- تاریخ مدینه دمشق ج ۶۴ ص ۷۱- تهذیب الکمال ج ۳۱ ص ۲۱۴- وفیات الأعیان ج ۵ ص ۱۹۷)
۳- روایات دال بر حلیت متعه در کتب اهل سنت:

در بسیاری روایات می بینیم که صحابه صراحتا می گویند که ایشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتی از دوران خلافت عمر متعه می کرده وآن را جایز می دانسته اند :
از جابر بن عبد الله الأنصاری شنیدم که می گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل یک مشت خرما یا آرد متعه می کردیم . تا اینکه عمر در قضیه عمرو بن حریث از آن نهی کرد .(صحیح مسلم ج۲ ص ۱۰۲۳ باب نکاح المتعه؛ الجمع بین الصحیحین ج۲ ص۳۹۹ – سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۳۷ – مسند أبی عوانه ج۳ ص۳۳- مصنف عبد الرزاق ج۷ ص۵۰۰ – معرفه السنن والآثار ج۵ ص۳۷۵ – التمهید لابن عبد البر ج۱۰ ص۱۱۲ – عون المعبود ج۶ ص۱۰۱ ؛ وشبیه همین روایت در مسند احمد وکتب دیگر ذکر شده است : مسند أحمد بن حنبل ج۱ ص۵۲ و ج۳ ص۳۲۵ و… )
۴- کلام امیر مومنان و ابن عباس : اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بدبخت زنا نمی کردند :

این مطلب را ابن جریر طبری و سیوطی در تفسیرشان از امیر مومنان علی علیه السلام نقل می کنند که فرمود: لولا أنّ عمر رضی اللّه عنه نهى عن المتعه ما زنى إلاّ شقی. اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بد بخت زنا نمی کردند ( بلکه به متعه رو می آوردند) (تفسیر الطبری ج۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت – الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ دار الفکر بیروت ؛عبد الرزاق نیز شبیه همین مطلب را از امیر مومنان در المصنف ج۷ ص۵۰۰ شماره۱۴۰۲۹ نقل می کند وقرطبی نیز در تفسیرش ج ۵ ص ۱۳۰ (چاپ دار الشعب قاهره) شبیه همین مطلب را از ابن عباس نیز نقل می کند .) این روایت نیز نشان می دهد که از زمان رسول خدا تا زمان خلیفه دوم متعه وجود داشته است.
۵ – انجام متعه از سوی بسیاری از صحابه و تابعین رسول خدا:

در این زمینه نقل شده: گروهی از سلف بر حلیت متعه بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله باقی ماندند . در بین ایشان از صحابه اسماء دختر ابو بکر است وجابر بن عبد الله الانصاری و ابن مسعود و ابن عباس ومعاویه وعمرو بن حریث و ابو سعید خدری و سلمه ومعبد فرزندان امیه بن خلف .
جابر نظر به حلیت متعه را در زمان رسول خدا از همه صحابه نقل کرده است . و نیز در زمان خلافت ابو بکر و نیز مدتی در زمان عمر تا اواخر خلافتش ( که طبق روایات خود اهل سنت بعد از آن از متعه نهی کرد)و در مورد اعتقاد ابن زبیر به حلال بودن آن اختلاف شده است . نیز از علی در مورد آن سکوت وتوقف در نظر دادن نقل شده است . و از عمر نیز نقل شده است که تنها زمانی در مورد متعه اشکال می گرفت که دو شاهد در آن حاضر نباشند ، اما اگر دو شاهد شهادت دادند آن را جایز می دانست . (المحلى ج ۹ ص ۵۱۹)
اما صحابه ای که متعه کرده و یا آن را جایز می دانسته اند:
ما اکنون فهرستی از اسامی بعضی از کسانی را که در کتب اهل سنت ، قول به حلیت متعه از ایشان نقل شده است و در زمان رسول خدا یا بعد از ایشان متعه کرده اند ذکر می کنیم:
جابر بن عبداللَّه انصاری :
صحیح مسلم ج۲ ص۱۰۲۲ باب نکاح المتعه چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص۴۹۹ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ عمده القاری ج۱۷ ص ۲۴۶ باب غزوه خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه و…
عمران بن حصین خزاعی :
صحیح بخاری ج ۴ ص ۱۶۴۲ چاپ دار ابن کثیر بیروت ۱۴۰۷ کتاب التفسیر باب “فمن تمتع بالعمره إلی الحج” (بقره أیه ۱۹۶) ؛ مسند أحمد بن حنبل ج۴ ص ۴۳۶ چاپ موسسه قرطبه مصر ؛ المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی ؛ التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت سوره نساء ذیل آیه “فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً”؛ تفسیر قرطبی ج۵ ص ۱۳۳چاپ دار الشعب قاهره
ابو سعید خدری :
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه؛ عمده القاری ج۱۷ ص ۲۴۶ باب غزوه خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت
عبداللَّه بن مسعود :
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه
سلمه بن اکوع :
المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۸ ش ۱۴۰۲۳ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۹ ح ۴۵۷۳۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام :
التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ذیل آیه متعه سوره نساء (روایت نهی عمر از متعه به نقل ازامیر مومنان): الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ دار الفکر بیروت – تفسیر الطبری ج ۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت – المصنف ج۷ ص۵۰۰ شماره ۱۴۰۲۹ – کنز العمال ج۱۶ ص۲۱۹ح &rlm 45728 چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، ابن حزم نیز می گوید در مورد متعه از امیر مومنان روایات مختلفی نقل شده است (بعضی جواز و بعضی حرمت): المحلى ج۹ ص ۵۲۰ چاپ دار الآفاق بیروت
سعد بن أبی وقاص:
صحیح مسلم ج۲ ص ۸۹۸ کتاب الحج باب جواز التمتع چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مسند أحمد بن حنبل ج۱ ص۱۸۱ چاپ موسسه قرطبه مصر و…
عمرو بن حریث (حویرث) :
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۵ و ص۵۰۰ ش ۱۴۰۲۸ و ۱۴۰۲۹ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۷ ح ۴۵۷۱۲ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ فتح الباری ج۹ ص۱۷۲چاپ دار المعرفه بیروت ؛ أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
معاویه بن ابی سفیان:
معاویه در ماجرای فتح مکه اسلام آورد . وی در زمان فتح طائف ، زنی به نام معانه را متعه نمود . این زن ، تا زمان خلافت معاویه زنده ماند و معاویه همه ساله هدایایی برای وی می فرستاد . پس ادعای حرمت متعه در فتح خیبر یا بعد از آن و حتی در ماجرای فتح مکه نمی تواند صحیح باشد .
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۶ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت
سلمه بن أمیّه:
مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۸ ش ۱۴۰۲۴ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ جمهره انساب العرب ابن حزم ذیل بحث بنو جمح ؛ الإصابه حرف السین المهمله القسم الأول ؛ المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت
فضاله بن جعفر بن أمیه:
أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
ربیعه بن أمیه:
موطأ مالک ج۲ ص۵۴۲، ح&rlm1130 باب نکاح المتعه چاپ دار احیاء التراث العربی مصر ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۶ چاپ دار الفکر بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۰۶ ش ۱۳۹۵۰ باب نکاح المتعه چاپ مکتبه دار الباز مکه ؛ الإصابه فی تمییز الصحابه ج۲ ص۵۲۱ چاپ دار الجیل بیروت ؛ کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۷ ح ۴۵۷۱۷ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت؛ أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۲ ش ۱۱۹۷چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
معبد بن أمیه:
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۹ ش ۱۴۰۲۷ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت
عبد الله بن أبی عوف بن جبیره:
أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
عمرو بن حوشب:
مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۵۰۰ ش ۱۴۰۳۱ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت
أبی بن کعب:
وی از کسانی بود که آیه متعه را به صورت إلی أجل مسمی (یعنی صریح در حلیت متعه) قرائت می کرد:
التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۴ چاپ دار الفکر بیروت؛ تفسیر الطبری ج۵ ص۱۳ چاپ دار الفکر بیروت ؛ فتح القدیر ج۱ ص۴۴۹ چاپ دار الفکر بیروت ؛ نیل الأوطار ج۶ ص۲۷۰ چاپ دار الجیل بیروت و…
زید بن ثابت :
المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی
اسماء دختر ابوبکر:
المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج۳ ص ۱۹۹ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعه ؛ در محاضرات الأدباء راغب ج۲ ص۲۳۴ – باب جواز المتعه چاپ دار القلم بیروت- آمده است :ابن زبیر به ابن عباس گفت : چرا فتوای به حلیت متعه می دهی ؟ پاسخ داد از مادرت (أسماء) بپرس که چگونه تو را حامله شد . پس سوال کرد ؛ وی پاسخ داد تو را به دنیا نیاوردم مگر از متعه. همین مطلب به صورت خلاصه در کتب ذیل آمده است : زاد المعاد ج۲ ص۲۰۶ چاپ موسسه الرساله بیروت و التمهید لابن عبد البر ج۸ ص ۲۰۸ و الاستذکار ابن عبد البر ج۴ ص۶۱ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج۷ ص۲۰۵ ش ۱۳۹۴۳ باب نکاح المتعه چاپ مکتبه دار الباز مکه ؛ جمهره خطب العرب ج۲ ص ۱۲۵ چاپ المکتبه العلمیه بیروت ؛سمط النجوم العوالی ج۳ ص۲۳۷ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
امّ عبداللَّه بنت ابی خیثمه:
کنز العمال ج ۱۶ ص ۲۱۸ ح ۴۵۷۲۶ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
سعد بن أبی سعد بن أبی طلحه:
أخبار المدینه ابن شبه ج۱ص ۳۸۱ ش ۱۱۹۴چاپ دار الکتب العلمیه بیروت
عبداللَّه بن عباس بن عبد المطّلب :
صحیح مسلم ج۲ ص ۱۰۲۸ ش ۱۴۰۷ باب نکاح المتعه چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج۷ ص ۴۹۷ ش ۱۴۰۲۱ و ص۴۹۹ ش ۱۴۰۲۷ و ص ۵۰۱ ش ۱۴۰۳۲ و ص ۵۰۲ ش ۱۴۰۳۳ و ۱۴۰۳۵ باب المتعه چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ المحلى ج۹ ص ۵۱۹چاپ دار الآفاق بیروت ؛ المحبر ص ۲۸۹ باب من کان یری المتعه من أصحاب النبی؛ التفسیر الکبیر ج۱۰ ص۴۳ چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ؛ الدر المنثور ج۲ ص۴۸۴ چاپ دار الفکر بیروت .
با این وجود دیگر جای شک و شبهه ای باقی نمی ماند که متعه در زمان پیامبر و حتی بعد از ایشان بوده است و فقط عمر به سلیقه خود آن را حرام کرده است.

 

 

منبع:پرسمان