- ثقلین - http://thaqalain.ir -

اخلاق نقد
پرسش و پاسخ پیرامون اخلاق علم آموزی در فضای دانشگاه

نقد و گفت وگو از جمله مباحث تأثیرگذار و تحول آفرین در کمال علمی جامعه به حساب می آید.

نقد در اصطلاح علمی یعنی ارائه دیدگاه مبتنی بر نکته‌سنجی معایب و محاسن یک اثر اعم از گفتار، نوشتار یا فیلم بدون دخالت حبّ و بغض های غیرعلمی.

 

جایگاه و اهمیت نقد

موضوع نقد و گفت وگو در مجموعه منابع دینی به خوبی مورد توجه واقع شده است:

در قرآن؛ ماده جدل حدود ۳۰ بار در قرآن تکرار شده و سوره ای به اسم مجادله نیز در قرآن موجود است، درباره مدارا با مخالفان نیز می فرماید:

«(حتی) به دشمنان خدا ناسزا نگویید».[۱]

در آیات دیگر؛ روش دعوت دیگران را در سه راه منحصر نموده است: ۱ – برهان و استدلال علمی، ۲ – پند و نصیحت دوستانه، ۳ – جدال و گفت وگوی نیکو،[۲] راه چهارمی وجود ندارد، و مؤمنین باید از همین سه راه با دیگران مواجه شوند.

در سیره معصومین(علیهم السلام) نیز؛ نقد، نصیحت و تحمل دیگران، چه در بعد فردی و چه عمومی مانند موارد علمی و حاکمیتی به چشم می خورد.

امام علی(علیه السلام) نقد را از جمله حقوق حاکم اسلامی[۳] بر مردم می داند.[۴]

«از حق گویی یا مشورت دهی عادلانه دریغ نکنید».[۵]

«به اندرزی که نادرستی و تردید در آن وجود ندارد مرا یاری کنید».[۶]

 

همچنین امام علی(علیه السلام) درباره اهمیت موضوع فرمودند:

«اضربوا بعض الرای فانه یتولد منه الثواب»؛[۷] «چنان که مشک را به هم می زنید، آراء و دیدگاه ها را به هم بزنید تا اندیشه های استوار به دست آید».

«من استقبل وجوه الاراء عرف مواقع الخطا»؛[۸]‌ «هر کس به استقبال نظریه های مطرح رود نکات خطا را خواهد شناخت».

«کسی که عیب تو را به تو بنمایاند تو را خیرخواهی کرده است».[۹]

«کسی که عیب تو را بپوشاند دشمن توست».[۱۰]

 

 

امام حسین(علیه السلام) نیز فرموده‌اند:

«کسی که تو را دوست بدارد تو را از انجام زشتی ها بازمی دارد و کسی که تو را دشمن بدارد تو را می فریبد».[۱۱]

امام سجاد(علیه السلام):

«چه اشخاصی که به خاطر مدحشان فریب خوردند، و چه بسا افرادی که به خاطر چشم پوشی از عیب آن ها مغرور شدند».[۱۲]

امام صادق(علیه السلام):

«بهترین دوستان من کسانی هستند که عیب من را به من اهداء کند».[۱۳]

 

تحمل دیگران

ابن ابی العوجا در مقابل اعتراضات مفضل نسبت به سخنان کفرآمیزش می گوید: من در حضور امام صادق(علیه السلام) سخنانی بدتر از این می گفتم اما او به سخنان ما چنان گوش می داد که ما گمان می کردیم تحت تأثیر منطق ما قرار گرفته است. اما او پس از شنیدن کامل، سخنان ما را با بیانی موجز و قاطع باطل می ساخت.[۱۴]

 

 

اصول اخلاقی نقد

آنچه امروز به خصوص جامعه علمی ما از آن رنج می برد  عدم نگاه علمی و دقیق به مسئله نقد افکار دیگران است، که معمولاً یا نقدی صورت نمی گیرد یا نقد به تخریب و جرح طرف مقابل می انجامد که اولی موجب رکود و دیگر باعث شکستن حرمت ها خواهد شد.

اهم اصول اخلاقی نقد و مناظره برگرفته از مبانی و گفتمان دینی عبارتند از:

دوری از حاشیه و نکشاندن بحث به مباحث غیرمرتبط،

اجتناب از تویبخ و ملامت و تحقیر طرف مقابل،

عدم توسل به تهمت و افترا و گمان های بی اساس،

دوری از حب و بغض و ترک انتقام جویی،

عدم تفسیر به رأی دیدگاه صاحب اثر،

نقد مدعا نه مدعی، نقد سخن نه گوینده،

تبحر و علم به موضوع،

نقد با معیارهای علمی و کلی گویی،

رعایت منطق و انصاف در نقد.

توجه دقیق به اصول اخلاقی فوق می تواند تا حد زیادی فضای آزادانه گفت وگو و مباحثات علمی مبتنی بر دلیل و منطق را در جامعه فراگیر و نشر دهد. و به قول شاعر:

دلائل قوی باید و معنـوی            نه رگ های گردن به حجت قوی

رعایت مسائل اخلاق و کوتاه آمدن در برابر دیگران چگونه با بحث آزاداندیشی و نقد و انتقاد سازگار  است؟!

یکی از آفات جاری در بحث نقد و گفت وگو، سیاست زدگی و روزمرگی است، و همین امر در سالیان گذشته موجب شده است بسیاری از حرف های نو و مبتکرانه به خصوص در حوزه علوم انسانی و اسلامی زمینه بروز و ظهور نیابد.

 

مقام معظم رهبری با توجه به معضلات فوق، از لوازم جنبش نرم افزاری علمی مسئله آزاداندیشی را مطرح نمودند، ایشان تعریف و حدود و قیود این مسئله را چنین بیان می کنند:

«آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه ای، تقلیدی و بر اثر تقلین دنبال بلندگو های تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعار ها و واژه ها و خواسته های متعارف سیاسی و اجتماعی هم می شود… آزاداندیشی در جامعه ما یک شعار مظلوم است. تا گفته می شود آزاد اندیشی، عده ای فوری خیال می کنند که بناست همه بنیان های اصیل در هم شکسته شود، و آن ها چون به آن بنیان ها دلبسته اند، می ترسند. عده ای دیگر هم تلقی می کنند که با آزاد اندیشی باید این بنیان ها شکسته شود. هر دو گروه به آزاداندیشی- که شرط لازم برای رشد فرهنگ و علم است- ظلم می کنند. ما به آزاداندیشی احتیاج داریم»[۱۵]

 

برای زیرزمینی نشدن تفکرات نو و به ظاهر مخالف ایده آزاداندیشی بسیار مثبت و ارزشمند است مقام معظم رهبری در جایی دیگر می فرمایند:

«عزیزان من! روی مسائل فکر کنید تا به نتیجه برسید. نهضت آزاد فکری که من پیشنهاد کردم در دانشگاه و حوزه راه بیفتد، برای همین است. تریبون های آزاد بگذارند و با هم بحث کنند؛ منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده به وسیله جریان های سیاسی و احزاب سیاسی که به فکر آینده کوتاه مدت و مقاصد خودشان هستند و برای انتخابات و امثال آن از جوان ها استفاده می کنند؛ بلکه برای پخته شدن، ورز خوردن و ورز دیده شدن و با هدف آماده شدن برای ادامه این راه طولانی و دشوار، اما بسیار خوش عاقبت»[۱۶]

از جمله مولفه های نهضت آزاداندیشی از نظر رهبری انقلاب اجازه ورود دانشجویان به این فضای جدید و جسورانه است.

«یکی دیگر از کارهایی که باید در زمینه مسائل گوناگون اجتماعی و سیاسی و علمی انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجوست برای اظهار نظر از اظهار نظر هیچ نباید بیمناک بود. این کرسی های آزاداندیشی که ما گفتیم، در دانشگاه ها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود».[۱۷]

 

نگاه صریح، روشن و کارشناسانه ایشان نسبت به نهادینه شدن فرهنگ نواندیشی دینی را در جواب به نامه جمعی از فضلای حوزه و دانشگاه درباره جنبش نرم افزاری و ضرورت راه‌اندازی نهضت تولید علم می بینیم، که ایشان در قسمتی از پاسخ به این درخواست چنین فرمودند:

«نباید از آزادی ترسید و از مناظره گریخت و نقد وانتقاد را به کالایی قاجاق یا امری تشریفاتی تبدیل کرد چنانچه نباید به جای مناظره به جدال و مراء گرفتار آمد و به جای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت گریزی لغزید، آن روز که سهم آزادی و اخلاق و سهم منطق همه یک جا و در کنار یکدیگر ادا شود آغاز روند خلاقیت علمی در تفکر بالنده دینی، در این جامعه است، و کلید جنبش تولید نرم افزاری علمی و دینی، در کلیه علوم و معارف دانشگاهی و حوزوی، زده شده است»[۱۸]

قابل توجه آن که پس از دستور ایشان، فعالیت های نسبتاً خوبی در فضاهای حوزوی و دانشگاهی انجام شد که از جمله آن ها راه اندازی ستادی جهت اجرای کرسی های آزاداندیشی و نوآوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که تاکنون کرسی های متعددی[۱۹] به خصوص در حوزه علوم انسانی اسلامی با ساز و کار تعیین شده توسط ستاد فوق به انجام رسیده است.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – انعام، آیه ۱۰۸٫

[۲] – نحل، آیه ۱۲۵٫

[۳] – [۱۴۴]. گفته شده یکی از حاکمان بنی امیه گفته بود اگر کسی مرا به تقوا موعظه کند گردن او را خواهم زد.

 

[۴] – نهج الیلاغه، خطبه ۳۴٫

[۵] – همان.

[۶] – همان، خطبه۱۱۸٫

[۷] – آمدی، غررالحکم، ص۴۴۲٫

[۸] – میزان الحکمه، باب المراء.

[۹] – الحیاه، ج۱، ص۱۹۶٫

[۱۰] – همان، ص۱۹۸٫

[۱۱] – الحیاه، ج۱، ص۱۹۷٫

[۱۲] – بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۳۹٫

[۱۳] – وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۱۳٫

[۱۴] – توحید مفضل، ص ۴۱٫

[۱۵] – ۱۷/۱۱/۱۳۸۱٫

[۱۶] – ۱۹/۲/۱۳۸۴٫

[۱۷] – ۸/۶/۱۳۸۸٫

[۱۸] – ۱۶/۱۱/۱۳۸۱٫

[۱۹] – یکی از کرسی های ارائه شده که مرتبط با این کتاب است، نظریه «اخلاق، معجزه دوم نبوی» (با توجه به اهمیت مسئله اخلاق در اسلام و اتهاماتی که گاه از سوی مسیحیان در این باره مطرح می شود) یکی از این نظریات علمی در حوزه علوم اسلامی است، که در قالب یکی از این کرسی ها ارائه و به تایید رسید. و اصل نظریه در قالب یک مقاله علمی به چاپ رسید. جهت مطالعه بیشتر نظریه، مراجعه شود به نشریه علمی پژوهشی اندیشه نوین دینی، شماره ۱۱، مقاله ای با عنوان فوق از آیت الله دکتر احمد بهشتی استاد دانشگاه تهران.


Article printed from ثقلین: http://thaqalain.ir

URL to article: http://thaqalain.ir/%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d9%86%d9%82%d8%af/

تمامی حقوق برای وبسایت ثقلین محفوظ است.