اما چه می‌شود که انسان یقینِ خود را از دست می‌دهد و گرفتارِ اِرتیاب می‌شود؟ و قرآن کریم می‌فرماید: ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا گرفتارِ ارتیاب و شک نشود؟ یکی از چیزهایی که موجبِ ارتیابِ بشر، یعنی بروزِ شک بعد از یقین می‌شود و انسان را بیچاره می‌کند این آزادی‌خواهیِ انسان است. انسان می‌خواهد محدودیّت نداشته باشد، زیرِ حقایق می‌زند، که در سوره‌ی مبارکه‌ی قیامت فرمود: «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»[۱] خدای متعال روانکاوی کرده است، ریشه‌ی تردید در قیامت، در معاد، در حکمتِ خدای متعال، در عدالتِ خدای متعال، که این معاد هم مظهرِ عدلِ خدای متعال است و هم جلوه‌ی حکمتِ پروردگارِ عالم است و هم جلوه‌ی کَرَمِ پروردگارِ متعال است. فرمود: «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ» جوانانِ عزیز! به هوا و هوسِ خودتان میدان ندهید، انسان وقتی به هوا و هوسِ خود وابسته می‌شود، دیگر هرکجا که هوس برود انسان را با خود می‌بَرَد. وقتی دید می‌خواهد دنبالِ لذایدِ خود برود اما قبر و قیامت مانع است و می‌گوید این کار حرام است و اگر این کار را انجام دهم مبتلا خواهم شد، فشارِ قبر هست، سوالِ نکیر و منکر هست، قبرِ انسانی که گرفتارِ بی‌دینی شده است حُفره‌ای از حُفره‌هایِ جهنّم است، ولی اگر ترکِ گناه کردم، بوالهَوَس نشدم، آن وقت قبرِ من باغی از باغ‌هایِ بهشت می‌شود، برای اینکه مانعی نداشته باشد و راحت گناه و فسق و فجور کند، می‌گوید: ای بابا! چه کسی از آن دنیا آمده است؟ این‌ها را آخوند‌ها درآورده‌اند… قرآن تصریح می‌کند که این علاقه‌ی به لذایذ و فسق و فجورِ دنیا، آرام آرام انسان را به تردید می‌کشد و تردید مقدّمه‌ی انکار است. هر کسی شک کرد دیگر تا انکار و کُفر و ارتداد پیش می‌رود.


[۱] سوره مبارکه قیامت، آیه ۵