«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

ادامه‌ی درنگی بر فراز دهم دعای ۴۴ صحیفه سجّادیه

از آموزه‌های حضرت امام سجّاد علیه السلام در این گنجینه‌ی عظیمِ صحیفه سجّادیه در دعای چهل و چهارم مراقباتی که بر سالک الی الله لازم است و رفعِ حُجُب می‌کند و راه را برای عبدِ مهاجر الی الله سهل و آسان می‌کند فرمودند: «وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا»؛ از آن مسائلِ بسیار لطیف و دقیق و مغفولِ نزدِ مردم این است که نسبت به کسی که او به ما اجحاف کرده است رعایتِ انصاف را داشته باشیم.

مسئله‌ی «انصاف»

«انصاف» از کارهای بسیار مشکل بینِ عمومِ مردم و جامعه است، و در حدیثی از وجود نازنین امام جعفر صادق صلوات الله علیه آمده است که سه چیز از اموری که سخت و شدید است، یکی «مُوَاسَاهُ اَلْأَخِ فِی اَللَّهِ»[۲] «مواسات با اخوان» است، اینکه انسان مردم را از یاد نبرد، اینکه انسان برادرانِ مؤمن را در گرفتاری‌های آن‌ها ببیند و با آن‌ها مواسات و همدردی داشته باشد، دوم «إِنْصَافُ اَلنَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ»، رعایتِ انصاف با مردم خیلی سخت است…

«انصاف» این است که انسان آنچه برای خود می‌پسندد برای دیگران بپسندد و آنچه را که خودِ انسان نمی‌پسندد برای دیگران هم نپسندد، ما همان رفتاری را با مردم داشته باشیم که دوست داریم مردم آن رفتار را با ما داشته باشند.

گاهی انسان در خانه جوان دارد، یا اینکه جوان است و پدر و مادرِ پیری در خانه دارد، گاهی جوان متوجّه نیست که اگر مادر یا پدر توقّع دارند که وقتی جوان از خانه بیرون می‌رود به موقع برگردد، وقتی از آن جوان می‌پرسند که «کجا بوده‌ای؟» او ناراحت می‌شود، آن جوان احساس و عاطفه‌ی پدر و دغدغه‌ی مادر را نمی‌فهمد، اگر می‌شد خود را در آن جایگاه ببیند، چه زحماتی، چه خون جگرهایی در موردِ این جوان اعمال کرده‌اند و چه وابستگیِ روحی و عاطفی با این جوان دارند، اگر می‌توانست این موضوع را درک کند و خود را برای یک لحظه بجای پدر و مادرِ خویش می‌گذاشت انتقادها و توقّعاتِ پدر و مادر برای آن جوان قابل هضم بود و ناراحت نمی‌شد و برای او طبیعی بود. در مقابل هم اگر پدر و مادر در برابرِ جوانِ خود دورانِ جوانیِ خود را بیاد بیاورند و خودشان را بجای آن جوان بگذارند… یعنی این اقتضائاتِ جوانی را لمس کنند، در این صورت دیگر اختلافی پیش نخواهد آمد، «انصاف» باعث می‌شود که انسان جایگاهِ طرف را واقع‌بینانه ببیند و در حدّ واقعیاتِ سنّی و شرایطی از طرفِ مقابل توقّع داشته باشد.

یک گوینده، یک مدرّس باید خود را بجای طلبه و مستمع بگذارد، شنیدن سخت‌تر از گفتن است، اگر خودِ او مستمع بود دوست داشت چه مطالبی را بشنود و چقدر از زمان از عمرِ مردم را در اختیارِ خود قرار بدهد؟ شنونده هم باید خود را بجای گوینده بگذارد، اگر یک طلبه «استاد» بود توقعِ او این بود که طلبه چقدر توجّه کند و تمرکز داشته باشد و رعایتِ ادب کند؟ او خود را در آنجا قرار بدهد و این شخص هم خود را در اینجا قرار بدهد، نصف از آن و نصف از این، این «انصاف» است، و اگر انسان در همه‌ی امورِ خود در زندگی اینطور باشد…

با خدای متعال انصاف داشته باشیم

در حدیثِ قدسی هم دارد که خدای متعال به بنده‌ی خود فرموده است: تو با من با انصاف رفتار کن.

خدای متعال به ما این همه محبّت و احسان می‌کند اما ما با خدای متعال محبّت نداریم، باید با خدای متعال انصاف داشت، باید با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام و امام زمان ارواحنا فداه انصاف داشت، عنایتِ این بزرگواران دائماً شاملِ حالِ ماست، چرا ما برای این بزرگواران وقت نمی‌گذاریم؟ «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»[۳]، «اذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ»[۴]، انصاف این است که انسان نعمت‌های غیرقابل شمارشِ خدای متعال را ببیند و از ناتوانی و عجزِ خود حیاء کند و در حدّی که خدای متعال به او توان داده است بنده‌ی خدای متعال باشد و برای خدای خود کم نگذارد، خدای متعال در خدایی کم نگذاشته است، ما هم در حدّ توانِ خود در بندگی کم نگذاریم.

این «انصاف» یک فرمولِ عمومی است، و آن چیزی که سخت است «رعایت انصاف» و «مواسات» و «ذکر الله علی کل حال» است، ما این مضمون را هم از امام جعفر صادق علیه السلام و هم از معصومین دیگر علیهم السلام داریم.

برای چه فرموده‌اند که رعایتِ این سه چیز سخت است؟ یکی اینکه خودمان را آماده کنیم، دوم اینکه «أفْضَلُ الاْعْمالِ أحْمَزُها»[۵]، اگر ما این سختی‌ها را بر خودمان هموار کردیم خدای متعال کم نمی‌گذارد و به اضافِ مضاعف جبران خواهد کرد.

انصاف با دشمن

و این رعایتِ انصاف که در همه جا سخت است، با دشمنی که به ما ظلم کرده است، یا اینکه اصلاً دشمن هم نبوده است، مثلاً کسی از اقوام به من ظلم کرده است، یا اینکه دوست و شریک و همکارِ من به من ظلم کرده است، اگر انسان در اینجا انصاف را رعایت کرد معلوم می‌شود که خیلی خودساخته است و بر خود تسلّط دارد.

چون رعایتِ انصاف با کسی که با ما مقابله دارد امرِ بسیار سختی هست خدای متعال هم در قرآن کریم این موضوع را مشخّصاً جزوِ نسخه‌های شفاءبخشِ اخلاقی به ما معرّفی نموده است: ، «وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»[۶]، بدیِ دیگران باعث نشود که شما هم بد بشوید، «فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ»[۷]، یک کسی یک جنایتی می‌کند یا یک جرمی مرتکب می‌شود، ناگهان یک فضا و یک طوفانی بر علیهِ او به پا می‌شود که باید او را اعدام کرد، یا اینکه باید با او چنین و چنان کرد؛ چرا باید انسان در شرایطِ طوفانی «احکامِ الهی» را از یاد ببرد؟ چرا انسان مجازاتی بیش از حدّی که خدای متعال قرار داده است مطالبه کند؟ خودت را بجای او بگذار و ببین اگر خودِ تو هم در شرایطِ او بودی باز هم می‌گفتی که باید اعدام بشود؟ یا اینکه می‌گفتی باید اینطور برای همیشه بی‌آبرو بشود و همه چیزِ خود را از دست بدهد؟

لذا رعایتِ انصاف و عدالت در موردِ کسی که به ما ظلم کرده است و حقّی از ما ضایع کرده است خیلی مهم است و ما نباید عکس‌العملی برخورد کنیم، بلکه رضای خدای متعال و احکام شرع و آنچه که لازمه‌ی قضاوت است یعنی وجدان آرام و انصافِ انسانِ خودساخته است را از نظرِ خود دور نداریم.

نقل قولی از مرحوم حاج فخر رحمه الله علیه

ان شاء الله خدای متعال مرحوم حاج فخر را رحمت کند که در قم عالِم بود اما عمامه نداشت، همه‌ی بزرگانِ ما به ایشان علاقه داشتند. مرحوم آیت الله بهاءالدّینی رضوان خدا بر ایشان باد گفته بودند که حضرت حجّت ارواحنا فداه ایشان را به نام دعا می‌کردند. از ایشان چیزی نقل شده است که من دور از واقعیّت نمی‌بینم. می‌گویند ایشان نقل کرده بود که روز قیامت وقتی پرونده‌ی گروهی از بندگان خدا را به آن‌ها می‌دهند و آن‌ها پرونده‌ی خود را می‌بینند خودشان سر به زیر راهیِ جهنّم می‌شوند، از آن‌ها می‌پرسند به کجا می‌روید؟ می‌گویند: ما دیدیم که استحقاقِ مجازات داریم و به مسیری می‌رویم که حقِ ماست، خدای متعال خطاب می‌کند: چون این بنده‌ی من با انصاف دید که مستحق جهنّم است و اعتراف می‌کند و قبول دارد، چون انصاف داشت او را نجات می‌دهیم.

انصاف انسان را نجات می‌دهد، انصاف انسان را عاقبت بخیر می‌کند.

ان شاء الله همه‌ی ما سعی کنیم با هر کسی که زندگی می‌کنیم، با هر کسی که همراه هستیم، با هر کسی که شریک هستیم و تعامل و ارتباطی داریم با او رعایتِ انصاف کنیم.

می‌گویند مرحوم آیت الله العظمی آقا سیّد جمال گلپایگانی، آن مرجعِ عارف با کسانی که به ایشان مراجعه‌ای داشتند و اظهارِ ارادت می‌کردند و می‌خواستند خداحافظی کنند، این بزرگ‌مردِ عارفِ واصل می‌گفتند: شما را به خدا می‌سپارم، بعد با یک تأمّلی می‌گفتند: خدا را هم به شما می‌سپارم.

روضه وداع حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه با امام سجّاد علیه السلام

صَلّی الله عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

از سخت‌ترین حالاتِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه وداع با حضرت زین العابدین علیه السلام بود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه چند مرتبه با اهلِ حرم وداع کرده‌اند، روضه‌ی وداع از سخت‌ترین روضه‌هاست، و بر حسبِ نقلی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به مرحوم علامه مجلسی رحمه الله تعالی علیه پیام دادند که روضه‌ی وداع بخوان…

می‌گویند حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه برای تفقّدِ حضرت سجّاد صلوات الله علیه و خداحافظی آمدند، گویا امام زین العابدین سلام الله علیه از هوش رفته بودند و به هوش آمدند، یک نگاهی کردند و دیدند هیچ کسی در اطرافِ پدر نیست، نه خبری از عمو، نه از برادران، نه از پسرعموها… سراغِ هر یک از این بزرگواران را گرفتند، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در پاسخِ نسبت به هر کدام از آن‌ها فرمودند: «قَد قُتِلَنی» یعنی کشته شده‌اند…

می‌گویند حضرت سجّاد علیه السلام هم از هوش رفتند، ولی وقتی به هوش آمدند که دیگر کار تمام شده بود…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

دعا

اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! ما را ببخش و بیامرز.

خدایا! مشکلاتِ همه‌ی شیعیان، شیعیانِ گرفتارِ در بندِ حکومتِ ظالمِ نیجریه، بحرین، عربستان سعودی، و گرفتارانِ داخلِ کشورمان، گرفتارانِ در کشورِ عراق، هر کجایی که دلی با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و اهل بیت علیهم السلام دارند و گرفتار هستند، خدایا! تو را به خمسه‌ی طیّبه علیهم السلام قسم می‌دهیم همه‌ی گرفتاران را از گرفتاری نجات عنایت بفرما.

خدایا! گرفتاری‌های مورد نظر را برطرف بفرما.

خدایا! جوانانِ ما را به سامان برسان.

خدایا! عاقبتِ امرِ ما را با مُهرِ شهادت مختوم بفرما.

خدایا! ما را در دنیا و آخرت از قرآن و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام و صلحا و اولیای خودت جدا مفرما.

خدایا! عموم مریض‌ها، سیّد مورد نظر، مریضه‌های مورد نظر، بیماران روحی و روانی و عصبی را شفای عاجل و کامل که خیرِ آن‌ها هم در این شفاء باشد عنایت بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم سایه‌ی علمای صالح، خصوصاً رهبرِ عزیز و نورانیِ ما را با اقتدار و عزّت و عافیت مستدام بدار و زمینه‌ی ظهور را با دستِ مبارکشان فراهم و این پرچمِ انقلاب را با دستِ ایشان به صاحبِ اصلیِ این انقلاب برسان.

خدایا! روح بلند حضرت امام و همه‌ی شهدا را همیشه از ما خشنود و دعاگوی ما قرار بده.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] الکافی، جلد ۲، صفحه  ۱۴۵ (عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِیِّ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : سَیِّدُ اَلْأَعْمَالِ إِنْصَافُ اَلنَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ وَ مُوَاسَاهُ اَلْأَخِ فِی اَللَّهِ وَ ذِکْرُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى کُلِّ حَالٍ .)

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۴۰ (یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ)

[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۲ (فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ)

[۵] بحار الأنوار، جلد ۷۹، صفحه ۲۲۸

[۶] سوره مبارکه مائده، آیه ۸ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)

[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۹۴ (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ)