قرن سوم

از لحاظ تعداد مقتل‌ها و نگاشته‌های مربوط به واقعه‌ی کربلا، قرن سوم اوج دوره‌ی مقتل‌نگاری و نگاشته‌های عاشورایی به حساب می‌آید. البته نگارش مقتل هم مانند دیگر شاخه های علوم، تحت تأثیر فضای پدید آمده در این قرن برای نگارش آثار مختلف، از جمله مجامع حدیثی بود. در این قرن، هم شیعیان و هم سنیان، تلاش‌های ارزنده‌ای در مقتل‌نگاری، صورت دادند و آثاری پدید آوردند که برخی از آن‌ها دست مایه‌ی آثار بعدی قرار گرفت؛ اما از میان آن آثار، بخش بسیار اندکی به دست ما رسیده و بیشتر آن‌ها از بین رفته‌اند.

در منابع فهرست‌نگار و رجالی متقدم، کتاب‌هایی با عنوان «مقتل الحسین (علیه السلام)» یا نزدیک به آن، به محدثان و مورخان شیعه و سنی قرن سوم نسبت داده شده، که از میان آن‌ها می‌توان به این مقتل‌ها اشاره کرد:

 -‍ مقتل الحسین (علیه السلام)؛ هشام بن محمد کَلْبی[۱] (۲۰۴[۲] یا ۲۰۶ ق)؛[۳]

 – مقتل الحسین (علیه السلام) محمد بن عمر واقدی (۲۰۷ ق)؛[۴]

 -مقتل الحسین (علیه السلام) ابو عُبَیْده مَعْمَر بن مُثَنّی (۲۰۹ ق).[۵] سید ابن طاووس در یک جا بنا بر آنچه در یکی از نسخه‌های ملهوف آمده گزارشی را از این مقتل نقل کرده است؛[۶]

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ نصر بن مُزاحم مِنْقَری[۷] (۲۱۲ ق)؛

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛  ابو عُبَیْد قاسم بن سَلّام هَرَوِی[۸] (۲۲۴ ق).[۹] چنان‌که خواهد آمد، ابن عَبدرَبّه[۱۰] و محمد بن احمد بن تمیم[۱۱] بخشی از گزارش‌های مقتل وی را آورده‌اند؛

 – السیره فی مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابوالحسن علی بن محمد مدائنی بغدادی[۱۲] (۲۲۵ ق).[۱۳] ابوالفرج اصفهانی، [۱۴] سِبْط ابن جُوزْی[۱۵] و جمال الدین یوسف مِزّی[۱۶] از مقتل او نقل کرده‌اند؛

 – ترجمه الحسین (علیه السلام) و مقتله من الطبقات الکبری؛ محمد بن سعد (۲۳۰ ق)؛

 – کتاب المقتل؛ احمد بن حَنْبَل (۲۴۱ ق). ابن شهر آشوب از این مقتل، گزارشی را نقل کرده است؛[۱۷]

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی (زنده در سال ۲۶۹ ق)؛[۱۸]

 – کتاب المقتل؛ عبدالله بن عمرو وَرّاق (۲۷۴ ق).[۱۹] سِبط ابن جُوزْی در یک جا از این مقتل، خبری را نقل کرده است؛[۲۰]

 – مقتل الحسین بن علی؛[۲۱] ان قُتَیْبه دِیْنَوَری (۲۷۶ ق). وی همچنین حدود هشت صفحه از کتاب الامامه‌ و السیاسه را ( که منسوب به او است) به گزارش قیام امام حسین (علیه السلام) اختصاص داده است که گزارش‌های وی، با گزارش‌های ابن عبدربّه در الَعِقْدُ الفَرید در این باره، شباهت بسیاری دارد؛[۲۲]

 – ترجمه و مقتل امام حسین (جلد سوم از مجموعه‌ی سیزده جلدی اَنسابْ الأشْراف)؛ احمد بن یحیی بن جابر بلاذُری (۲۷۹ ق)؛

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابوبکر عبدالله بن محمد بن عُبَیُد بن سفیان بن قَیْس قرشی اُموی، معروف به «ابن ابی الدّنیا»[۲۳] (۲۸۱ ق)؛ عبد الرحمن بن جوزی (۵۹۷ ق)[۲۴] و ابن عساکر[۲۵] از گزارش‌های وی، بهره برده‌اند. این مقتل نزد سبط ابن جوزی (قرن هفتم) نیز بوده و او در چند جا از کتاب خود، اخباری را از آن نقل کرده است؛[۲۶]

 – گزارش فاجعه‌ی کربلا در اخبار الطِوَال؛ ابوحنیفه دِیْنَوَری (۲۸۲ ق)؛

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی کوفی، صاحب کتاب الغارات[۲۷] (۲۸۳ ق)؛

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ حسن بن سهل مُجَوَّز بصری[۲۸] (۲۹۰ ق)؛[۲۹]

 – مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ابو عبدالله محمد بن زکریا غَلابی بصری بغدادی[۳۰] (۲۹۸ ق). ابن عساکر خبری را درباره‌ی قبر امام حسین (علیه السلام) از وی نقل کرده است.[۳۱]

تا آن‌جا که اطلاع داریم، از مقتل‌های این قرن، تنها مقتل‌های شماره‌ی ۱۲ و ۱۴ موجود است.

 منبع: کتاب مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام/ تحقیق و تنظیم: مهدی پیشوایی/ مؤلف: جمعی از نویسندگان / انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)


[۱]. نجاشی، رجال النجاشی (فهرست مصنفی الشیعه)، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، ص ۴۳۴ ۴۳۵، ش ۱۱۶۶٫

[۲]. ذهبی، میزان الاعتدال، تحقیق علی محمد البجاوی، ج ۴، ص ۳۰۴ ۳۰۵؛ ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق محمود الارناؤوط، ج ۳، ص ۲۷٫

[۳]. ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۰۸؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج ۱، ص ۳۴۳٫

[۴]. ابن ندیم، همان، ص ۱۱٫

[۵] .آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۲۲، ص ۲۸؛ سید عبد العزیز طباطبایی، اهل البیت فی المکتبه العربیه، ص ۵۳۳٫ در سال وفات ابو عبیده اختلاف است و سال‌های ۲۱۰، ۲۱۱، ۲۱۳ و غیره نیز گفته شده است (ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۵۹؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، ج ۱۳، ص ۲۵۷).

[۶]. سید بن طاووس، اَلْمَلْهُوف عَلَی قَتْلَی الطُّفُوف، تحقیق فارس تبریزیان حسّون، ص ۱۲۷٫ این گزارش درباره‌ی ورود عمر سعد به مکه در روز ترویه برای کشتن امام (ع) یا جنگ با وی به دستور یزید است. البته به نظر می‌رسد آن کسی که وارد مکه شده، عمرو بن سعید بن اشدق (نه عمر سعد) حاکم مکه و مدینه بوده است؛ چرا که طبق گزارش طبری، یزید در سال شصت هجری قمری، امارت مکه را افزون بر مدینه، به عمرو بن سعید واگذار کرد (طبری، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۵، ص ۳۹۹).

[۷]. ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۰۶؛ نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شُبَیْری زنجانی، ص ۴۲۸، ش ۱۱۴۸٫

[۸]– ذهبی، سِیَرُ أعلام النُّبَلاء، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، ج ۱۹، ص ۳۰۶؛ سید عبد العزیز طباطبایی، اهل البیت فی المکتبه العربیه، ص ۵۳۵، به نقل از سِمْعانی، التَحبیر، ج ۱، ص ۱۸۵٫

[۹]. ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۷۸٫

[۱۰]. علی بن عبد العزیز قال: قرأ عَلیَّ ابو عُبَیْد القاسم بن سلام و انا اسمع …(ابن عبدربّه، اَلْعِقْدُ الفَرید، ج ۴، ص ۳۵۲، ۳۶۰).

[۱۱]. کتاب المِحَن، ص ۱۴۲ ۱۴۷٫

[۱۲].  ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص ۱۰۷، ش ۴۸۶٫

[۱۳]. ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۱۳٫

[۱۴]. ابوالفرج اصفهانی، مَقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، ص ۷۹، ۸۶، ۸۷، ۸۹-۹۰-۹۴، ۹۵، ۹۹، ۱۰۸، ۱۱۴، ۱۱۷، ۱۱۸٫

[۱۵]. سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ج ۲، ص ۱۷۹، ۱۸۶، ۲۲۵٫

[۱۶]. جمال الدین یوسف مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، ج ۶، ص ۴۰۷، ۴۳۲٫

[۱۷]. ابن شهر آشوب، مناقبل آل ابی‌طالب، تحقیق یوسف البقاعی، ج ۴، ص ۱۵۵٫

[۱۸]. همو، معالم العلماء، ص ۴۳، ش ۲۷؛ نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شُبَیْری زنجانی، ص ۱۹، ش ۲۱؛ شیخ طوسی، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، ص ۳۹، ش ۹٫

[۱۹]. سِمْعانی، از او با عنوان ابو محمد عبدالله بن ابی سعد یاد کرده و گفته است مقصود از او، عبدالله بن عمرو عبد الرحمن بن بِشْر بن هلال انصاری وراق بلخی اخباری است که متولد سال ۱۹۷ و متوفای ۲۷۴ است (سمعانی، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، ج ۱، ص ۹۴ ۹۵).

[۲۰]. سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ج ۲، ص ۱۹۱٫

[۲۱]. نسخه‌ی مخطوط این کتاب در ۹۲ برگ در کتابخانه‌ی جامع کبیر در صنعا به شماره‌ی ۲۲۰۰، نگهداری می‌شود (عبد الجبار رفاعی، مُعجَم ما کُتِبَ عن الرسول و اهل البیت (ص) ج ۸، ص ۷۲).

[۲۲]. مقایسه کنید: الامامه و السیاسه، ج ۲، ص ۵ ۱۲ با اَلْعِقْدُ الْفَرید، ج ۴، ص ۳۵۲ ۳۵۶٫

[۲۳]. شیخ طوسی، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، ص ۱۷۰، ش ۴۴۹؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص ۱۱۱، ش ۵۰۶٫

[۲۴]. عبد الرحمن بن جوزی، کتاب الرَّد علی المُتعَصِّب العَنِید، تحقیق محمد کاظم محمودی، ص ۳۵، ۴۲، ۴۴، ۴۶، ۴۷، ۵۰، ۵۱٫

[۲۵]. ترجمه الامام الحسین من تاریخ مَدیِنه دِمَشق، تحقیق محمد باقر محمودی، ص ۲۳۶، ح ۲۸۲، ص ۲۶۲، ح ۳۲۶، ص ۲۷۷، ح ۳۴۸، ص ۲۹۲، ح ۳۸۷٫

[۲۶]. سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ج ۲، ص ۱۸۴، ۱۸۸، ۱۹۹٫

[۲۷]. نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، ص ۱۷، ش ۱۹؛ شیخ طوسی، الفهرست، تحقیق جواد قیومی، ص ۳۷، ش ۷؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص ۳۹٫

[۲۸]. ابن ماکولا، إکمال الکمال، تصحیح نایف عباس، ج ۷، ص ۲۱۵ ۲۱۶٫

[۲۹]. ذهبی، تَذْکره الحُفاظ، ج ۲، ص ۶۳۹٫

[۳۰]. ابن ندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدد، ص ۱۲۱؛ نجاشی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، ص ۳۴۶ ۳۴۷، ش ۹۳۶٫

[۳۱]. ابن عساکر، تاریخ مَدینه دِمَشْق الکبیر، تحقیق علی عاشور الجنوبی، ج ۱۴، ص ۲۳۳- ۲۳۴٫