«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

ولادتِ سالار انبیاء، هادیِ سُبُل، خاتم رُسُل، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلّم و میلاد مسعود رئیس حوزه‌های علمیّه، میزبانِ دلِ عالِمان، پرچمدارِ احیاء سنّتِ نبوی و بنیانگذار رشته‌های تخصّصی، کشّافِ حقائق حضرت امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام را تبریک عرض می‌کنم.

«کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ وَکَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا یَشْتَهِی مَا لا یَجِدُ وَلا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَکَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ وَنَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ وَکَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَصِلُّ وَادٍ لا یُدْلِی بِحُجَّهٍ حَتَّى یَأْتِیَ قَاضِیاً وَکَانَ لا یَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَکَانَ لا یَشْکُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ وَکَانَ یَقُولُ مَا یَفْعَلُ وَلا یَقُولُ مَا لا یَفْعَلُ وَکَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْکَلامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکُوتِ وَکَانَ عَلَى مَا یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ وَکَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَیُخَالِفُهُ فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلائِقِ فَالْزَمُوهَا وَتَنَافَسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ‏»[۲].

وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از یک مردِ الهی یاد می‌کنند که دارای خصلت‌‌های الهی و ارزشی بوده و حضرت از روی دلسوزی و ولایت دوست دارند که پیروانِ ایشان این صفات را اکتساب کنند و متخلّق به اخلاقِ این رجلِ الهی بشوند.

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (1)

اسیرِ شکم نبودن

اولین چیزی که بعد از اخوّتِ فی الله مطرح فرموده‌اند «وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ»، او اسیرِ شکم نبود، شکم بر او سلطنت نداشت، خوردنی‌ها، چرب و شیرینِ دنیا او را سرگرم نمی‌کرد، حواسِ او را پرت نمی‌کرد، اسیرِ شکم نبود و او بخاطرِ تأمینِ طعام و امورِ اقتصادی به انحراف کشیده نمی‌شد.

مسئله‌ی شکم از مسائل مهمّی است که انسان در این آزمون یا سرافراز می‌شود و یا سقوط می‌کند، در آیاتِ قرآن، در روایاتِ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، در مسلکِ عارفان و سالکانِ الی الله حسّاسیّتِ به حلال بودنِ غذا خیلی بالا بوده است، خیلی به غذای حلال اصرار داشتند و از غذای حرام وحشت داشتند.

یکی از علمای اصفهان که جزوِ خواصِ علما استدر زمانِ قدیم علما کارِ محضرها را انجام می‌دادند، قباله‌ها را این‌ها می‌نوشتند، قراردادها را این‌ها امضاء می‌کردندکسی این بزرگوار را به همراهِ علمای دیگر دعوت می‌کند، وقتی اطعام می‌کنند، بعد از نهار کاغذی جلوی ایشان می‌گذارند که سندی بوده است تا امضاء کند، این انسانِ الهی می‌لرزیده است وگریه می‌کرده و مع ذلک کنار باغچه انگشت در دهانِ خود می‌زده است که غذا را بالا بیاورد و می‌گفته است که من به تو چه کرده بودم که این ظلم را در حقّ من روا داشتی و به من مالِ حرام داده‌ای؟ آن نهار مقدّمه‌ی آن امضاء ناحق بوده است، و این مقدار حسّاسیّت و ناراحتی در وجودِ این عالِمِ بزرگوار درس است که هر سفره‌ای برای طلبه روا نیست، هر غذایی را نباید خورد، به میهمانیِ هر کسی نباید تن داد.

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (2)

مرحوم آیت الله علامه مطهری رضوان الله تعالی علیه  اهلِ شب زنده‌داری و بکاء در سحر بوده است، شما هم از پیامبرتان این را بخواهید…

«کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَهٌ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ إِلاَّ ثَلاَثَ»[۳] که یکی از عیونِ ثلاث «عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَهِ اَللَّهِ» است و نوعِ بزرگانِ ما و اهل معنی به این کلاسِ گریه عاشق بودند.

اولین استاد سیر و سلوکِ مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی اعلی الله مقامه الشّریف آیت الحق آقا شیخ علی محمد نجف‌آبادی بودند، در ایران هم بزرگانی دوره‌هایی را در تخت فولاد گذرانده بودند و مکاشفاتی داشتند، آقا شیخ علی محمد در آنجا هم ایشان را در سفرِ الی الله همراهی می‌کردند، یکی از برنامه‌های ایشان بیتوته‌ی در مسجد سهله بوده است؛ می‌گوید شبی در آنجا بودم و خود را برای مناجات و نیایش‌ها و نماز شب و تهجّد آماده کرده بودم، دیدم ناله‌ی جانسوزی در فضای مسجد طنین‌دار است، این ناله به‌گونه‌ای اثر‌گذار بود که حواسِ من از عبادت و راز و نیازِ خودم منصرف شد، با صدای حزین و ناله‌های جانسوز این اشعار را می‌خواند: «ما به این در نه پی حشمت و جاه آمده ایم، از بدِ حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم، آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار، که به دیوانِ عمل نامه سیاه آمده‌ایم»

می‌گفت: این فردِ صاحبِ ناله به طرفِ مقام امام عصر ارواحنا فداه می‌آمد و تمامِ وجودِ ما را مجذوبِ ناله‌ها و سوز و گدازِ خود کرد، صبح که از مسجد خارج می‌شدم از این مسجدبان پرسیدم شبِ گذشته اینجا چه کسی بود که اینطور ناله و فغان داشت؟ گفت: حتماً آقا سید احمد کربلایی بوده است!

آقا سید احمد کربلایی تهرانی از شاگردان میرزای بزرگ بوده است و میرزا احتیاطاتِ خودشان را به این بزرگ‌مرد ارجاع می‌دادند، وقتی متوجّه شده بود ناله سر داده بود و گفته بود که شکایتِ ایشان را نزدِ مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها خواهم کرد، چرا ما را مشهور می‌کند؟ چرا ما را مطرح می‌کند؟… از این ریاست، از این شهرتی که ما بدونِ استحقاق گرفتارِ آن شده‌ایم، آن‌ها واقعاً می‌ترسیدند، آن‌ها واقعاً از مطرح شدن وحشت داشتند.

اجمالاً این ناله‌ها برای همه نیست، دلِ پاک لازم است، طینتِ پاک لازم است، خیلی چیزها لازم است و یکی از آن‌ها هم غذای پاک است، انسان با لقمه‌ی حرام صاحبِ اشک نخواهد بود، صاحب شب‌زنده‌داری نخواهد بود، «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا»[۴].

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (3)

اهمیّتِ لقمه‌ی حلال

مرحوم آقای مطهری که هم در روضه‌های خود اهلِ بکاء بودند و هم در نماز، من نمازِ ایشان را دیده بودم، نمازِ تماشایی داشت، و هم در شب‌زنده‌داری‌ها گریه می‌کرد، ایشان گفته بودند که من وصفِ سوز و گداز و بکاء در سحر را شنیده بودم، اما اولین مرتبه‌ای که عینیّتِ آن را دیدم و خدای متعال به من هم روزی کرد که آنطور باشم شب‌هایی بود که آقا میرزا علی آقای شیرازی در حجره‌ی ما بودند، ناله‌های جانسوزِ شبانه‌ی او چشمه‌ی اشکِ ما را هم جوشان کرد و ما هم صاحبِ بکاء سحر شدیم.

ایشان در کتاب «عدل الهی» این مطلب را آورده‌اند که مرحوم آقا میرزا علی آقای شیرازی که استادِ نهج البلاغه‌ی آقای مطهری بوده است، می‌گوید میهمانِ ما بود و کسی از ما دعوت کرد، من خدمتِ ایشان عرض کردم که من مدعو هستم اما اگر شما با من همراه بشوید میزبانِ ما خوشحال خواهند شد و ایشان هم قبول کردند و با ما آمدند و شام خوردیم و برگشتیم، صبح آقا میرزا علی آقای شیرازی گله کردند و فرمودند مرا کجا بردی؟ چه شامی بود که به ما دادند؟ نماز شب من رفت و نماز صبح هم نزدیک بود که قضاء شود، آقای مطهری گفته بود که این شخص انسانِ متدیّنی است، آقا میرزا علی آقای شیرازی پرسیده بودند که شغلِ ایشان چیست؟ آقای مطهری فرموده بودند که کارمندِ بانک است؛ آن زمان هم این چیزهایی که بعضی از فقهای ما توجیه نیستند، ولی آن وقت دیگر این قراردادهای شرعی و این‌ها نبود که در قالبِ مضاربه و سایرِ عقودِ شرعی از بانک پول بگیرند و صورتِ شرعیِ آن را حفظ کنند، اینطور نبود، بانک‌ها ربوی بود و حقوقِ بانکی هم آنطور بود؛ بدونِ اینکه بشناسد یک شام خورده بود اما دیده بود که عجب حجابی شد!

و این برای کسی که اسیرِ شکم است نمی‌شود، او این محاسبات را ندارد، او کامجو است، او شکم‌پرست است، او اسیرِ غذاهای لذیذ است و برای او مهم نیست.

لذا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام یکی از صفاتِ برجسته… وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می‌خواهند کسی را تابلو کنند به چیزهایی توجّه می‌کنند که سرنوشت‌ساز است، معلوم می‌شود مراقبت در مسائلِ خوراکی و مراقبت بر امرِ اقتصاد که تأمین کننده‌ی خورد و خوراکِ انسان است از اهمّ مهمّاتِ سالک الی الله است که بدونِ آن نمی‌شود.

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (4)

اثر یک لقمه‌ی حرام

حال چند نکته … می‌دانید که یکی از دستورالعمل‌های سلوکیِ سالکین الی الله نگه‌داشتنِ جوع است، سالک باید سیر نشود، امتلاء معده جزوِ حجاب‌هایی است که توفیقات را از انسان می‌گیرد،  امام صادق علیه السلام هم دستوری که به «عنوان بصری» بعنوانِ دستورِ بندگی و عبودیت و هجرت الی الله و سلوک الی الله صادر فرمودند، یکی از دستوراتِ ایشان این بود که تا گرسنه نشدی دست به غذا نبر و یکی هم تا سیر نشدی دست از غذا بردار، این سیر بودن جزوِ حجاب‌هاست.

بعد از مسئله‌ی حلال بودن که اگر انسان حتّی یک لقمه‌ی حرام را هم بخورد بیچاره می‌شود…جوع است

مرحوم محدّث قمی رضوان الله تعالی علیه در کتاب شریف «سفینه البحار» نوشته‌اند شریک یکی از اعلام بود و ظاهراً شیعه هم هست، خلیفه‌ی عباسی از ایشان دعوت کرد که او فرزندانش را تعلیم بدهد و تربیت کند و ایشان قبول نکردند، بعد به ایشان قضاوت پیشنهاد کردند و باز هم قبول نکردند؛ او را دعوت به یک طعام کرد و این طعام یک طعامِ خاصّی بود که برای او درست کرده بودند، وقتی غذا را خورد، بعد از این اطعام هم قضاوت را قبول کرد و تربیت هم بچّه‌های او را!

یک وعده غذا همه چیزِ او را گرفت، آن مناعت طبع، آن پرهیز از حقوقِ نامشروعِ دولتِ عباسی، دیگر آن حسّاسیّت را از او گرفت.

لذا این «وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ» خیلی مهم است.

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (5)

بیشترین جهنّمیانِ امّتِ اسلام چه کسانی هستند؟

وجود مبارک حضرت خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: «أکثر ما یلج به أمتی النار الأجوفان: البطن والفرج»[۵]، بیشترین چیزی که امّتِ من با آن‌ها به آتش وارد می‌شوند و مدخلِ جهنّم است دو چیز است:  شکم و شهوت؛ هم شکم و هم شهوت بیشترین قربانیانِ امّتِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را دارند و آن‌ها را گرفتارِ جهنّم می‌کنند، باید به خدای متعال پناه برد، مخصوصاً طلبه‌های عزیزی که ازدواج نکرده‌اند، یکی از دستوراتی که پیامبر عزیزِ ما داده‌اند این است که حال که به ازدواج دسترسی ندارید نباید غذاهایی بخورید که شهوات تهییج بشود، تا می‌توانید خودتان را در این امر تحت کنترل قرار بدهید، هر غذایی را نخورید، پرخوری نکنید، زیاده‌خوری نکنید.

نگرانیِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم برای امّت از سه چیز

وجود مبارک حضرت خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم در حدیثِ دیگری فرمودند: «ثلاثهٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی»[۶] من بر امّتم از سه چیز نگران هستم، از بعد از خودم نگران هستم که امّتِ من با این سه چیز به هلاکت برسند.

یک: «الضَّلالهُ بَعْدَ المَعْرِفَهِ» انسان بعد از آنکه خدای متعال جانِ او را به نور معرفتِ توحید و رسالت و امامت و معاد روشن کرد گرفتارِ گمراهی بشود و گرفتارِ بی‌دینی شود، یعنی بعد از دیانت معرفتِ دینی را از دست بدهد.

دوم: «مُضِلاّتُ الفِتَنِ» گاهی اوقات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای فتنه‌های بعد از خود گریه می‌کردند، اینجا می‌فرمایند: یکی دیگر از نگرانی‌های من برای امّتم فتنه‌های گمراه کننده است که از صدرِ اسلام یعنی بعد از رحلتِ خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلّم تا به امروز امّت گرفتار بوده است، این فتنه‌های سیاسی، ایجادِ اختلاف و انحراف و بی‌دینی کرده است و تا به امروز که در انقلاب ما هم که سالم‌ترین انقلابی بود که در زمان غیبت واقع شده است می‌بینیم که فتنه‌ها چه می‌کند.

سوم: «و شَهْوَهُ البَطْنِ و الفَرْج»… باید خیلی از خدای متعال متضرعانه درخواست کرد که گرفتارِ شکم نباشیم، شکم‌پرست نباشیم، و می‌گویند از شیوه‌های حضرت امام رضوان الله تعالی علیه که از رموزِ موفّقیّتِ ایشان بوده است این بوده که از هر غذایی که نسبت به آن لذّت داشتند پرهیز می‌کردند، هیچ وقت غذا را برای لذیذ بودنِ آن نخورید، حال اینکه غذا گذاشته‌اند و شاید گاهی نخوردنِ آن هم خلاف شرع باشد و به شخصیّتِ افراد اهانت بشود، اما غذا را بخاطرِ تأمینِ سوختِ بدن که بتوانید مطالعه کنید و درس بخوانید و عبادت کنید. بخورید.. «قَوِّ عَلَی خِدمَتِکَ جَوارِحی…»[۷] لذا دنبالِ غذاهایی برویم که انرژی داشته باشد اما بُعدِ التذاذیِ آن را از آن کم کنیم، انسانی که گرفتارِ لذّت‌جویی در طعام باشد به حرام کشیده می‌شود، یا گرفتارِ حجاب‌های نفسانی می‌شود و نفسانیت تقویت می‌شود و حیوانیّتِ او گُل می‌کند، حتّی در حلال‌ها هم همینطور است.

Sadighi-13970903-Hoze-ThaqalainSite (6)

نَقلی از مرحوم آیت الله محسنی ملایری

 از مرحوم آقای محسنی ملایری نقل شده است، او با امام رضا علیه الصلاه و السلام قراری داشت، چند سالی که در مدرسه‌ی بالای سر حضرت ثامن الحجج علیه السلام که الآن با حرم یکی شده است و دارالهدایه است حجره داشته است – آنجا مدرسه‌ی بالای سر بود و من هم قبل از انقلاب میهمانِ بعضی از طلبه‌های آنجا شده بودم – چون مسجدِ بالای سر بود او به احترامِ رعایتِ ادب در محضر حضرت ثامن الحجج علیه السلام هیچ وقت پای خود را دراز نمی‌کردند، در دورانِ اقامتِ خود در حجره حتّی یک بار در بستر نرفته است و نشسته می‌خوابیده است.

امام رضا علیه السلام برای این رعایتِ ادبی که کرده بود در خواب مکاشفه کرده بودند که تو استخاره بکن و ما به تو می‌گوییم، کسی نقل می‌کند و می‌گوید: من کنارِ ایشان نشسته بودم و یک نفر آمد و استخاره کرد، قرآن را باز کرد و گفت خیلی خوب است و جهاتِ خوب بودنِ آن را هم گفت، اینکه این نفع را دارد، این خیر را دارد، این اثرِ خوب را دارد، تمامِ آم محسّنات و برکاتی که در این کار منظور بوده است را گفت؛ فردِ بعدی آمد و استخاره خواست، قرآن را باز کرد و من نگاه می‌کردم که همان آیه آمد، گفت: خیلی بد است، ضررهای آن کار را هم یکی بعد از دیگری گفت.

من با تعجّت گفتم: آقا! من کنارِ شما بودم، قرآن را باز کردید و به آن شخص آنطور گفتید و به این شخص اینطور! هر دو یک آیه بود!

گفت: من قرآن را باز می‌کنم و امام رضا علیه السلام به من می‌فرمایند.

شما هم یک کاری برای یکی از ائمه انجام دهید، ایشان خیلی آقا هستند، خیلی مرد هستند، اگر انسان کاری برای آن‌ها کند آن‌ها کارها برای انسان می‌کنند، یک معامله‌ای با حضرت زهرا سلام الله علیها، با ائمه‌ی معصومین علیهم السلام با پیامبرمان انجام دهید ، ، یک کاری کنید، شما هم یک کاری کنید، هرچه هست خدای متعال در خزانه‌ی وجودِ این‌ها قرار داده است، خدای متعال هرچه خرج می‌کند از این خزانه خرج می‌کند.

ایشان می‌گوید که من میهمانِ مرحوم امام رحمه الله علیه بودم و در این پذیرایی قورمه سبزی داشتند و آوردند، دیدم امام از برنج می‌خورند اما به خورشت دست نزدند، من حساس شدم، گفتم: آیا بیماری خاصی دارید؟ گفتند: نه! گفتم: آیا به قورمه سبزی حسّاسیّت دارید؟ گفتند: نه! گفتم: چیزی در این غذا افتاده است که شما به آن دست نمی‌زنید؟ گفتند: نه! گفتم: پس چرا نخوردید؟

دیگر هم میهمانِ ایشان بودند و هم چون آقای محسنی اهلِ معنی بودند امام آنجا خودشان را لو داده بودند، فرموده بودند: من خیلی قورمه سبزی را دوست دارم، با خود قرار گذاشتم از چیزی که دوست دارم استفاده نکنم.

گاهی، نه همیشه، ما نباید انگشت‌نما بشویم، ما امام نیستیم، اما در خاطر داشته باشیم بخاطرِ لذّت ، غذا نخوریم که خیری در این کار نیست، ولی چون ضعفِ ما را برطرف می‌کند استفاده کنیم، باید غذاهای مفید بخوریم، باید ویتامین‌ها و مواد لازم بدن تأمین بشود، خوب بخورید اما لذّت‌گرا نباشید که یواش یواش اسیرِ شکم می‌شوید.

نکته‌ای هم از سیّد بحرالعلوم نوشته بودم که ان شاء الله طلبِ شما باشد.

دعا

خدایا! به محمد و آل محمد علیهم السلام عیدیِ ما را ظهور امام زمانِ ما قرار بده.

خدایا! تو قادر هستی، تو رحیم هستی، تو هادی هستی، تو کریم هستی، به کرامتت، به رحمتِ رحیمیّه‌ات، به شأنِ هدایتت قَسَمَت می‌دهیم که ما را از چنگ نَفسِ أمّاره‌ی‌مان خلاص بگردان.

خدایا! ما را اسیرِ امیالِ نفسانی‌مان نگردان.

خدایا! ما را با شکم و شهوت جهنّمی نگردان.

خدایا! به محمد و آل محمد علیهم السلام به این جوان‌هایی که امانت‌های الهی هستند و در این خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه نفس می‌کشند، این‌ها را از شرور و آفاتی که لازمه‌ی جوانی است دور بگردان.

خدایا! به همه‌ی آن‌ها عصمت مرحمت بفرما.

خدایا! بحق محمد و آل محمد علیهم السلام هیچ‌گاه در ظاهر و باطنِ این جوان‌های ما رسوایی مپسند.

خدایا! آبروی لازمه‌ی دستگاه امام زمان ارواحنا فداه را به همه‌ی طلبه‌های‌مان، به همه‌ی اساتیدمان روزی بگردان.

خدایا! ما را وجیهاً بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الآخره قرار بده.

خدایا! مملکتِ ما را از دستِ منحرفین، نفوذی‌ها، لائیک‌ها، بی‌اعتقادها نجات بده.

خدایا! نقشه‌های آن‌ها را خنثی بگردان.

خدایا! سایه‌ی پربرکتِ خوبان‌مان و خدمتگزارانِ مؤمن‌مان و خاصّه مقام معظم رهبری را مؤید و منصور و مستدام بدار.

خدایا! هر خطری که حوزه‌ها را تهدید می‌کند دفع بفرما.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را عموماً، جوان‌های طلبه‌ی‌مان را خصوصاً از بندگانِ خاص و مشمول عنایاتِ خاص قرار بده.

خدایا! همه‌ی بیمارها، بیمارهای مورد نظر، به حقّانیّتِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و وجاهتِ امام صادق علیه السلام شفای عاجل مرحمت بفرما.

خدایا! ما را قدردانِ نعمت‌ها قرار بده.

خدایا! عبادت‌های ما را حُبّاً و شُکراً قرار بده.

خدایا! عاقبتِ همه‌ی ما را ختم به خیر بفرما.


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه

[۳] خصال، جلد ۱، صفحه ۹۸ (حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلْکُوفِیُّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْمُغِیرَهِ عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَهٌ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ إِلاَّ ثَلاَثَ أَعْیُنٍ عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَهِ اَللَّهِ وَ عَیْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اَللَّهِ وَ عَیْنٌ بَاتَتْ سَاهِرَهً فِی سَبِیلِ اَللَّهِ .)

[۴] سوره مبارکه مؤمنون، آیه ۵۱ (یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ)

[۵] جامع السعادات، جلد ۲، صفحه ۳

[۶] بحارالانوار، جلد ۲۲، صفحه ۴۵۱، (ثلاثهٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی: الضَّلالهُ بَعْدَ المَعْرِفَهِ و مُضِلاّتُ الفِتَنِ و شَهْوَهُ البَطْنِ و الفَرْج)

[۷] دعای کمیل