«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

ایام الله دهه‌ی فجر را تبریک عرض می‌کنم، از باب امرِ پروردگار متعال که می‌فرماید نعمت‌های الهی را بیاد بیاورید، فراموشیِ نعمت‌های خدای متعال فراموشیِ خدای متعال است، لذا بر ماست که ببینیم چه بوده‌ایم، که بوده‌ایم و الآن به لطف خدای متعال چه شده‌ایم و چه کسی هستیم.

وضعیت ایران قبل از انقلاب اسلامی

کشور در دورانِ طاغوت در فضای وابستگیِ کامل در همه‌ی ابعاد بود، هیچ تولیدِ مستقلّی در داخل کشور وجود نداشت، از نظر فرهنگ و رسوم و عادات فُرمِ غربی رایج شده بود و سنّت‌های دینی کمرنگ شده بود.

اواخر دوره‌ی پهلوی مسجدها از جوان‌ها خالی بود ولی سینماها پُر بود، مراکز فساد پُر مشتری بود، از نظرِ عِلم هیچ حسابی برای ایران در هیچ کجای دنیا باز نکرده بودند، از نظرِ قدرتِ دفاعی ارتشِ ایران آمادگی برای جنگ در هیچ مرحله‌ای از خود نداشت، ارتشِ ایران زیرِ نظر کارشناس‌های امریکایی بود، آموزش و پرورشِ ما با نظرِ کارشناسانِ امریکایی برنامه‌ریزی می‌شد، دانشگاه‌ها هم همین حال را داشت، در دانشگاه‌ها از خدای متعال و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم و از عدل و از داد و از خلاق و از امام هیچ صحبتی نبود، دین را ارتجاع معرّفی کرده بودند، جوان‌های دانشگاهی دینداری را کُهنه‌پرستی می‌دانستند، حوزه‌های علمیه هم بسیار در فشار بودند، هم از نظرِ کَمّی و هم از نظرِ کیفی.

Sadighi-13971115-Masjed-ThaqalainSite (2)

مردمِ ایران، دانشگاه‌های ایران، مدیرانِ ایران، جوان‌های ایران باور کرده بودند که هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند، ما نمی‌توانیم پیشرفت کنیم، ما نمی‌توانیم تمدّن داشته باشیم، روحیه‌ی «ما نمی‌توانیم» حاکم بود، در برابرِ قدرت‌های بزرگ تحقیر شده بودیم و تصوّر می‌کردیم که غربی‌ها ژنِ دیگری دارند و هر کارِ علمی، صنعتی، اختراع، اکتشاف باید به دستِ آن‌ها باشد و ما نمی‌توانیم هیچ کاری انجام بدهیم.

مردمِ ایران از نظرِ سیاسی هیچ نقشی در تعیینِ سرنوشتِ خودشان مطلقا نداشتند، حتّی نمایندگان مجلس شورای ملّی با تأیید سفارت امریکا بودند، رأی و این‌ها هم همه قلّابی بود، آراء مردم اعتبار نداشت، دستِ هزار فامیلِ سلطنتی در همه‌جا برای هر جنایتی باز بود، فحشاء، منکرات، غارتِ اموالِ عمومی… گفته‌اند که سه روز قبل از رفتنِ شاه زنِ او هشتاد و چند چمدان پر از جواهرات و عتیقه‌جات فرستاد و این خونِ مردم بود که بصورتِ آن همه طلا و جواهرات و عتیقه‌جات جمع شده بود.

این‌ها در بانک‌های تمامِ کشورهای غربی حساب داشتند و پولِ مملکت را به آنجا کشانده بودند، از دین خبر و اثری در حکومت، در دانشگاه‌ها، در فضاهای مجلس و دولت دیده نمی‌شد، کار به جایی رسید که این‌ها گفتند قسم فقط به قرآن کریم نیست و کسانی که استخدام می‌شوند می‌توانید به دیگر کتبِ آسمانی هم قسم بخورند، تورات و انجیل را در کنار قرآن قرار دادند.

وزیر آموزش و پرورش یک زنِ بهایی بود، فرّخ‌روی پارسا، با سر لُخت به مسجد سیّد عزیز الله تهران آمد، منبری هم که بالای منبر بود ترسید و از او تعریف کرد، نه تنها کسی جرأت نداشت که بگوید تو در اینجا چه غلطی می‌کنی تازه منبریِ آن روز هم بیچاره و بدبخت از او تعریف کرد، در مردم نفسی نبود که اعتراض و انتقادی داشته باشند و وضعیّتِ اقتصادیِ کشور… با اینکه آن روز در همه‌ی ایران بیست میلیون جمعیت بود و شش میلیون بشکه نفت به فروش می‌رفت اما نه جادّه‌ای، نه تلفنی، نه تلویزیونی، نه اتوبانی، نه رفاهی… هیچ چیزی برای مردم نبود.

امروز با همه‌ی مضیقه‌هایی که مردم دارند زندگیِ روستایی‌ها و شهرنشین‌هاقابل مقایسه با آن روزها نبود، کسی ماشین نداشت، اصلاً کسی نمی‌توانست ماشین داشته باشد، کسی به سفر نمی‌رفت، کسی هواپیما سوار نمی‌شد، این‌ها برای یک عدّه پولدار و گردن‌کلفت و اشراف بود، این‌ها برای سرانِ کشور بود، توده‌های مردم هم فقیر بودند، هم ضعیف بودند، هم مرعوب بودند، هم تحقیر شده بودند، هیچ کسی هیچ کارِ جدّی علیهِ ظلم و استبداد نمی‌توانست داشته باشد.

کشوری که نه صنعت دارد، نه فرهنگ دارد، وضعِ ما به قدری به مسکنت و به ذلّت کشانده شده بود که کشورهای اروپایی از دولت ایران حقّ توحّش می‌گرفتند که مردم ایران وحشی هستند و کارشناس‌های ما در حالِ اداره هستند و باید به آن‌ها حقّ توحش بدهید.

قانون کاپیتولاسیون هم همان حقّ توحش بود، ارباب و رعیتی بود، دادگاهِ ایران حقّ محاکمه‌ی جنایتکارانی که از خارج در ایران جنایت می‌کردند نداشت.

خودِ شاه روحانیّت و مراجع تقلید را به بادِ مسخره گرفت و از آن‌ها به یاد بعنوانِ «ارتجاع سیاه» نام برد.

این وضعیتِ قبل از انقلاب است.

وضعیت ایران بعد از انقلاب اسلامی

اما بعد از انقلاب خدای متعال را از نظرِ فرهنگی شکر می‌کنیم، امروز شما این زیارتگاه‌ها را ببینید و قبل از انقلاب هم ببینید، هر زمان که به زیارت حضرت رضا علیه السلام می‌رفتید دستِ شما به ضریح می‌رسید و درِ حرم امام رضا علیه السلام شب‌ها بسته می‌شد اما امروز ببینید که چه محشری است، هر زمان که شما بروید رونق و کثرتِ جمعیّت و جلال و جبروت و توسعه‌ی حرم… اگر به کربلا مشرّف شوید می‌بینید که همینطور است، ببینید مردم ایران در ایّامِ اربعین حسینی بیش از دو میلیون زائر دارند، زمان عرفه دعای عرفه چه فضای معنوی در قشر جوانِ ما ایجاد می‌کند، اگر در فضای حوزوی بروید امروز بیش از نود کشور از دنیا در قم طلبه دارد، از افریقا، از آسیا، از امریکا، از اروپا، از همه‌ی ایالت‌ها و اقلیم‌ها به شهر مقدّس قم می‌آیند و عالِم می‌شوند و به کشورهای خود برمی‌گردند و در آنجا حوزه‌ی علمیّه تأسیس می‌کنند، قبل از انقلاب ما در هیچ کجای دنیا غیر از نجف اشرف حوزه‌ی علمیّه‌ی شیعی نداشتیم، فقط در ایران و عراق بود، ولی در کشورهای دیگر حوزه‌ی علمیّه‌ی شیعی وجود نداشت، الآن شما در بسیاری از کشورها حوزه‌ی علمیّه‌ی شیعی دارید.

Sadighi-13971115-Masjed-ThaqalainSite (1)

بنابراین اگر کسی بگوید که مردم خسته شده‌اند یا از دین برگشته‌اند اشتباه می‌گوید و ابداً اینطور نیست، ما با قشر جوان در دانشگاه‌ها اُنسِ هفتگی داریم، علاقه‌ی دانشجوها و اساتید به دین الحمدلله رب العالمین روزافزون است، وضعیتِ اعتکاف‌های ما جزوِ افتخاراتِ کشورِ ماست، نه تنها توده‌ی مردم در مساجد جامع برای نیایش با خدای متعال سه روز حضور دارند که قشرِ جوانِ تحصیلکرده‌ی ما در مساجد دانشگاه‌ها حضور دارند، این در دنیا بی‌نظیر است، در هیچ کجای دنیا این معنویت و این اجتماعات تحصیلکرده جز ایران سراغ ندارید.

الحمدلله این چند روز اطلاع‌رسانی‌های خوب از مقایسه‌ی بین قبل از انقلاب و بعد از آن شده است، در حوزه‌ی دفاعی اولاً ارتشِ ما مکتبی شده است، امرای ارتشِ ما… یک نمونه از آن‌ها امیر سرافراز صیّاد شیرازی بود که اهل نماز شب بود، اهل الله بود، در منزلِ خود هیئت داشت و گاهی ما هم برای آن‌ها هیئت می‌رفتیم، همه‌ی امرای دیگرِ ارتش هم امروز مثلِ خودِ شما مسجدی هستند، اهلِ نماز جمعه هستند، برخی از این‌ها اهل نماز شب هستند، اهلِ توسّل هستند، اهل کربلا هستند، ارتشِ ما در زمان شاه بوی این مطالب را نمی‌داد و تجهیزاتی که ارتشِ ما امروز ابداع می‌کند و می‌سازد، هم در بُعدِ نیروی دریایی، نیروی هوایی، نیروی زمینی، سلاح‌هایی که ما خودمان امروز تولید و صادر می‌کنیم خیلی محیّرالعقول است.

و سپاه مولودِ انقلاب است، سپاهِ پاسدارانِ ما امروز خارِ چشمِ دشمنانِ دنیاست، وجود سپاه هم ارتشِ ما را بیمه کرد که برای هیچ وقت نگرانِ کودتا نباشیم و بچّه‌هایی که در سپاه خدمت می‌کنند در دامانِ جبهه بزرگ شده‌اند، کنارِ جنازه‌ی شهیدان… شما ببینید فرماندهانی که از سپاه شهید شده‌اند… در کجای دنیا فرماندهانِ ارتش در جنگ کشته می‌شوند؟ در ارتشِ خودمان هم فرمانده‌ی شهید بجز آن‌هایی که در هواپیما به رحمت الهی نائل شدند فرمانده‌ی شهید نداریم، ولی سپاه… این شهید ابراهیم همّت، شهید خرّازی، شهید باکری، شهید بروجردی، همه‌ی این‌ها فرماندهانِ سپاه بودند، این جزوِ خصائصِ انقلابِ ما بود، در همه جای دنیا فرماندهانِ نظامی خودشان در مکان‌های امن استقرار پیدا می‌کنند و به سربازان و افسران دستور می‌دهند که شما به جبهه بروید و بجنگید اما فرماندهانِ سپاه می‌رفتند و می‌گفتند شما بیایید، از این جهت سپاهِ ما در بُعدِ فرماندهی این همه شهید دارد.

حوزه‌های علمیه بعد از انقلاب اسلامی

علمایی که در صحنه‌ی انقلاب در جبهه به شهادت رسیدند در نوعِ خود در تاریخ بی‌نظیر است و شهدای روحانیت و حوزه‌ها نسبت به همه‌ی اقشار بیشتر هستند، باز این جزوِ افتخاراتِ ماست.

کشیش‌های مسیحی در جنگ‌ها حضورِ جدّی ندارند، آن‌ها دستور می‌دهند، آخوندهای دیگر مکاتبِ اسلامی هم اینطور نیستند، این از خصائصِ شیعه است، هم در زمانِ سابق در جنگِ با انگلیس‌ها… علمایی که فقیه بودند و مجتهدِ تمام عیار بودند رفتند و در جنگ شرکت کردند، مثلِ مرحوم آیت الله آقا سید محمد تقی خوانساری که سه سال اسیرِ انگلیس‌ها بود، حاج آقا نورالدّینِ اراکی سه سال اسیرِ انگلیس‌ها بود، آیت الله حکیم در آن زمان جوان بوده است اما مأمورِ آوردنِ اسلحه به جبهه بوده است، زمانی هم که انقلاب شد علمای ما از ابتدا شهید شدند و هیچ تزلزلی در اراده‌ی حوزه‌ها پیش نیامد، اولین شهیدِ ما شهید قاضی رضوان الله تعالی علیه بود، شهیدِ محراب بود، شهدای بعدی شهدی مفتّح، بعد شهید مطهری…

مرحوم شهید آیت الله بهشتی اعلی الله مقامه الشّریف بعد از شهادت مرحوم شهید مطهری در یک جمعی فرموده بودند که آماده بشوید، بابِ شهادت برای علماء باز شده است، همیشه از منزل‌های خود آماده بیرون بیایید، و خودِ ایشان هم هر روز غسل می‌کردند، وقتی بیرون می‌آمدند آماده بودند که شربتِ شهادت نصیبِ ایشان بشود.

Sadighi-13971115-Masjed-ThaqalainSite (3)

علمای تراز اولِ ما به جبهه رفته‌اند، آیت الله بهاءالدّینی هم فقیه بودند، هم عارف بودند، هم چشمِ برزخی داشتند و هم از اوتادِ مسلّم و مورد علاقه‌ی علماء در سطوح مختلف بود، مدّتی در جبهه حضور داشتند.

دو پسرِ آیت الله احمدی میانجی استاد عزیز ما رحمه الله علیه شهید شدند، خودِ ایشان هم مدّتی در جبهه حضور داشتند و در آنجا برای بچّه‌هایی که صحبت کرده بودند، آن‌ها نقل می‌کردند و گفتند که هم ایشان و هم فرزندانشان در جبهه بودند، وقتی برای رزمندگان سخنرانی می‌کردند گفتند که دعا کنید که رضای ما شهید نشود، همه تعجّب کردند که این دیگر چطور انسانی است و می‌خواهد بچّه‌ی او شهید نشود و بچّه‌های دیگران شهید بشوند، گفت: آیا می‌دانید چرا این حرف را می‌زنم؟ برای اینکه می‌ترسم فرزندِ من شهید بشود و بگویند حیف شد که شهید شد! شهید که حیف نمی‌شود، شهید به مقام می‌رسد، شهید به خدای متعال می‌رسد، شهید عزّتِ دائم پیدا می‌کند، نکند کسی بگوید حیف شد که فلانی شهید شد، این از روی بی‌معرفتی است، آن را مقدّمه قرار داده بود تا بگوید شهادت چه افقِ بلندی برای جامعه‌ی ماست.

هم خودشان و هم بچّه‌آخوندهایی که در همه‌ی شهرها نمونه داریم که رفته‌اند و شهید شده‌اند کم نیستند، این جزوِ برکاتِ انقلاب است، بابِ شهادت بعد از صحنه‌ی کربلا برای عموم بسته بود، افراد تک تک شهید می‌شدند، ولی اینکه فضایی پیش بیاید و علماء مقدم بشوند… مدرّسینِ ما مثلِ آیت الله جوادی آملی به جبهه رفته‌اند، آیت الله مؤمن… زمانی که ما به آنجا رفتیم آیت الله مؤمن هم که خدای متعال به حق محمّد و آل محمّد علیهم السلام… قبل از آنکه بالای منبر بیایم آقای آقازاده آمدند و گفتند که داماد آقای مؤمن پیغام داده است که به فلانی بگویید حال آقای مؤمن خوب نیست، دکترها گفته‌اند که دعا کنند، خدای متعال را به عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهم که این مجتهدِ عالیقدرِ انقلابیِ امین را به ما برگرداند، ما خودمان ایشان را در جبهه دیدیم، مرحوم آیت الله آقا میرزا جواد آقا طهرانی، وَ مَا أدراکَ ما میرزا جواد آقا طهرانی؟ رفت و چند ماه در جبهه ماند و وصیّت کرد که اگر در آنجا گلوله‌ای خورد و به شهادت رسید جنازه‌ی ایشان را از جبهه نیاورند و در همانجا دفن کنند.

علمای ما چیزی را که به مردم می‌گویند را خودشان هم عمل می‌کنند و این میدانِ آزمون… شما نبینید چند آخوندِ فریبِ دنیا خورده که الآن هم بعضی مسئولیّت‌ها را در اختیار دارند و خانه‌های آنچنانی دارند و دروغگو هستند و رسماً به مردم دروغ می‌گویند و با ولایت مقابله می‌کنند… این‌ها انگشت‌شمار هستند، وگرنه این طلبه‌هایی که شما الآن اینجا می‌بینید، الحمدلله این محله‌ی ازگل از سال ۸۲ مفتخر است که امام زمان ارواحنا فداه اینجا خانه ساخته‌اند و طلبه‌ها در خانه‌ی اربابِ خودشان سربازی می‌کنند و نوکری یاد می‌گیرند، شما یک نقطه‌ضعف از این همه طلبه‌ای که در اینجا هستند و آمده‌اند و رفته‌اند پیدا می‌کنید؟ این‌ها از برکاتِ خونِ شهداست، ازگل کجا و حوزه‌ی علمیّه کجا؟

این‌ها از برکات انقلاب است و خدای متعال علمای ما را صالح قرار داده است و هر کسی که ناصالح است مردم انگشت را به سوی او می‌کنند و می‌گویند این آخوند غرب‌گراست یا این آخوند اصلاحاتی است یا این آخوند لیبرال است، وگرنه آخوند یعنی نوکرِ امام زمان ارواحنا فداه، آخوند یعنی نوکرِ مردم، آخوند یعنی مهربانِ مردم، آخوند یعنی صاحبِ سرّ اسرارِ مردم، اسرارِ خانوادگی، اسرارِ اقتصادی.

این وضعیتی که ما در این چند سال ملاحظه می‌کنیم خدای متعال را شکر می‌کنیم، با اینکه در میانِ طلبه‌ها از همه کمتر هستند، اما می‌بینید فرزندِ خودشان را می‌آورند که ما اذان بگوییم، مریضی پیدا می‌کنند می‌آیند تا ما برای آن‌ها دعا کنیم، وقتی کسی از دنیا می‌رود دوست دارند که ما برویم، هم در تولّدشان و هم در وفاتشان دوست دارند که یک آخوند باشد، این دلیلِ اعتماد و اعتقادِ مردم است.

قبل از انقلاب اینطور نبود، اعتقاداتِ مردم امروز بهتر از قبل از انقلاب است، بله! بعضی از آخوندها را قبول ندارند و نباید هم قبول داشته باشند، آخوندی که نامِ خود را آخوند گذاشته است ولی امریکا را بیشتر از دینِ خود می‌پسندد، غرب را بر احکامِ اسلام ترجیح می‌دهد، سرانِ غرب را بر ولایت ترجیح می‌دهد، مردم نباید این آخوند را قبول داشته باشند، این حقِ مردم است، مردمِ ما بصیرت دارند.

لذا اینکه حوزه‌های علمیه‌ی ما این همه شهید داده‌اند و الآن هم آماده‌ی شهادت هستند… الآن اگر شما به جبهه‌ی سوریه بروید… همین آقای مرادیِ ما که الحمدلله این چند روز هم برای حضرت زهرا سلام الله علیها طلبه‌ها را بسیج کرده است و این ایستگاه‌های صلواتی را درست می‌کنند و به اینجا آمدند و سرود خواندند، خودِ ایشان یکی از کسانی است که مدّتی در جبهه‌ی سوریه بود، رزمنده‌ها از آنجا به مدرسه‌ی ما می‌آیند و دوره می‌بینند و بدرقه می‌شوند و همه‌ی طلبه‌های ما آرزو دارند که… یکی از طلبه‌ها به من گفت که شما مرا به سردار سلیمانی معرّفی کن که ما را هم اعزام کند و طلبه‌هایی که در دفاع از حرم در آن مناطق شهید شده‌اند بیشترین عدد را نسبت به دیگران دارند.

الحمدلله روحانیّتِ شما خوب امتحان داده است، جان به کف هستند، خط‌شکن هستند، با شما هستند، زندگی‌شان همانطور که مردم در سختی هستند طلبه‌های ما هم در سختی هستند، ما برای بعضی از طلبه‌های‌مان در زیرزمین‌ها با چه زحمتی یک جای حقیری پیدا کرده‌ایم که آن‌ها در آنجا زندگی کنند، در تمامِ مشکلات به مردم سهیم هستند، در کنار مردم هستند، گاهی هم خیلی مظلوم هستند، ارازل اوباش به این‌ها در این متروها و در این وسایل عمومی بد می‌گویند، دیگران اشرافی زندگی می‌کنند و پست‌ها را دارند و می‌خورند و می‌چرند و فحشِ آن‌ها را به طلبه‌های مظلوم و متدیّن می‌دهند، این‌ها هم صبر کرده‌اند، اگر انسان در راه خدای متعال چند فحش هم بشنود اشکالی ندارد.

پیشرفتِ ایران بعد از انقلاب اسلامی

چون ایام الله دهه‌ی فجر بود این جفای به من و شما بود که در این مسجد مقداری راجع به انقلاب و مزایای انقلاب… الحمدلله خودتان می‌بینید، ما صاحب موشک نبودیم، الآن صاحب موشک هستیم، ما تانک از بیگانه‌ها می‌گرفتیم و الآن خودمان تانک می‌سازیم، ما هواپیماهای جنگی از بیگانگان می‌گرفتیم که تازگی‌ها دیگر به ما هم نمی‌فروشند و الآن خودمان هواپیمای جنگی می‌سازیم، ما هسته‌ای نداشتیم و الآن هسته‌ای داریم، ما در داروسازی در بعضی از داروها در دنیا نفر اول هستیم، کشفیاتی که ایران برایMS  و برخی از بیماری‌های صعب العلاج دارد بی‌سابقه است، در برخی از صنعت‌ها و فناوری رتبه‌ی چهارم را داریم، رتبه‌ی هفتم را داریم، رتبه‌ی دهم را داریم و تا اینکه ما در کل مسائل علمی رتبه‌ی شانزدهم دنیا را داریم که قبل از انقلاب زیرِ صفر بودیم، بهرحال در دنیای به این عظمت رتبه‌ی شانزدهم را داریم.

Sadighi-13971115-Masjed-ThaqalainSite (4)

این‌ها معجزاتِ خونِ شهداست، این‌ها مدیریتِ تحتِ عنایت امام زمان اروحنا فداه است که خدای متعال این مدیریت را به ولی فقیه داده است، ایشان نایبِ امام زمان ارواحنا فداه هستند که خدای متعال به برکتِ ایشان تاکنون در این چهل سال همه‌ی فتنه‌ها و توطئه‌ها و جنگ و کودتا و شورش‌ها را معجزه‌آسا… در سال ۸۸ که این فتنه‌ی عظیم… این فتنه‌گرانِ از خدا بی خبر مملکت را بهم ریختند، هم عدّه‌ای در داخل ناامید بودند و می‌گفتند انقلاب رفت و هم بیرونی‌ها بیش از ما نگران بودند، آن‌ها خیلی انقلاب را دوست دارند، گاهی ما در سفرهایی که به ترکیه و بعضی از کشورها مثل بحرین و این‌ها کرده‌ایم نگرانیِ آن‌ها برای ما بیشتر از کشورِ خودشان است و تمامِ امیدِ آن‌ها به ایران است، این شیعیان لبنان، حزب الله و غیرِ حزب الله اوضاعِ ما را خیلی با حسّاسیّت رصد می‌کنند، هم در فتنه‌ی ۸۸ و هم در فتنه‌ی ۷۸ کار تمام بود، در فتنه‌ی ۸۸ تمامِ دنیا پشتِ فتنه‌گرها آمدند و اعلانِ حمایت کردند اما آتشی بود که بر ابراهیم بَرد و سلام بود، نمرودهای زمان آتشی برای ابراهیمِ انقلاب و ولایت روشن کرده بودند که فکر نمی‌شد این آتش خاموش بشود، اما معلوم شد که ما بی‌کَس و بی‌صاحب نیستیم، ما امام زمان ارواحنا فداه داریم، ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را داریم.

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها

السلام علی السّیده الجلیله الجَمیلَه…

یا زهرا… یا زهرا… بی‌بی جان… امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت زهرا سلام الله علیها را شبانه غسل دادند… ایشان را کفن کردند… قبر آماده شد… این بدنِ نحیف را تا کنارِ قبر آوردند… دو دستِ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم ظاهر شد… امیرالمؤمنین علیه السلام جانِ خود را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم تحویل دادند… وقتی روی بدن خاک ریختند دست‌های خود را تکان دادند… یعنی دیگر تمام شد…

غشونِ غم قلبِ امیرالمؤمنین علیه السلام را مورد هجوم قرار داد… زانوهای ایشان طاقت نداشتند که ایشان از کنار قبر بلند بشوند…

به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم خطاب کردند: السَّلامُ عَلیکَ یا رَسولَ الله… یا رَسولَ الله… زود بود که فاطمه مرا تنها گذاشت… یا رَسولَ الله… از فاطمه بپرس و ببین امّتِ تو چه بر سرِ او آوردند… دردهای خود را به من نفرمودند… شما بپرسید شاید به شما بگوید…

نه بازوی خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام نشان دادند، نه زخمِ سینه را… می‌گویند از امیرالمؤمنین علیه السلام رو می‌گرفتند که ایشان کبودیِ صورت را نبینند…

حق داشتند بگویند «نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ»[۲]… فاطمه جان! نفس در سینه‌ی من تنگ شده است، نفسِ من بالا نمی‌آید… فاطمه جان… دیگر من بعد از تو خواب ندارم… دیگر غم در دلِ من خیمه زده است و دلِ من بی‌غم نخواهد بود… آخر فرمودند: ای فاطمه! ای کاش علی مُرده بود…

در کربلا هم حضرت زینب سلام الله علیها آمدند، یک نگاهی به این بدنِ پاره پاره کردند، بدنِ بی‌سر… بدنِ بی‌کن… فرمودند: ای کاش کور بودم و این منظره را نمی‌دیدم… ای کاش مُرده بودم و این منظره را نمی‌دیدم…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم بِفاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بِفاطِمَهَ وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها یا الله…

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین، یا غیاثَ المُستَغِیثِین، یا اِلَهَ العَاصِین…

خدایا! به عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها امام زمانِ ما را برسان.

خدایا! عرضِ تسلیتِ ما، عرضِ ارادتِ ما را به محضر ایشان ابلاغ بفرما.

خدایا! ما را در زمان غیبت و حضور حضرت جزوِ یاران حضرت محسوب بگردان.

خدایا! فرزندانِ ما را، نسلِ ما را صالح و ولایی قرار بده.

خدایا! نعمت‌هایی که به ما عطاء فرموده‌ای، نعمتِ امنیت، سلامت، نعمتِ سوزِ اهل بیت علیهم السلام، نعمتِ معرفتِ خودت و معرفتِ اولیاء خودت، نعمتِ ولایت فقیه که نیابتِ امام زمان ارواحنا فداه است، خدایا! این نعمت‌ها را از ما زوال نیاور.

خدایا! دشمنانِ اسلام، دشمنانِ ولایت، دشمنانِ انقلاب، کسانی که با راه شهیدان مخالفت می‌کنند، خدایا! آن‌ها را رسوا بگردان.

خدایا! دستِ آن‌ها را از مناصبِ دولتی کوتاه بگردان.

خدایا! خیر و برکتِ خودت را بر معیشتِ مردم نازل بفرما.

خدایا! عاقب بخیری برای ما مقدّر و مختوم بگردان.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را در امرِ اشتغال، ازدواج، معرفت، ادب، دینداری، اخلاق به ساحلِ نجات برسان.

خدایا! بحقِ محمد و آل محمد علیهم السلام ما را دشمن شاد مگردان.

خدایا! عمومِ مریض‌ها، چند مریض مورد نظر، حضرت آیت الله مؤمن را شفاء فده.

خدایا! ما را مبتلا به داغِ ارکانِ دین‌مان مگردان.

خدایا! سایه‌ی پر برکتِ رهبر بزرگوارمان، علمای صالح‌مان تا ظهور حضرت مستدام بفرما.

غفر الله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] بحارالانوار، جلد ۴۳ ، صفحه ۲۱۳

نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ                   یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ

لَا خَیرَ بَعـدَکَ فِی الحَیـاهِ وَ إِنَّمَا              أَبکِی مَخَـافَهَ أَن تَطُولَ حَیاتِی‏