«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

مقدّمه

ایام شهادت امام جعفر صادق علیه السلام را تسلیت عرض می‌کنم، شهادت شهدای سرافرازِ هفتم تیر خصوصاً سیّد شهدای انقلاب، مظلوم‌ترین چهره‌ی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی آیت الله شهید بهشتی رضوان الله تعالی علیه را تسلیت عرض می‌کنم و از خدای متعال درخواست می‌کنم همینطور که خدای متعال با خونِ این شهدا و خونِ این شهید مظلوم منافقین را رسوا کرد و زمینه‌ی فرارِ آن‌ها را بطورِ کلّی از این مملکت فراهم ساخت، این منافقینِ فعلی هم ان شاء الله به برکتِ خونِ این شهدا و همه‌ی شهدا رسوا بشوند و مردم این‌ها را بشناسند و دستِ آن‌ها برای همیشه از سرنوشتِ کشورِ ما کوتاه بشود و کار در همه‌ی سنگرها به دستِ اهلِ آن قرار بگیرد که هم خدمتگزار باشند، هم امین باشند و هم کاربلد باشند و کفایتِ لازم را داشته باشند، در این جهت هم باید همه‌ی ما بیدار باشیم و دعا کنیم، دعای منهای عمل مستجاب نمی‌شود، اما اگر ما در صحنه بودیم و بصیرت داشتیم و بینِ خود و خدای متعال به دنبالِ افرادی می‌رفتیم که می‌توانند برای مردم کار و خدمت کنند، بدانید خدای متعال کمک می‌کند.

ما در ارتباط با این آیات کریمه سوره صافات نکاتی عرض می‌کنیم و بعد هم چون این ایام را الحمدلله سه شب برای امام جعفر صادق علیه السلام در این مسجد مجلسِ خوبی داشتید.

Sadighi-13980410-Masjed-ThaqalainSite (1)

همه‌ی ما مسئولِ کارِ خود هستیم

در این آیات کریمه به آیه‌ی «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ»[۲] رسیدیم، گفتیم از همه چیز سوال می‌شود، یعنی روایات می‌گوید از عمر سوال می‌شود، از جوانی سوال می‌شود، از چشم سوال می‌شود، از گوش سوال می‌شود، از فؤاد سوال می‌شود، از بقاع سوال می‌شود، از بهائم سوال می‌شود، انسان موجوی مسئول است، چون اختیار دارد و خود انتخاب می‌کند. برای هر نگاهِ او، برای هر کلامِ او، برای هر قدمِ او، برای هر اقدامِ او، برای هر سکوتِ او… نه تنها از کارها سوال می‌شود بلکه از کار نکردن هم سوال می‌شود، مثلاً می‌گویند چرا به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کمک نکردید؟ اگر مردمِ مدینه در آن روز به میدان می‌آمدند و خلافتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام غصب نمی‌شد امروز ما این همه بدبختی در دنیا نداشتیم، بنابراین تا روز قیامت هر خونی که ریخته می‌شود آن‌هایی که سکوت کردند و کمک نکردند در این خون‌ها سهیم هستند، یقیناً لعنت خدای متعال بر آنهاست، آن‌ها در هر گناهی مسئول هستند.

در این شرایط هم هر کسی می‌تواند در مملکت کاری کند و کاری نمی‌کند مسئول است، این مقدّسی نیست که انسان خود را کنار بکشد، این بی‌دینی است، این بی‌مسئولیتی است.

خدای متعال در این آیه فرمود «وَقِفوهُم»، آنجا دستور می‌آید که این جهنّمی‌ها را نگه دارید، با اینکه می‌خواهند به جهنّم بروند و سرنوشتِ آن‌ها معلوم است اما «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ»، باید جواب بدهند.

لذا بدانید که ما در تمامِ زندگیِ خودمان مسئول هستیم، نسبت به فرزندانمان مسئول هستیم، نسبت به همسایه‌های‌مان مسئول هستیم، نسبت به محیط‌مان مسئول هستیم، نسبت به انقلاب‌مان مسئول هستیم، نسبت به خونِ شهدای‌مان مسئول هستیم، نسبت به قرآن کریم مسئول هستیم، نسبت به این دخترهای جوانِ بیچاره‌ای که این شبکه‌های مجازی آنها را به لجاجت در برابرِ احکامِ اسلامی وادار می‌کنند مسئول هستیم، در برابرِ بعضی از وزرا که کارِ خودشان را انجام نمی‌دهند مسئول هستیم، باید همه‌ی ما تذکّر بدهیم و مطالبه کنیم و بخواهیم و همدیگر را نسبت به امور آگاه کنیم «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ».

Sadighi-13980410-Masjed-ThaqalainSite (2)

ولی مهم‌ترین چیزی که در آنجا سوال می‌شود یکی نماز است… اولین چیزی که از بندگان خدای متعال بازخواست می‌شود نماز است، «إن قبلت قبل ما سواها، وإن ردت رد ما سواها»، اگر نمازِ کسی نمره آورد خدای متعال نسبت به چیزهای دیگر خیلی سخت نمی‌گیرد، اما اگر نماز قبول نبود هیچ چیزی قبول نمی‌شود، شرطِ قبولی نماز و همه چیز «وَبِمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ، وَلَکُمُ الْمَوَدَّهُ الْواجِبَهُ»[۳]، ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ائمه معصومین صلوات الله علیهم أجمعین است.

لذا مسئله‌ی ولایت، ولایت به معنیِ واقعیِ کلمه که از وجوبِ محبّت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام گرفته تا وجوبِ اطاعتِ آن بزرگواران، تا وجوبِ قبولِ حکومتِ آن بزرگواران همه را شامل می شود، شرط قبولی طاعات است، حقّ حکومت برای معصوم است، غیرِمعصوم حقّ حکومت ندارد، در غیبتِ امام زمان ارواحنا فداه این به ضرورت است و بدلِ اصل نیست، ولایت فقیه تنها بدلِ مُجاز است. ولی اصالتاً حکومت برای امام زمان ارواحنا فداه است، ما جفا می‌کنیم که حضرت تشریف نمی‌آورند، اگر ما آمادگی داشتیم… بعضی از رأی دادن‌ها نشان می‌دهد که آمادگی نداریم دیگر! حضرت هم بیایند به امام زمان ارواحنا فداه رأی نمی‌دهیم، به کسانِ دیگری که دروغ می‌گویند و وعده می‌دهند رأی می‌دهیم، اگر بصیرتِ ما بصیرتِ کامل باشد و همیشه انتخابِ ما انتخابِ درست باشد حضرت این همه خونِ دل را تحمّل نمی‌کنند و تشریف می‌آورند.

بنابرین «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»[۴]، تا خودِ انسان وضعِ جامعه را تغییر ندهد خدای متعال هم تغییر نخواهد داد، خدای متعال ما را مختار آفریده است، خدای متعال ما را آزاد آفریده است و انسانِ آزاد برای هر کارِ خود مسئولیت دارد.

ادامه‌ی آیات سوره صافات

بعد می‌فرماید: «مَا لَکُمْ لا تَنَاصَرُونَ ﴿٢۵ بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿٢۶ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٢٧ قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿٢٨ قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿٢٩ وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿٣٠ فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿٣١ فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿٣٢ فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿٣٣ إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿٣۴ إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿٣۵ وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿٣۶ بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿٣٧ إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الألِیمِ ﴿٣٨ وَمَا تُجْزَوْنَ إِلا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٩ إِلا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴٠»[۵].

 حال همینطور ترجمه‌ی این آیات را عنایت بفرمایید، همه اهلِ فهم هستید، تا کمی این آیه‌ی آخر را توضیح دهیم و امشب بنا داریم همه‌ی ما دامانِ امام جعفر صادق علیه السلام را بگیریم.

شرح آیات ۲۵ تا ۴۰ سوره مبارکه صافات

این آیه کریمه در مقامِ تحقیرِ جهنّمی‌هاست، «مَا لَکُمْ لا تَنَاصَرُونَ»، شما که در دنیا جریانِ سیاسی بودید و یکدیگر را ساپورت می‌کردید و برای یکدیگر فضاسازی می‌کردید و منصب را از انسان‌های لایق می‌گرفتید و به یکدیگر می‌دادید، حکومت را توپ کرده بودید و برای خودتان بازی می‌کردید، «مَا لَکُمْ لا تَنَاصَرُونَ»، حال چه شده است که هیچ کسی نمی‌تواند به دادِ دیگری برسد؟ «بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ»، بلکه امروز همه‌ی شما تسلیم هستید و هیچ کاری از هیچ کسی ساخته نیست، بدبخت‌ها خیال می‌کنند که اینجا به یکدیگر کمک کرده‌اند، نخیر! آن‌هایی که آنطور در سقیفه به یکدیگر کمک کردند یکدیگر را بدبخت کردند، مگر انسان چقدر در دنیا می‌ماند؟

آنجا گفته می‌شود که حال بیایید تا ببینیم چه کاری از شما ساخته است، شما که خیلی با یکدیگر رفیق بودید و دستِ شما در یک کاسه بود، حال بیایید و به دادِ یکدیگر برسید، «بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ»، بلکه این‌ها امروز همه تسلیم هستند و هیچ کسی قدرتِ مقاومت و نفس کشیدن ندارد.

«وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ»، آنجا یقه‌ی یکدیگر را می‌گیرند، نه اینکه به یکدیگر کمک کنند!

«قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ» این‌هایی که با یک پول و با یک تبلیغی می‌روند و به انسان‌های بد رأی می‌دهند، این‌ها به رؤسای خود که با خامیِ این‌ها و فریبِ این‌ها به موقعیّت رسیدند می‌گویند: «إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ» شما از موضعِ قدرت آمدید و ما را تحت تأثیر قرار دادید.

«قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» آن‌ها می‌گویند: برو و گمشو! می‌خواستی این کار را نکنی! تقصیرِ خودتان را به گردنِ ما نیندازید، خودتان بی‌ایمان بودید که فریبِ وعده‌های دروغ را خوردید، شما بی‌ایمان بودید که فریبِ مال را خوردید، ایمانِ خودتان ضعیف بود که به دنبالِ ما آمدید.

Sadighi-13980410-Masjed-ThaqalainSite (3)

«وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ» ما که شما را مجبور نکردیم… شیطان هم همین را می‌گوید، اگر کسی بخواهد روز قیامت یقه‌ی شیطان را بگیرد شیطان یک لگد هم می‌زند و می‌گوید: به من چه ربطی دارد؟ من که شما را مجبور نکردم، خودت آزاد بودی، من فقط تو را وسوسه کردم، می‌خواستی وسوسه نشوی!

«بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ» خودِ شما روحِ طغیان‌گر داشتید و قانون‌پذیر نبودید.

لذا تا گفتند در خیابان‌ها چادر می‌زنند و زن‌ها و مردها را جدا می‌کنند همه‌ی شما باور کردید! چرا باور کردید؟ خودتان چموش بودید و می‌خواستید محدودیت‌های دینی نداشته باشید، شما را از دین ترساندند و شما هم ترسیدید!

«فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ» قولِ پروردگارِ ما حق است که حال بچشید.

«فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ» انسانِ منحرف به انحرافِ خود اکتفا نمی‌کند، می‌گوید چون خودِ ما گمراه بودیم شما را هم به گمراهی کشاندیم، انسانِ بیمار مرضِ خود را به دیگران سرایت می‌دهد، انسانِ معتاد می‌خواهد دیگران را هم معتاد کند، آن‌ها اعتراف می‌کنند و می‌گویند: ما بد بودیم لذا نمی‌توانستیم کارِ خوب کنیم و می‌خواستیم همه را با خودمان شریک کنیم،«فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ».

«فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ» اما آنجا این عذرها از کسی پذیرفته نیست، بلکه آن آدمی که جلو افتاده است و بدی‌ها را رواج داده است با آن کسی که بد شده است و به دنبالِ او رفته است همه در عذاب مشترک هستند.

«إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ» سنّتِ ما در روزِ قیامت همین است که هر کسی سزای عملِ خود را می‌کشد و کسی بارِ دیگری را تحمّل نمی‌کند.

«إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ» شما در دنیا حکومتِ خدای متعال را قبول نکردید، وقتی می‌خواستیم حکومتِ طاغوت نفی بشود استکبار می‌ورزیدید.

«وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ» برای یکدیگر جوسازی می‌کردید تا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم طرفدار نداشته باشد و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را «هو» می‌کردید و می‌گفتید این شاعرِ مجنون است، یعنی این حرف‌هایی که می‌زند بافته‌های خودِ اوست و گویا شعر می‌گوید و معاذالله دیوانه است، او مقابلِ دنیا ایستاده است، این قدرت‌های بزرگ، این ابوسفیان، این اروپا، این امریکا، یک کسی بلند شده است و مقابلِ همه‌ی این‌ها ایستاده است، یعنی این یک نفر عقل دارد و مردم دیوانه هستند؟

همه‌ی این حرف‌ها همان حرف‌های قدیم است.

این‌ها می‌گفتند: «لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ» نخیر! واقع این است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نه شاعر بودند، نه معاذالله مجنون بودند، حق اگر طرفدارِ کمی هم داشته باشد حق است، اگه همه به دنبالِ باطل بروند باطل است.

«بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الألِیمِ» این‌هایی که اینجا زیرِ بارِ حق نرفتند و به دین عمل نکردند آنجا… نه اینکه شما یک مرتبه بچشید، اصلاً دیگر وجودِ شما وجودِ عذابی شده است، وجود و طینتِ شما خراب شده است و بدذات شده‌اید، شما حکومتِ شاه را خوب تحمّل می‌کردید ولی حکومتِ عمامه‌ی پیغمبر برای شما سخت است، شما هر نوع تحمیل را در حکومت‌های طاغوتی قبول می‌کردید، هر نوع فشار را قبول می‌کردید، ولی حال همه طلبکار شدید و مقابله می‌کنید، «إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الألِیمِ» حالا وجودِ شما اینطور شده است که فقط عذاب را جذب می‌کند، فقط نکبت‌ها را جذب می‌کند، شما حق‌پذیر نبودید و حالا هم عذاب‌پذیر شده‌اید.

چه عذابی! عذابی که درد می‌آورد، عذابِ دردناک!

«وَمَا تُجْزَوْنَ إِلا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» کسی مقصّر نیست، آنجا عذاب عملِ خودِ شماست؛ مجازاتِ خدای متعال با مجازاتِ این عالَم فرق دارد، اینجا یک نفر دزدی می‌کند و به دادگاه می‌رود و او را به مقداری زندان محکوم می‌کنند، ولی آنجا اینطور نیست، خودِ این دزدی آتش شده است، این مالِ حرام آتشی در وجودِ انسان است، غیبتی که انسان می‌کند آتشِ جهنّم است، کارهای ما ملکوت دارد، جهنّم عملِ ماست، آتش عملِ ماست، مار و عقرب عملِ ماست، کسی که زبانِ تیز دارد و به همه نیشِ زبان می‌زند و همه را تحقیر می‌کند آنجا بصورتِ عقرب درمی‌آید و خودِ او را می‌گیرد، اینجا سگ بوده است و به همه پارس می‌کرده و هیچ کسی از زبانِ او در امان نبوده است، آنجا هم بصورتِ سگ درمی‌آید و پاچه‌ی خودِ او را می‌گیرد.

تجسّمِ عمل

قرآن کریم این موضوع را تکرار می‌کند، تجسّمِ عمل وجود دارد، هر کسی گرفتارِ عملِ خود هست، لذا هیچ وقت کسی نمی‌تواند به خدای متعال انتقاد کند یا اعتراضی داشته باشد، چون می‌بیند که این خودِ عملِ اوست، این شخص توجّه نداشت و قصدِ لذّت بردن داشت اما ظاهرِ آن عمل لذّت بردن بود و باطنِ آن عمل آتشِ جهنّم است، باطنِ آن این بدبختی‌هایی است که آنجاست، قرآن کریم مجدداً اینجا هم این موضوع را به رُخِ ما می‌کشد که حواسِ ما جمع باشد که هر کاری کنیم به خودمان کرده‌ایم.

«وَمَا تُجْزَوْنَ إِلا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» به شما پاداشی داده نمی‌شود مگر عملِ خودتان، هر کسی گرفتارِ عملِ خود است، هر کسی بر سرِ سفره‌ی عملِ خود می‌نشیند…

از مکافاتِ عمل غافل مشو         گندم از گندم بروید جو ز جو

اگر کسی خار بپاشد نمی‌تواند گل بچیند، قرآن کریم می‌فرماید: «کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا»[۶]، حلال بخورید تا توفیقِ کارِ خوب داشته باشید، غذای حرام به انسان نماز شب نمی‌دهد، غذای حرام به انسان بی‌توفیقی و بی‌نمازی می‌دهد، در آنجا هم عملِ خودِ انسان است که انسان را گرفتار می‌کند و انسان گرفتارِ عملِ خود می‌شود.

Sadighi-13980410-Masjed-ThaqalainSite (4)

مُخلِص و مُخلَص

«وَمَا تُجْزَوْنَ إِلا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» «مُخلَص» با «مُخلِص» متفاوت است، ان شاء الله همه‌ی شما مخلِص هستید، بعضی اوقات من در نماز محضر خدای متعال احساسِ حقارت می‌کنم و می‌گویم: همه‌ی این‌ها فقرای تو هستند که آمده‌اند و برای من نیامده‌اند، خدایا! از همه بیچاره‌تر خودم هستم، من به خانه‌ی تو آمده‌ام، من به تو لبّیک گفته‌ام و آمده‌ام تا نماز بخوانم، هم خانه خانه‌ی توست و هم بنده بنده‌ی توست و هم عبادت برای توست، همه‌ی این‌ها آمده‌اند و محتاجِ کَرَمِ تو هستند، من از همه محتاج‌تر هستم، واقع هم همین است، چه کسی برای من آمده است؟ همه برای خدای متعال آمده‌اید! این اخلاص است، اینجا که چیزی نمی‌دهند اما این جوان‌ها و نوجوان‌ها آمده‌اند، این علمای بزرگوار آمده‌اند، این چیزهایی که من می‌گویم را خیلی از این‌ها بهتر از من می‌دانند ولی دوست دارند تعظیمِ شعائر کنند، این‌ها بزرگداشتِ دین است، این شکوهِ شعائرِ اسلامی است، مسجد خانه‌ی خدای متعال است، این عمرانِ مسجد است که جمعیّت داشته باشد، اجتماعات در اینجاها نشان بدهد که دینِ خدای متعال طرفدار دارد، خانه‌ی خدای متعال مشتری دارد، این‌ها اخلاص است، ان شاء الله همه‌ی شما مخلِص هستید و پاداشِ عملتان را هم در دنیا و هم در آخرت خواهید دید؛ بیهوده سخن به این درازی نبود، همه‌ی شما از توسّل به اهل بیت علیهم السلام نتیجه دیده‌اید که دست از توسّل به اهل بیت علیهم السلام برنمی‌دارید، خدای متعال گرفتاری‌ها را در این مجالسِ توسّل برطرف می‌کند، این اخلاص است، خدای متعال کمک کرده است و برای رضای خدای متعال قدم برمی‌دارید و کارهای خوب می‌کنید و نماز می‌خوانید، این‌ها اخلاص است؛ اما «مُخلَص» با «مُخلِص» تفاوت دارد، «مُخلِص» در حالِ تلاش است که نکند ریا بشود، کارِ خوب کنیم، برای خدای متعال قدمی برداریم، برای خدای متعال حرفی بزنیم، برای خدای متعال دستِ کسی را بگیریم، برای خدای متعال بیماری را به نوا برسانیم، غمی را از چهره‌ای بزداییم، همه‌ی این‌ها سختی دارد، باید با نفسِ خود مقابله کنیم، از مال گذشتن، از آسایش گذشتن، از راحتی و رفاه صرف‌نظر کردن برای رضای خدای متعال اخلاص می‌خواهد، و این اخلاص هم ما را وادار می‌کند و ما این کارها را می‌کنیم، اما «مُخلَص» خود نیست، «مُخلَص» را خدای متعال خالص کرده است، گاهی من این نیمه شعر را در مجالس زیاد تکرار می‌کنم:

چون می‌روی بی‌حاصلی            چون می‌بَرَندت واصلی

خدای متعال حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را برده است، «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ»[۷]، این حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نیست که به معراج رفته است، این خدای متعال که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را برده است، کجا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌توانستند این عالَم را در یک شب سیر کنند؟ خودِ خدای متعال می‌فرماید که خودِ خدای متعال عبدِ خود را برده است.

در موردِ شرح صدرحضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خدای متعال می‌فرماید: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ * وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ»[۸]، پیامبر! بارِ نجاتِ امّت‌ها تا روز قیامت روی دوشِ تو بود و کمرِ تو را خورد می‌کرد، تو نبودی که این بار را بردی و این ما بودیم که این بار را بردیم، ما سینه‌ی تو را فراخ کردیم و تو دریادل شدی، این همه تو را فحش دادند و کتک زدند و خار، زیرِ پای تو گستردند و آتش بر سرِ تو ریختند و دندانِ تو را شکاندند و پیشانیِ تو را شکاندند، ولی تحمّل کردی! این هنرِ تو نبود، «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»، اصلاً تو با ما ندار بودی، همه‌ی کارهای تو را خودِ من بعهده گرفتم، «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ»[۹]، تو نبودی…

در جنگِ بدر یک مشت ریگ برداشت… سیصد و سیزده نفر بودند، اسلحه‌ی کافی هم نداشتند، دشمن‌شان هزار نفر بودند که با همه‌ی سلاح‌های مدرنِ خودشان آمده بودند ولی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دستِ مبارکِ خویش را برداشتند و مشتی ریگ برداشتند و به طرفِ این‌ها پاشیدند و خاک بر سرِ آن‌ها کردند و همه‌ی این‌ها مرعوب شدند، خدای متعال می‌فرماید: این دستِ تو نبود و این دستِ ما بود، «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرف می‌زنند، اما خدای متعال می‌فرماید که حرفِ تو نیست، «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى»[۱۰]، وقتی حرف می‌زنی زبانِ ما هستی، تو نیستی که در حالِ حرف زدن هستی و این ما هستیم که در حالِ حرف زدنِ با زبانِ تو هستیم، وقتی کاری انجام می‌دهی آن کار، کارِ تو نیست و کارِ ماست، اگر شرحِ صدر داری این ما بودیم که این کار را کردیم، اگر بارِ تو سنگین بود ما بارِ تو را برداشتیم.

وقتی انسان مُخلَص شد دیگر خودِ انسان هیچ‌کاره است، همه چیزِ انسان را خودِ خدای متعال بعهده می‌گیرد…

چون می‌بَرَندت واصلی…

مخلَصین حضرات معصومین سلام الله علیهم أجمعین، هستند که این بزرگواران یک دل داشتند و این یک دل را به یک دلبر دادند و هیچ کَسِ دیگری هم دیگر در این دل راه ندارد، لذا آن دلبر در این دل نشسته است و هرچه دل فرمان می‌دهد… اعضاء فرمانِ دل را می‌برند، او سلطانِ وجودِ آدم است، هر چه دل بخواهد این انسان است که به دنبالِ دل می‌رود، اگر دلِ انسان برای خودِ انسان نبود و برای دلبر بود، اعضاء و جوارحِ انسان هم بجز طاعتِ او هیچ چیزِ دیگری ندارند.

لذا خدای متعال برای مخلَصین شئونی قرار داده است که من فقط یک شأنِ آن را از این آیه عرض می‌کنم، همه روز قیامت با پاداش یا بهشت بدست می‌آورند یا جهنّم، «وَمَا تُجْزَوْنَ إِلا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»، روز قیامت نتیجه‌ی عملِ هر کسی را می‌دهند، «إِلا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ»، برای آن‌ها معامله نیست که مثلاً آن‌ها چیزی داده‌اند و خدای متعال آن را ده برابر کرده باشد یا دو برابر کرده باشد یا هزار و چهارصد برابر کرده باشد که قرآن کریم این‌ها را به مؤمنین وعده داده است که «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ»[۱۱] خدای متعال آن را مضاعف می‌کند، «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»[۱۲] آن را ده برابر می‌کنیم، «مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ»[۱۳] مَثَلِ کسانی که مالِ خودشان را در راه خدای متعال انفاق می‌کنند مَثَلِ دانه‌ای است که در زمین پاشیده می‌شود و خدای متعال یک حبّه را به هفت خوشه تبدیل می‌کند و در هر خوشه هم صد حبّه، یعنی هر دانه هفتصد برابر شد، این نتیجه‌ی عمل است.

اما خدای متعال در مُخلَصین به نتیجه، کار ندارد، کار که کارِ خودشان نیست، برای آن‌ها اصلاً معامله نیست که بگوید شما چه کردید که برای شما چکار کنم، تو خودت را دربست به من دادی و من هم خودم را دربست به تو داده‌ام، آنجا حساب و کتاب وجود ندارد.

تمامِ اعمالِ ما حساب و کتاب دارد اما اعمالِ مخلَصین بغیرحساب است، دیگر خدای متعال محدوده را برداشته است.

نکاتی در مورد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

در مورد وجود مبارک امام صادق سلام الله علیه هم بنا داشتم نکاتی بگویم که برای خودم تازه بود، ان شاء الله طلبِ شما باشد، در هفته‌ی بعد مطالبه کنید، چون ما باید برای امام صادق علیه السلام دهه داشته باشیم، ما باید برای امام صادق علیه السلام ماه داشته باشیم، ما باید برای امام صادق علیه السلام سالانه حسابِ دائمی باز کرده باشیم، عالَمِ اسلام هرچه دارد از امام جعفر صادق علیه السلام دارد، اگر امام جعفر صادق علیه السلام حوزه علمیه تأسیس نمی‌کردند امروز اثری از دین باقی نبود، امام جعفر صادق علیه السلام خونِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را احیاء کرده است، امام جعفر صادق علیه السلام خونِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را احیاء فرموده است، امام صادق علیه السلام قرآن کریم را در جامعه اجرایی و عملی نموده است، امام صادق علیه السلام توحید را تأکید و تعمیق نموده و موحّد تربیت کرده‌اند، امام صادق علیه السلام نهال‌هایی را کاشتند، آن‌ها را آنقدر ریشه‌دار کردند که در طول زمان هیچ کسی نتوانست ریشه‌ی این نهال‌های دین را بِکَند، لذا در مورد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گفتنی‌ای که ناگفته است فراوان است، امیدوارم بتوانم در حدّ توانِ خویش عرضِ ادبی کرده باشم، ما که امام جعفر صادق علیه السلام را نشناختیم و نمی‌توانیم بشناسیم ولی

آب دریا را اگر نتوان کشید         پس به قدرِ تشنگی باید چشید

ان شاء الله یک جرعه‌ای هم به ما بدهند، یک جرعه از محبّتِ خودشان به کامِ ما بریزند.

روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

 وجود مقدّس امام صادق علیه السلام برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در زندگی شیعه حساب باز کردند… خیلی حسّاس بودند که مادرشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مطرح بشود، لذا تربیتِ جعفری این بود که بانوان به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حسّاسیّتِ دائمی پیدا کرده بودند، «بَشّارِ مُکاری» می‌گوید بر محفل امام صادق علیه السلام وارد شدم، دیدم حضرت طبقِ خرما نزدِ خویش دارند، حضرت تعارف کردند، عرض کردم که نمی‌توانم، حضرت فرمودند: برای چه ناراحت هستی؟ عرض کرد: در حالِ آمدن بودم خانمی زمین خورد و پهلوی او درد گرفت، گریه‌اش گرفت، به یادِ پهلوی مادرتان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها افتاد، لعنی به کسانی فرستاد که پهلوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را آزردند، مأمورین آمدند و این بانو را به جرمِ اظهارِ ارادت و یادِ مظلومیّتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دستگیر کردند و او را بردند… امام صادق علیه السلام گریه کردند، فرمودند: بلند شو برویم و در مسجد برای او دعا کنیم تا خدای متعال او را خلاص کند.

امام صادق علیه السلام آمدند برای خلاصیِ بانویی که به جرمِ دلسوزی برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زندانی بود دعا کردند.

امام صادق علیه السلام در مسئله‌ی روضه‌ی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام حسّاس بودند، لذا آنچه بر سرِ این‌ها آمد بر سرِ امام صادق علیه السلام هم آمد، خانه‌ی امام صادق علیه السلام را به آتش کشیدند، این کار در مدینه سابقه دارد… اول خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به آتش کشیدند… نمی‌دانم آن زمانی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آتش گیر کرده بودند امام حسن و امام حسین علیهما السلام کجا بودند… نمی‌دانم حضرت زینب و حضرت ام کلثوم سلام الله علیهما کجا بودند… و همین آتش بود که از مدینه حرکت کرد و به کربلا رسید… در کربلا خیمه‌های حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را در کامِ خود گرفت…. امان از دلِ زینب…

حضرت زینب سلام الله علیها به خیمه‌ی امام سجّاد علیه السلام آمدند، عرضه داشتند: حجّتِ خدا! خیمه‌ها را آتش زدند… کبوترانِ حرمِ حسینی در آتش ماندند… چه کنیم؟ حضرت فرمودند: عمّه جان! علیکنَّ بالفَرار… دستِ این بچّه‌ها را بگیرید و از دامانِ آتش بیرون ببرید…

«حمید بن مسلم» می‌گوید: دیدم حضرت زینب سلام الله علیها دستِ این بچّه‌های کوچک را می‌گیرند و آن‌ها را سراسیمه می‌برند و راهیِ بیابان می‌شوند… خدایا! در این بیابان کجا می‌روند؟!… امام دیدن خودِ بی‌بی می‌روند و دوباره از میانِ آتش برمی‌گردند… گفتم: بی‌بی! مگر نمی‌بینید که خیمه‌ها آتش گرفته است و خطرِ آتش سوزی است؟ اینطور خودتان هم می‌سوزید… حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: چه کنم؟ حجّتِ خدای متعال در میانِ آتش است… از آن ترسم که آتش برفروزد و میانِ خیمه حجّتِ خدا بسوزد…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین

دعا

خدایا! تو را به عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به ضلع مکسوره‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، به دربه‌دریِ فرزندانِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در بیابان کربلا قسم می‌دهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! توفیقِ درکِ ظهورِ حضرت، ثباتِ قدم تا ظهور، توفیقِ خدمت در رکابِ امام زمان ارواحنا فداه را به ما روزی بفرما. خدایا! این حسرت را بر دلِ ما مگذار.

خدایا! قلبِ مبارکِ حضرت حجّت ارواحنا فداه را از ما راضی بفرما.

خدایا! امواتِ گذشتگان‌مان، شهدای‌ما، امامِ شهدا را از ما راضی بفرما.

خدایا! طبق‌هایی از نور بر ارواحِ آن‌ها و بر قبورِ آن‌ها نازل بفرما.

خدایا! قرضِ مقروضین، خصوصاً منظورین را اداء بفرما.

خدایا! بیماران خصوصاً سفارش شده‌ها و منظورین را شفاء مرحمت بفرما.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم که گره‌ی همه را باز بگردان.

خدایا! درهای رحمتی که به روی ما بسته است مفتوح بفرما.

خدایا! درِ بهشت را به روی ما نبند.

خدایا! درِ جهنّم را برای همیشه به روی ما مسدود نگه دار.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم جبهه‌ی مقاومت را به پیروزیِ قطعی نائل بفرما.

خدایا! جبهه‌ی استکبار را در همه‌ی عرصه‌ها مغلوب بگردان.

خدایا! ما را دشمن‌شاد نکن.

خدایا! دستِ خالی به بارگاهِ تو آورده‌ایم، تو را به امام جعفر صادق علیه السلام قسم می‌دهیم که این دست‌های ما را خالی برنگردان.

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم سایه‌ی پر برکتِ رهبرِ نورانی‌مان را تا ظهور و در کنارِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف با اقتدار و عزّت و کفایت و کرامت و نورانیّت مستدام بفرما.

نثار روح مقدّس حضرت امام و شهدا و گذشتگان صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه صافات، آیه ۲۴

[۳] زیارت جامعه کبیره

[۴] سوره مبارکه رعد، آیه ۱۱ (لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ)

[۵] سوره مبارکه صافات، آیات ۲۵ تا ۴۰

[۶] سوره مبارکه مؤمنون، آیه ۵۱ (یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ)

[۷] سوره مبارکه اسراء، آیه ۱ (سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)

[۸] سوره مبارکه شرح، آیات ۱ و ۲

[۹] سوره مبارکه انفال، آیه ۱۷ (فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ))

[۱۰] سوره مبارکه نجم، آیات ۳ و ۴

[۱۱] سوره مبارکه تغابن، آیه ۱۷ (إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۚ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ)

[۱۲] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۶۰ (مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ)

[۱۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۶۱ (مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ)